یادداشتحاشیهای بر آثار هنری دفاعمقدس
سوم خرداد هنوز یادتان هست؟!
۱ - در ایامی قرار گرفتهایم که برای بسیاری از آدمهای نسل ما به شهرت خاطرهانگیز است.
علیرضا مجمع
۱ - در ایامی قرار گرفتهایم که برای بسیاری از آدمهای نسل ما به شهرت خاطرهانگیز است. زمانی که این یادداشت نوشته میشود یعنی روز سوم خرداد،در زمانی قرار گرفتهایم که با یک فلاشبک ۲۶ ساله در خاطرههایمان به یاد میآوریم مردم در یک اقدام خودجوش برای جشن آزادی خرمشهر عزیزمان، به خیابانها ریختند و به پایکوبی پرداختند. این جشن و پایکوبی شاید در طول عمر سیساله انقلاب تنها یک بار دیگر آن هم در یک اتفاق ورزشی یعنی پیروزی تیم ملی فوتبال بر استرالیا و رفتن ایران به جامجهانی سال ۱۹۹۸ فرانسه اتفاق افتاد. نوستالژی این اتفاقات شاید برای کسانی که در آن حال و هوا نباشند معنی خاصی نداشته باشد، برای همین هم نوستالژی فتح خرمشهر برای بخشی از نسل تازه، مساوی انکار اصل ماجراست.
۲ - اما ما برای این نسل چه کردهایم؟ نسلی که در آن حال و هوا حضور نداشت. بیشک میتوان به قاطعیت حجم فضای منفی روی مقوله جنگ و دفاع مقدس را بر فضای همدلی (دقت کنید، گفتم همدلی نه تایید صرف) با آن دوران را مسلط دید. در این اوضاع و احوال البته خود ما نیز گاهی اوقات آب به آسیاب این طرز نگرش ریختهایم. شاید بتوان در هنر جنگ و دفاع مقدس، تصاویری را به یاد آورد که در لایههای درونی خود هیچ نگاه ویژهای را به این نسل نمیدهد. در سینمای ایران البته به جهت گستردگی رسانه، این ماجرا بارزتر است. تنها دو نمونه از این شکل نگرش میتواند خرواری را به ذهن بیاورد. نمونه اول «به نام پدر» ساخته ابراهیم حاتمیکیا که با نگاهی نه دلسوزانه که خطاپذیر کل جریان دفاع را به چالش میکشد و نمونه بدتر «دوئل» ساخته احمدرضا درویش که با حجم عظیم تولید اساسا اصل ماجرا را کاملا زیر سوال میبرد، یعنی اینکه اصلا جنگ ما را جنگی بر پایه و اساس مادیات تصویر میکند که تمام آنهایی که در این جنگ شهید شدند هم برای حفظ این مادیت (در اینجا یک گاوصندوق که جنسش از طلای ناب است) جان خود را از دست دادند.
۳ - از کل ماجرای هشت ساله جنگ که بگذریم، به اتفاق روز سوم خرداد میرسیم که آثار تصویری متعددی از روی آن خلق شده است. البته باید بپذیریم که در این زمینه عکاسی از سایر هنرهای ما به مراتب جلوتر است. تصاویر حیرتانگیز و محشر عکاسان جنگ شاید تا سالها در حافظه تاریخی نسل و نسل بعد از ما بماند، اما چه سود از این عکسهای خوب که سینماگران ما کمترین استفاده را از این عکسها کردهاند. بیتعارف فیلمهایی که در مورد واقعه روز سوم خرداد ساخته شده در شان این دلاوریها نبود. نه« بلمی به سوی ساحل» و «پرواز در شب» مرحوم رسول ملاقلیپور، نه «سرزمین خورشید» احمدرضا درویش، نه «روز سوم» محمدحسین لطیفی و نه حتی سریال «خاک سرخ» ابراهیم حاتمیکیا هیچ کدام آن چیزی نبودند که بشود از آن با افتخار یاد کرد. البته در این مجال اندک فرصت پرداختن به جزئیات این سهلانگاریها نیست در فرصت بیشتری میشود ابعاد آن را شکافت.
۴ - جنگ و دفاع و آدمهای جنگ با این روش و سیاق از یاد این نسل و نسل بعد خواهند رفت. به فکر باشید!
ارسال نظر