صحنه
تئاتر شهر، کارگاه نمایش، ماکوندو
ماکوندو عنوان نمایشی است که این روزها در کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر روزهای پایانی اجرا را میگذراند.
سعیده وحیدنیا
ماکوندو عنوان نمایشی است که این روزها در کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر روزهای پایانی اجرا را میگذراند.
این نمایش توسط گروه نمایش معاصر، به کارگردانی آزاده انصاری و نویسندگی آرش پارساخو به روی صحنه رفته است.
ماکوندو براساس داستان «پیرمرد فرتوت با بالهای بزرگ بزرگ» نوشته نویسنده نامدار گابریل گارسیا مارکز نوشته شده است.
داستان روایت فرشتهای پیر است که برای گرفتن جان نوزادی به زمین میآید، اما گرفتار توفان شده و اسیر زیادهخواهی ساکنین شهر میشود که در نهایت توسط همان نوزاد که اکنون کودکی خردسال است، تیمار گشته و به آسمان بازمیگردد.
ماکوندو نام شهری است که اتفاقات سراسر داستان در آنجا رخ میدهد.
این نمایش مورد استقبال طرفداران تئاتر قرار گرفته است و در بیشتر روزهای اجرا همه بلیتهای آن به فروش میرسد.
ماکوندو برداشتی است آزاد از یکی از داستانهای مارکز. کارگردان تمام تلاش خود را برای خلق فضایی متناسب با نوشتههای گارسیا به کار برده است، اما در این راه چندان موفق نبوده است.
در این نمایش بیشتر به ظاهر و سطح کار پرداخته شده است تا به عمق و مفهوم آن، روایتگری کودکانه داستان و پرداخت به سطح کار به جای لایههای زیرین و عمیق باعث شده در نهایت نمایشی مناسب برای نوجوانان خلق شود و درگیری تماشاگر با کار تنها در تصاویر زیبایی است که در ذهن او به جای میگذارد، نه تاثیری عمیق و تفکر برانگیز.
علاوه بر این که شخصیتهای داستان و وجه عروسکیشان آنها را بازیچه و ساخته دست مارکز مینمایاند، خود مارکز نیز که تنها وجه عروسکیش در نمایش به عنوان راوی داستان حضور دارد، بازیچهای است در دست دیگری که شاید همان افکار و اندیشهاش باشد.
با وجود این که نمیتوان گفت ماکوندو صرفا یک نمایش عروسکی است، اما استفاده از عروسکها در اکثر قسمتهای این نمایش فضای یک تئاتر عروسکی را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که البته اجرای خوب عروسکگردانان، زیبایی بصری کار را دوچندان میکند.
شاید اگر این نمایش به صورت کاملا عروسکی اجرا میشد، می توانست تاثیر عمیقتری از خود در ذهن مخاطب به جا گذارد و اجرای بینقصتری را ارائه دهد.
همکاری درست کارگردان و طراح صحنه ماکوندو باعث ایجاد فضای رویایی با جلوههای بصری زیبا و به یاد ماندنی شده است.
ماکوندو یک نمایش روایتی است و استفاده از شیوه فاصلهگذاری به ارتباط هر چه نزدیکتر مخاطب با نمایش کمک میکند که البته استفاده از مواردی کلیشهای و تاریخ مصرف گذشته برای خنداندن و ارتباط نچسب با مخاطب امروزه، جایی در این گونه نمایشها ندارد.
این نمایش فاقد دیالوگ است و تنها عروسک مارکز به عنوان راوی داستان سخن میگوید.
کلیه ارتباط و احساس سایر بازیگران از طریق موسیقی و افکت زنده فرشاد فزونی و بدون استفاده از هیچ گونه وسیله جانبی دیگر تنها با یک گیتار به مخاطب القا میشود.
در واقع بخش عمدهای از جذابیت نمایش موسیقی دلچسب آن است که حتی زمان طولانی و گاه خارج از حوصله مخاطب را جبران میکند.
در نهایت گذشته از زمان طولانی نمایش، صحنههای تکراری، تیپ بودن شخصیتها و طنز کلیشهای تحمیل شده بر مخاطب، ماکوندو نمایشی است دوست داشتنی که قربانی سطحینگری و جذابیت ظاهری صرف شده است.
ارسال نظر