شبی با خاطره چاووش ...

رهام وزیری

از سال ۱۳۵۲ به مدت یک دهه در عرصه موسیقی ایرانی ظهور کرد که توانست نبض این هنر را در دست‌ بگیرد و کارهایی ارائه کند که بدون شک بی‌بدیل بوده و هنوز هم در ذهن مردم خاطره‌ نواهای آن سال‌های گروه شیدا طنین‌انداز است. از این روست که زنده شدن دوباره گروه شیدا پس از نزدیک به ۲۵سال می‌تواند یک اتفاق باشد. اتفاقی بزرگ در عرصه موسیقی ایرانی که هر علاقه‌مندی را به سوی خود جذب می‌کند. گروه شیدا نامی بزرگ در عرصه موسیقی ما است. آنقدر بزرگ که بین این نام و نام محمدرضا لطفی یک به هم تنیدگی وجود دارد و همین مساله مسوولیت استاد لطفی را سنگین‌تر می‌کند.

سرانجام انتظارها به پایان آمد و کنسرت‌های سه‌گانه شیدا در شرایطی که محمدرضا لطفی در فاصله چند روز تا اجرای برنامه در رادیو و تلویزیون حضور پیدا کرده بود به روی صحنه رفت. بیش از ۴هزار نفر به سالن بزرگ کشور آمده بودند. سالنی که اگر چه محلی مناسب اجرای موسیقی نیست، اما به هر حال فعلا بزرگ‌ترین سالن آمفی‌تئاتر پایتخت است و در چند سال اخیر به محل ثابت کنسرت بزرگان موسیقی ایران تبدیل شده است.

از یک ساعت قبل از اجرا جمعیت در جلوی درب تالار کشور تجمع کرده است. آدم‌ها یکی یکی همدیگر را پیدا می‌کنند و وارد سالن می‌شوند. نظم ترافیک مقابل تالار کشور به مانند تمامی کنسرت‌های بزرگی که در این تالار به اجرا در می‌آیند برهم خورده است.

در داخل سرسرای تالار اجتماع‌های چند نفره مردم تشکیل شده است. نیاز نیست آشنا باشی تا طرف صحبت قرار بگیری، اینجا همه از یک موضوع مشترک حرف می‌زنند. لطفی و گروه شیدا و کنسرت نیاوران محور بسیاری از این گفت‌وگو‌ها است. به کوتاه زمانی می‌فهمی که این هزاران علاقه‌مند موسیقی با خاطره «شیدای اول» و «چاووش‌ها» به تالار کشور آمده‌اند. از صبح که بیدار شده‌اند تا الان که خود را به سالن رسانده‌اند بارها و بارها «ایران ای سرای امید» در گوششان زنگ زده است یا درویش‌خان را مرور کرده‌اند اما آنها که اخبار این چند روزه را مرور کرده‌اند به بقیه یادآوری می‌کنند که لطفی با ارائه جدیدی به شیدای دیگری آمده است و نباید در انتظار شنیدن آنچه از قدیم در ذهن دارند باشند. سرانجام مردمی هم که دور غرفه موسسه فرهنگی هنری آوای شیدا تجمع کرده‌ بودند و محصولات صوتی و تصویری تولیدی این شرکت را می‌خریدند نیز دل کنده و در صندلی‌های خود قرار می‌گیرند. کنسرت سه‌گانه شیدا با نزدیک به ۳۵دقیقه تاخیر که دیگر رسم کنسرت‌های ایرانی است، آغاز می‌شود. ساعت ۳۵/۸ شب بیست و ششم اردیبهشت ماه ۸۷ شیدا دوباره جان می‌گیرد.

گروه بازسازی شیدا

گروه بازسازی شیدا اولین گروه از گروه‌های سه‌گانه شیدا است که به روی صحنه می‌آید. آنها از سمت راست دکور و در حالی که محمدرضا لطفی سپیدپوش در پیشاپیش آنها حرکت می‌کند به روی صحنه می‌آیند. بیش از هر چیز جوانی خواننده گروه، امیر اثنی‌عشری خودنمایی می‌کند. او سخت‌ترین کار امشب را برعهده دارد. باید به شیوه‌ای بخواند که سال‌های سال است به دست فراموشی سپرده شده و استادان آواز کمتر این سبک قدما را به شاگردان خود آموزش می‌دهند. گروه که روی صحنه قرار می‌گیرد یک ناآشنای دیگر خودنمایی می‌کند. نبود محمد قوی حلم نوازنده تنبک و دف در کنار محمدرضا لطفی نیز اتفاقی جدید است. سال‌ها است که به حضور قوی حلم در جوار استاد روی صحنه عادت کرده‌ایم و حالا او در شیدا نیست.

