ما اهل مشرق زمینیم

نگاه سوم-دیشب در تالار وحدت جشن بزرگ انجمن منتقدان برگزار شد و در این مراسم به منتقدان برتر سی سال اخیر فیلمسازان، فیلمنامه‌نویسان، بازیگران و تهیه‌کنندگان برگزیده جوایز اهدا شد. موضوع بحث این گزارش البته درباره چگونگی برگزاری این جشن نیست، چرا که در زمان نگارش این سطور خبری از اینکه چه کسانی در این مراسم نامشان به عنوان برگزیده‌های سی سال سینمای بعد از انقلاب ذکر شده، خبری نیست. تنها خبرهای حاشیه‌ای این است که قرار است شهرام ناظری در این مراسم برنامه اجرا کند و همایش نقد نوشتاری هم در حاشیه این مراسم در روزهای بعد برگزار شود. پس بهتر است از خلال صحبت‌های برگزارکنندگان و آدم‌های دیگر که احیانا با این موضوع مرتبطند به جمع‌بندی چگونگی برگزاری این گونه‌ مراسم‌ها برسیم. مراسمی که قرار است فیلمساز در برابر صاحب قلم قرار گیرد و اگر مجال دست دهد از دست آنها جایزه‌ای بگیرد و این یعنی تائید منتقدان از فیلم‌سازهایی که بعضا نگاه خوبی نسبت به نقد ندارند.

پیش از صحبت آدم‌ها، نقل اتفاقی که در جشن قبلی منتقدان در اسفند سال ۸۵ افتاد، خالی از لطف نیست. در آن مراسم که، البته از حضور منتقدان صاحب نام و استخوان خرد کرده سینما در آن اثری نبود، کارگردان‌هایی مثل مسعود کیمیایی، مازیار میری، رخشان بنی‌اعتماد و دیگران بالای سن آمدند و جایزه گرفتند. در آن مراسم نقل به مضمون از زبان بعضی از این افراد صحبت‌هایی شد مبنی بر اینکه فاصله منتقد و فیلمساز برداشته شده است و حالا دیگر بین منتقدان و سینماگران دیگر حجابی وجود ندارد و صحبت‌هایی از این قبیل. این نظرات مشعشع، البته به شدت غلط، از فاصله آن جشن تا این مراسم روی زشت خود را نشان داد. در این فاصله یا حتی قبل از آن تقریبا نقدی جدی در عرصه نوشتاری سینمای ایران نمی‌شد مشاهده کرد. این یعنی اینکه عرصه خالی نقد فیلم در ایران، آدم‌ها را به رودربایستی انداخته است و خاصیت دیرینه ایرانی‌ها را به رخ می‌کشد. این خاصیت البته چندان بد هم نیست، اهالی مشرق زمین در این خاصیت با یکدیگر اشتراک دارند. پس ابزاری لازم است تا این دو از هم تفکیک شود، نمی‌شود هم با فیلمساز رفیق بود و هم او را نقد کرد. او نقد را بر نمی‌تابد. پس دوری و دوستی بهترین پیشنهاد برای این عرصه است تا هم حرمت نقد حفظ شود، هم حرمت فیلمساز و کارش تا او در کارش رشد کند و منتقد در نقدش.

اما از این موضوع که بگذریم محمد خزاعی، دبیر جشن انجمن منتقدان حرف‌های جالبی زده که شاید خود بزرگ‌بینانه در نظر بیاید: «فکر می‌کنم جشن منتقدان از مهم‌ترین جشن‌های کشور است. در همه جای دنیا این جشن اهمیت خاصی دارد. منتقدان تاثیرگذارترین افراد جامعه هستند و هنرمندان در سرتاسر جهان مهم‌ترین جوایزشان را از منتقدان دریافت می‌کنند چون بدون غرض‌ورزی دفاع می‌کند.»

این در حالی است که نام محمد خزاعی را بیشتر به عنوان تهیه کننده سینما می‌شناسیم تا منتقد. اینکه یک تهیه‌کننده حرفه‌ای سینما مسوولیت برگزاری جشن را عهده دار شده هم خود سوالی است که باید پاسخی برای آن یافت.

کیوان کثیریان هم که جزو شورای مرکزی انجمن است نظرات جالبی دارد. خوشبختانه او را برخلاف دبیر جشن به عنوان نویسنده و منتقد می‌شناسیم: «هدف فقط برگزاری یک جشن شادی‌بخش نبوده است خود به خود جشن کارکردی فراتر پیدا می‌کند. جشن امسال در شرایطی برگزار می‌شود که بسیاری از دوستان معتقدند اصلا انجمن منتقدان نباید جزو صفوف خانه سینما باشد. این جشن می‌تواند احیای دوباره انجمن به حساب بیاید».

خبرنگار دنیای اقتصاد در گفت‌وگوهایی که با منتقدان صاحب‌نام داشت دریافت که بسیاری از آنها حاضر به حضور در جشن انجمن نیستند. یکی از همین منتقدان گفت: «دبیر جشن به من زنگ زد و از من دعوت کرد. برای اینکه بهانه بیاوریم گفتم سفرم. در ظاهر قرار است به من جایزه بدهند، این مهم نیست، مساله این است که می‌خواهند مرا دعوت کنند تا به کسانی که قبول ندارم جایزه بدهم، ا ین یعنی تائید آنها».

با این اوصاف شما خود بخوانید، حدیث مفصل از این مجمل.