تحلیل اکونومیست از بازگشت تورم

قیمت مسکن در مسیری متفاوت به پایین‌ترین حد دو دهه اخیر رسید. اکونومیست پیشنهاد کرد

سیاست‌های پولی سختگیرانه برای تورم‌زدایی

مترجم: شادی آذری- زمانی رونالد ریگان تورم را اینگونه توصیف کرد: «به خشنی یک کیف‌قاپ، به ترسناکی یک دزد مسلح و به کشندگی یک قاتل». تا همین اواخر روسای بانک‌های مرکزی تصور می‌کردند که این جانی تبهکار تا پایان عمرش به پشت میله‌های زندان فرستاده شده است. طی سال‌های اخیر به مدد سیاست‌های پولی مناسب، تورم جهانی در حد پایینی نگه داشته شده بود، اما این کیف‌قاپ بازگشته است!

در شرایطی که آمریکا در شرف رکود است و رشد در سایر اقتصادهای کشورهای توسعه‌یافته کند شده است، تورم رو به افزایش است. جین کلودتریشه، رییس بانک مرکزی اروپا در هفته گذشته درباره اشتباهات دهه ۷۰میلادی یعنی زمانی که هزینه سنگینی به خاطر افزایش تورم بر اقتصادها تحمیل شد، هشدار داد. مخاطب سخنان او بانک‌های مرکزی کشورهای ثروتمند بودند اما واقعیت این است که این سیاست‌گذاران کشورهای نوظهور هستند که باید بیشتر توجه کنند. یعنی در کشورهایی چون چین، هندوستان، اندونزی و عربستان سعودی حتی اگر آمار رسمی دولت حاکی از افزایش ۸ تا ۱۰درصدی قیمت‌ها ظرف یک سال اخیر است، در روسیه این رقم بیش از ۱۴درصد است. در آرژانتین رقم واقعی ۲۳درصد است و در ونزوئلا ۲۹درصد. اگر ارقام را صحیح محاسبه کنید، دوسوم جمعیت جهان به احتمال زیاد از نرخ تورم دورقمی در تابستان امسال رنج می‌برند.در مجموع (و با استفاده از ارقام رسمی) نرخ متوسط تورم جهانی به ۵/۵درصد افزایش یافته است و این بالاترین رکورد از سال ۱۹۹۹ تاکنون است. علت اصلی، افزایش شدید قیمت‌های غذا و نفت است که در هفته گذشته به بیش از بشکه‌ای ۱۳۵دلار رسید. اما نگرانی تریشه از این است که افزایش تورم انتظارات را از تورم بالا می‌برد و منجر به تقاضای بیشتر برای پرداخت و باعث افزایش دستمزدها می‌شود، این همان اتفاقی است که در دهه ۷۰میلادی روی داد. در آن زمان اشتباه روسای بانک‌های مرکزی این بود که آنقدر سیاست‌های پولی خود را آسان اتخاذ کردند که افزایش قیمت‌های نفت به سرعت به قیمت سایر اقلام تسری یافت.بنابراین جای این نگرانی وجود دارد که سیاست‌های پولی جهانی در آسان‌ترین شرایطش از دهه ۷۰ میلادی تاکنون وجود دارد چون متوسط نرخ بهره واقعی جهان منفی است.

