نگاهی به نقاشیهای جعفر رضیپور به بهانه نمایش آثارش در نگارستان شاهد تهران
در جستوجوی زبان معاصر
یک تجربه رسمی نمایشگاهی از نقاشیهای جعفر رضیپور در حالی در نگارخانه شاهد برپا است که این نقاش جوان تا به حال تجربه نمایشگاههای گروهی و انفرادی مختلفی را داشته است، به گفته خودش: «بارها شرایط برگزاری نمایشگاه وجود داشت، اما ترجیح میدادم کارها به صورت گروهی نمایش داده شود و بعضی از این تابلوها در چند نمایشگاه گروهی شرکت کردهاند.»
کاظم برآبادی
یک تجربه رسمی نمایشگاهی از نقاشیهای جعفر رضیپور در حالی در نگارخانه شاهد برپا است که این نقاش جوان تا به حال تجربه نمایشگاههای گروهی و انفرادی مختلفی را داشته است، به گفته خودش: «بارها شرایط برگزاری نمایشگاه وجود داشت، اما ترجیح میدادم کارها به صورت گروهی نمایش داده شود و بعضی از این تابلوها در چند نمایشگاه گروهی شرکت کردهاند.» وی که کارشناسی ارشد رشته نقاشیاش از دانشکده هنر دانشگاه شاهد در مرحله ارائه پایاننامه قرار دارد، یکی از دلایل برگزاری این نمایشگاه را قوانین آموزشی دانشگاه در سطح کارشناسی ارشد دانسته و میگوید: «هر دانشجوی کارشناسی ارشد باید قبل از دفاع یک نمایشگاه انفرادی برگزار کند.»
در این نمایشگاه بیش از ۲۲تابلو از آثار رضیپور به نمایش درآمدهاند که در یک نگاه میتوانند بیانگر منظر ذهنی و روش نقاشی وی در یک پروسه ۴ تا ۵ ساله باشند. در بازدید از آثار چیزی که بیش از همه مخاطب را با خود درگیر میکند، نوع نگاه هنرمند و شکلهای متفاوت اجرا است که دقیقا در راستای یکدیگرند.
یکی از اصلیترین فاکتورهای این نمایشگاه تفاوت در کارهای ارائه شده و عدم یکدست بودن آثار و به اصطلاح تولیدی بودن آنها است. اتفاقی که در اکثر نمایشگاههای نقاشی گروهی و انفرادی چند سال اخیر شاهد آن بودیم و به نوعی یادآور هنر کارگاهی و تولیدی و به دور از شخصینگاریهای هنرمند است. بنابراین مخاطبان و بازدیدکنندگان نمایشگاه عموما از کلیت کارها راضی به نظر میرسند و لااقل برای گوشهای از نیازهای هنری ذهنشان پاسخی دریافت کردهاند.
از دیگر شاخصههای نمایشگاه رضیپور نبودن فهرست قیمت برای تابلوهای به نمایش درآمده است. این خصیصه که چند صباحی است در نمایشگاههای متعدد رخ نموده، این بار و به نظر این هنرمند از فهرست امور اجرایی نمایشگاه قلم خورده است.
نقاشیهای این هنرمند را نمیتوان در یک دستهبندی هنری خاص قرار داد. گستره کارهای او در واقع برداشتهای شخصیاش از مزرعه پربار هنر نو به حساب می آیند. با این همه آثار رضیپور بیش از هر چیز نمودار نوع بینش او به درون و نوع نگرش او به بیرون میباشد. موشکافانهتر اگر بخواهیم به نمایشگاه رضیپور نظر بیاندازیم، باید گفت که این آثار که در قطعهای مختلف و به شیوههای گوناگون هنری به نمایش درآمدهاند موضعگیری هنرمند در قبال دنیای اطراف نیستند، بلکه در واقع بازتاب اندیشه رضیپور از دنیای واقع هستند. در پرتو تفکر نابی که در بعضی تابلوهای این نمایشگاه قرار دارد میتوان تاویلهای متفاوتی از نقاشیها مطرح کرد که اتفاقا، به نظر میرسد هیچکدام تفسیر واقعی و منظور نظر هنرمند نیست.
تابلوهای رضیپور بیش از هر چیز بافتهای اعجابانگیزی دارند، بافتهایی که از کثرت مواد و لایههای به کار رفته ایجاد شدهاند به طوری که در نقاطی از کار سازنده نور و سایه نیز هستند. از سوی دیگر نقاشیهای رضیپور از ریزهکاریهایی هستند که در نگاه اول به چشم نمیآیند، اما همین المانها، نشانهها، تایپوگرافیها و حتی شکلهای بینام و نشان در بعضی آثار به نمایش درآمده به صورت یک کلیت واحد- یعنی همان بافت- رخ نمودهاند.
با این همه بسیاری از این ریزهکاریها به صورت سهلانگارانه صورت یافته که در بعضی مواقع تفسیرها و تاویلهای اثر را سختتر و نقد را به سمت تساهل پیش میبرد.
در میان این آثار البته تابلوهایی هم هست که به اعتقاد نگارنده جای بحث کمتری را میطلبد و تنها دلیل به نمایش درآمدنشان را میتوان در تجلی سیر تاریخی کار نقاش یا دلبستگیهای شخصیاش به آن کار بخصوص پیگیری کرد.
رضیپور در آثارش به نکته دیگری نیز توجه دارد و آن عدم مانور رنگ و طراحی توسط هنرمند است. اگر بتوانیم نقاشیهای وی را به دو دسته فیگوراتیو و غیرفیگوراتیو تقسیمبندی کنیم، در هر دو نوع یاد شده، خلق فضا توسط ثبت لحظههای حضور قلم مو روی بوم بوده است. در این دسته از آثار دیگر هنرمند به عنوان متکلم وحده و تنها دانای کل مطرح نیست که قدرتنمایی در طراحی، انتخاب رنگ و صحت آنچه به تصویر کشیده است، مد نظر باشد. شاید او نیز همانند ما طرحی را از ذهن به بوم انتقال داده و اثر نقاشیاش یکی از حالتهای ممکن باشد.
رضیپور نقاش، عکاس، طراح، دکوراتور و نویسنده قابل تعمقی از نسل و تبار دانش آموختگان دانشگاهی است که به اعتبار کارهای انجام شدهاش میتوان او را در مبانی، کاملا وفادار به تئوری و در اجرا، تحت تاثیر دو فاکتور مهم روزمرگی و اتفاقهای پیشبینی نشده دانست که از این منظر میتوان او و هنرش را به نوعی معاصر یا دست کم در جستوجوی زبان معاصر دانست. اتفاقا جالب است که وی پروژه عملی پایاننامهاش را نیز کار روی روزمرگیهای شهری تعیین کرده که ۴ تابلوی کولاژ به نمایش درآمده در این نمایشگاه مربوط به همین مساله است.
ارسال نظر