معناگراترین سینماگر جهان

«اینگمار برگمن»، کارگردان فقید سوئدی و از بزرگ‌ترین فیلم‌سازان سینمای جهان که ‌٩ بار نامزد جایزه اسکار بود، ‌٩٠ سال پیش در چهاردهم جولای ‌١٩١٨ چشم به جهان گشود.

«اینگمار برگمن» متولد شهر «اوپسالا» سوئد بود که در طول شش دهه فعالیت هنری، از کارگردانان بزرگ سینما، تئاتر و اپرا محسوب می‌شد. او در توصیف شرایط زندگی انسانی از مایه‌های کمدی، امید، یاس و ناامیدی بهره می‌گرفت.

«برگمن» در ‌١٩ سالگی برای تحصیل در رشته هنر و ادبیات وارد دانشگاه استکهلم شد، اما بیشتر وقت خود را به نگارش نمایش‌نامه می‌گذراند. در سال ‌١٩٤٢ وی این فرصت را یافت تا یکی از نمایش‌نامه‌های خود به‌نام «مرگ کاسپار» را کارگردانی کند. سال ‌١٩٧٦ یکی از تاریک‌ترین دوران زندگی «برگمن» بود. در سی‌ام ژانویه این سال، دو مامور پلیس به اتهام فرار از پرداخت مالیات، او را دستگیر کردند. تاثیر این واقعه بر «برگمن» آن‌چنان وحشتناک بود که او را دچار افسردگی شدید کرد و او در بیمارستان بستری شد. اگرچه او بعدها از این اتهام تبرئه شد، اما ترس از این‌که نتواند به عرصه فیلم‌سازی بازگردد، او را ناامید کرده بود. «برگمن» برای اولین‌بار به صورت جدی در سال ‌١٩٤٤ با نگارش فیلم‌نامه‌ «شکنجه/جنون» وارد دنیای سینما شد و اولین فیلمش را یک سال بعد به‌نام «کریس» ساخت. اولین موفقیت بین‌المللی او در سال ‌١٩٥٥ با فیلم «لبخندهای یک شب تابستانی» به دست آمد که در جشنواره کن همان سال علاوه بر کسب جایزه بهترین اثر طنز شاعرانه، تا آستانه کسب نخل طلا نیز پیش رفت. موفقیت «برگمن» در جشنواره معتبر کن سال‌های بعد از آن نیز ادامه یافت. او با «مهر هفتم» جایزه ویژه هیات داوران را کسب کرد و «توت‌فرنگی‌های وحشی» نیز در بسیاری از جشنواره‌ها مورد استقبال منتقدین قرار گرفت.

در سال ‌١٩٦٦ «برگمن» فیلم «پرسونا» را کارگردانی کرد که به عقیده خودش، یکی از بهترین ساخته‌های او بود. این فیلم با کسب جوایز متعدد، شاهکار «برگمن» و یکی از بهترین ساخته‌های تاریخ سینما نام گرفت و او خود آن را در کنار «فریادها و نجواها» (‌١٩٧٢) دو فیلم برتر کارنامه سینمایی‌اش می‌دانست.

اگرچه بسیاری «برگمن» را به جهت فعالیت‌های درخشان‌اش در سینما می‌شناسند، اما او در عرصه تئاتر نیز بسیار فعال بود؛ به طوری‌که در ‌٢٦ سالگی جوان‌ترین کارگردان تئاتر در اروپا نام گرفت. گوشه‌گیری «برگمن» در سال‌های پایانی عمرش به‌اندازه‌ای بود که حتی زمانی‌که پنجاهمین جشنواره فیلم کن او را به‌عنوان بزرگ‌ترین کارگردان تمام دوران سینما انتخاب کرد، شخصا در مراسمی که به این منظور برگزار شده بود، شرکت نکرد.

برگمن در سال ‌١٩٧١ جایزه یادبود «ایروین تالبرگ» را از آکادمی اسکار به‌دست آورد. سه فیلم او شامل «چشمه باکرگی» (‌١٩٦١)، «همچون یک آینه» (‌١٩٦٢) و «فانی و الکساندرا» (‌١٩٨٤) موفق به کسب جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی شدند.

برگمن در جوایز آکادمی فیلم انگلیس (بافتا) نیز در سال ۱۹۶۰ برای فیلم «جادوگر» نامزد بهترین فیلم و در سال ۱۹۸۴ با فیلم «فانی و الکساندر» نامزد بهترین فیلم غیر‌ انگلیسی شد، اما بیشترین درخشش «اینگمار برگمن» در عرصه سینمای جهان مربوط به جشنواره معتبر کن است که رکورد دست‌نیافتنی برجای گذاشت. او در سال ‌١٩٥٥ با فیلم «لبخندهای یک شب تابستانی» جایزه بهترین طنز شاعرانه را کسب کرد. دو سال بعد با فیلم «مهر هفتم» جایزه ویژه هیات داوران کن را گرفت که البته با همین فیلم نامزد نخل طلا هم بود.

در سال ‌١٩٥٨ «برگمن» برای فیلم «آستانه زندگی» جایزه بهترین کارگردانی کن را دریافت کرد که با همین فیلم تا آستانه کسب نخل طلا نیز رفت. در سال ‌١٩٦٠ برای فیلم «چشمه باکرگی» تقدیر ویژه شد؛ در سال ‌١٩٧٢ با فیلم «فریادها و نجواها» جایزه بهترین دستاورد فنی را از جشنواره کن به‌دست آورد و در سال ‌١٩٩٧ در مراسم ویژه بزرگداشت خود در کن، «نخل نخل‌ها» را به‌دست آورد.