اکنون این پرسش مطرح است که آیا فدرال رزرو با کاهش نرخ بهره همزمان با افزایش نرخ تورم بذر یک دوران تورمی نوین را پاشیده است؟ اثبات این مساله درجهان ثروتمند دشوار می‌نماید. نرخ تورم ۹/۳ درصدی در امریکا و ۳/۳ درصدی در ناحیه یورو بسیار بیشتر از آنچه که بانک‌های جهانی می‌خواهند است و انتظارات تورمی نیز درحال افزایش است. اگر رشد اقتصادی ناحیه یورو همچنان سریع باشد، بی‌شک بانک مرکزی اروپا می‌بایست بیشتر نگران تورم باشد. اما تاکنون علائم کافی وجود ندارد که قیمت‌های بالاتر غذا و نفت موجب افزایش سایر قیمت‌ها در اقتصادهای ثروتمند می‌شود. دستمزدها نسبتا تحت کنترل باقی مانده است و نرخ تورم واقعی (به‌جز غذا و انرژی) کمی بالاتر از یکسال پیش است.به‌علاوه انتظار می‌رود رشد اقتصادی در امریکا و اروپا ظرف چند سال آینده پایین‌تر از روند عادی باشد و بنابراین به احتمال زیاد بیکاری افزایش می‌یابد. همین موضوع کمک می‌کند افزایش دستمزدها متوقف شود. شاخص اطمینان مصرف‌کننده در امریکا به پایین‌ترین سطح خود ظرف ۲۸ سال اخیر رسیده است و این نشان‌دهنده آن‌ است ‌که هزینه مصرف‌کنندگان نیز افت پیدا می‌کند. همین به نوبه خود شرکت‌ها را بر آن می‌دارد که هزینه‌ها را کاهش دهند و افزایش دستمزدها را محدود کنند.تصویر در کشورهای نوظهور بسیار متفاوت است. قیمت‌ها بسیار سریع‌تر رشد می‌کنند و علت آن تاحدودی این‌است‌که غذا سهم بزرگتری از شاخص قیمت‌های مصرف‌کننده آنها را تشکیل می‌دهد. اما دستمزدها ( که در روسیه نزدیک به ۳۰درصد در سال رشد می‌کند) و تورم واقعی رو‌به ‌افزایش‌اند. بسیاری از این اقتصادها با تمام ظرفیتشان در حال فعالیتند و این همان جایی است که احتمال بیشتری برای حضور تورم وجود دارد.

تشابهات هشدار دهنده‌ای بین اقتصادهای نوظهور امروز و جهان ثروتمند دهه ۷۰؛ یعنی وقتی رکود بزرگ سر برآورد، وجود دارد. بسیاری از سیاست‌گذاران در بازارهای نوظهور افزایش نرخ تورم را به‌عنوان یک شوک کوتاه مدت عرضه می‌بینند و بنابراین نیاز چندانی را برای افزایش نرخ بهره احساس نمی‌کنند. در عوض آنها از کنترل قیمت‌ها و تخصیص یارانه برای کاهش قیمت‌ها استفاده می‌کنند. عرضه پول در این کشورها مانند کشورهای درحال توسعه تقریبا سه برابر شده است. بسیاری از بانک‌های مرکزی هنوز به طور کامل مستقل نشده‌اند و انتظارات تورمی به‌طور صحیح تنظیم نیستند و همین امر خطر افزایش دستمزدها را بالا می‌برد.

بازارهای نوظهور هم ممکن است کیف قاپ‌ها را به خانه‌های خودشان دعوت کنند.

تورم رو‌به افزایش، مانند بخش اعظم اقتصاد جهان در سال‌های اخیر می‌تواند تاحدودی با ارتباطات پیچیده روزافزون بین اقتصادهای توسعه یافته و نوظهور توضیح داده شود. اقتصادهای نوظهور بخشی از مسوولیت حباب مسکن و اعتبارات آمریکا را عهده دارند. همزمان با اینکه اقتصادهای آسیایی و صادرکنندگان نفت خاورمیانه با مازاد عظیم حساب جاری خود مواجهند، ذخایر خارجی زیادی را (به‌خصوص در خزانه آمریکا) برای خود جمع کردند تا از افزایش ارزش ارزهای خود جلوگیری کنند. همین امر موجب کاهش بهره اوراق قرضه شد.همزمان واردات ارزان از چین و سایر کشورها به بانک‌های مرکزی کشورهای ثروتمند کمک کرد تورم را پایین نگهدارند و در عین حال نرخ بهره کوتاه مدت را نسبت به گذشته کاهش دهند. پول ارزان موجب حباب قیمت‌ها در آمریکا شد.

اکنون که این حباب ترکیده است، محرک‌های پولی خارجی کشورها تغییر جهت داده است. به‌دلیل آنکه فدرال رزرو نرخ بهره را کاهش داده است، اقتصادهای نوظهوری که ارزش پولشان را به دلار ربط داده‌اند، مجبور شده‌اند سیاست‌های پولی سهل‌تری را اتخاذ کنند؛ حتی در شرایطی که اقتصادهایشان به رونق بیش از حد مبتلا شده است. اقتصادهای نوظهوری که پولشان بیشتر به دلار وابسته است به‌خصوص در آسیا و کشورهای حوزه خلیج‌فارس، شاهد بیشترین افزایش قیمت‌ها بوده‌اند. کشورهایی چون مکزیک که نرخ پول انعطاف‌پذیرتری دارند و به اهداف تورمی توجه بیشتری نشان داده‌اند، از وضعیت بهتری برخوردارند.حتی اگر نرخ بهره فدرال رزرو بتواند برای اقتصاد آمریکا مناسب باشد، نرخ بهره در سطح جهانی بیش از حد پایین است. درعوض تقاضا در اقتصادهای نوظهور همچنان به افزایش قیمت کالاها دامن می‌زند.خرید سرمایه‌گذاران سهام هم که به دنبال بازگشت سرمایه‌های بیشتر از اوراق قرضه هستند همین وضعیت را دارد.

اوراق قرضه هنوز به‌خاطر ساختار ذخایر اقتصادهای نوظهور تحت فشارند.این مساله موجب فشارهای تورمی در آمریکا و اروپا می‌شود و زندگی را برای بانک‌های مرکزی کشورهای ثروتمند دشوار می‌سازد.با وجود یک قاتل سریالی اقتصادی که آزادانه می‌گردد، سیاست‌های پولی باید سخت شود و نرخ تبادل ارزها افزایش یابد.

قیمت مسکن درپایین‌ترین حد ۱۷سال اخیر

گروه بین‌الملل- گزارش شاخص قیمت مسکن در ایالات متحده در تازه‌ترین قرائت خود از وضعیت مسکن در آمریکا نشان می‌دهد قیمت خانه در این کشور با ۱/۳درصد تنزل در سه ماه اول سال‌جاری پایین‌ترین میزان خود را در ۱۷سال اخیر تجربه کرده است.به گزارش آسوشیتدپرس، در این گزارش آمده است، افت سریع و شدید قیمت مسکن در ایالت‌های کالیفرنیا، نوادا و فلوریدا باعث کاهش نتایج ملی و میانگین افول شده است.شاخص قیمت خانه‌ها تنزل ابتدایی و آغازین را از سه ماه آخر سال ۲۰۰۷ با ۴۵/۰درصد کاهش آغاز کرد. براساس این گزارش، قیمت خانه در ۴۳ ایالت تنزل شدیدی یافته است. قیمت مسکن در ایالت‌های مذکور هشت‌درصد کاهش یافته است. شاخص دیگری به نام شیلر- استاندارد اندپورز درباره قیمت مسکن در ایالات متحده، کاهش شدیدی را در قیمت مسکن در شهرهای بزرگ این کشور گزارش می‌دهد، با این همه تحلیلگران، به گزارش دولت اهمیت می‌دهند، زیرا که وضعیت مسکن را در سراسر کشور در نظر می‌گیرد. شاخص دولت هم که وضعیت خانه‌های متوسط و ارزان را در نظر می‌گیرد هم حاکی از آن است که بحران بخش مسکن بسیار عمیق است.در این میان وال استریت علاقه‌مند است روی شاخص شیلر-استاندارد اندپورز متمرکز کند که قرار است هفته آینده به روز شود. این شاخص از آن جهت که معیاری برای ارزیابی ارزش میزان دارایی که توسط وام‌های مسکن حمایت می‌شوند را به دست می‌دهد، برای بازار اهمیت دارد.