ابوعطا آوازی است که برنامه گروه بازسازی شیدا در این مایه اجرا شد. گروه بازسازی شیدا در پی علاقه شخصی محمدرضا لطفی به موسیقی دوره قاجاریه شکل گرفته است و قصدش این است که با زبان موسیقایی یکصد سال پیش‌ بیانی امروزین داشته باشد. کار با تک‌نوازی سنتور ماهیار تمسکنی آغاز می‌شود و بلافاصله زخمه‌های لطفی بر سه‌تار، آن را به دو نوازی تبدیل می‌کند. گروه در این بخش برای حفظ حال و هوای قدیمی کار تنها قطعات ساخته شده توسط قدما را اجرا می‌کند. پیش‌درآمد ابوعطا ساخت درویش‌خان به روایت میرزا قلی‌خان نوروزی، قطعه ضربی از ساخته‌های حبیب سماعی، نوازنده چیره‌دست سنتور، تصنیفی قدیمی به روایت عبدا...‌خان دوامی بر روی شعری از سعدی با مطلع «ما در خلوت به روی غیر ببستیم» و رنگ ابوعطا ساخته حسین‌خان اسماعیل‌زاده بخش‌هایی از اجرای گروه بازسازی شیدا بودند. در این ارائه به نظر می‌رسید استاد لطفی بیشتر قصد یک آزمایش و سرمایه‌گذاری را داشته است. شیوه نوازندگی جوانان گروه بازسازی شیدا بیشتر حال و هوای نوازندگی بزرگان عصر قاجار را همچون رضا قلی‌میرزا ظلی و حسن سنتورخان را زنده می‌کرد. هرچند اعضای گروه، پختگی لازم را برای این اجرای تکنیکی نداشتند. اجرا به شیوه دوره قاجار نیازمند شناخت کاملی از تکیه‌ها و چگونگی بیان موسیقایی ردیف در آن زمان دارد. هرچند به نظر می‌رسد محمدرضا لطفی با دعوت از شاگردان مجید کیانی نوازنده صاحب سبک سنتور بهترین گام را در راه تحقق این هدف برداشته است. مجید کیانی در سال‌های اخیر بیشترین تاکید را در زمینه اجرای درست و وفادارانه به ردیف داشته است.

گروه بانوان شیدا

پس از نیم ساعت اجرای گروه بازسازی شیدا، صحنه پذیرای بانوان شیدا شد. تشکیل گروهی متشکل از بانوان در این سطح و با سرپرستی هنرمندی چون محمدرضا لطفی اتفاقی منحصر به فرد در تاریخ موسیقی ایرانی است.

لطفی باز هم در پیشاپیش این نوازندگان به روی صحنه آمد و بر جایگیری نوازندگان و محل قرار گرفتن میکروفن‌های آنها نظارت کرد.

پیش درآمد ماهور ساخته محمدرضا لطفی آغازگر برنامه‌های گروه بانوان شیدا بود.

پیش درآمدی که در عین استادی ساخته شده بود و توانست که فضاسازی فوق‌العاده‌ای را برای ورود به درآمد و ساز و آواز فراهم کند.

اجرای هماهنگ گروه که نشانه تمرین پیگیرانه گروه بود به تشکیل این فضای ایده‌آل برای اجرای ماهور کمک کرد.اما افسوس که تک نواز تار نتوانست از این فضاسازی بهره ببرد و با شروع و اجرایی شتاب‌زده از تاثیر ساز خود کاست.

علیرضا شاه‌محمدی خواننده این گروه درآمد را با تسلط اجرا کرد هر چند ضعف سیستم صوتی سالن از ارائه کامل هنر او کم کرد. یکی از نقاط ضعف شاه‌محمدی اصرار فراوان بر صداسازی به شیوه استاد محمدرضا شجریان بود. سابقه شاگردی نزد علی جهاندار می‌تواند توجیهی برای این منظور باشد.

شتابزدگی تنها عاملی بود که روی اجرای گروه بانوان شیدا سایه انداخته بود. این شتابزدگی در اجرای دو نوازی تار و تار ابریشم نیز خودش را نشان داد.یک دست نبودن سطح نوازندگی اعضای گروه بانوان شیدا نکته‌ای دیگر بود که البته تمرین فراوان و اشارت‌های محمدرضا لطفی در حین اجرای برنامه توانست این ضعف را پوشش دهد.

لطفی در همراهی با بانوان شیدا کمانچه نواخت تا حاضران در سالن را همچنان تشنه نوای تار خود نگاه دارد.استان کمانچه‌کشی استاد لطفی نیز در چند سال اخیر برای خودش حکایتی شده است که اظهارنظر در مورد آن را در سطح اساتید وامی‌نهیم و می‌گذریم.

گروه همنوازان شیدا

پس از ۴۵ دقیقه تنفس که البته قرار بود ۲۵ دقیقه باشد، نوبت به بخش اصلی برنامه یعنی اجرای گروه همنوازان شیدا رسید.

گروهی که قرار است ادامه دهنده راه بزرگان شیدا در سال‌های دور باشد. محمد معتمدی از شاگردان حمیدرضا نوربخش و علی‌اصغر شاه‌زیدی خوانندگی گروه را به عهده داشت.

او در شب‌های کنسرت کاری بس دشوار را پیش رو داشت. او در جایگاهی نشسته بود که روزگاری محمدرضا شجریان نشسته و ماندگارترین کارهای خود را ارائه داده بود.

از این رو محمد معتمدی در شب کنسرت همنوازان شیدا بیش از هر عضو دیگر کنسرت مقایسه شد، با شجریان هم مقایسه شد. این را می‌شد از صحبت‌های تماشاگران در هنگام خروج از سالن به خوبی متوجه شد.

معتمدی در اجرای شب اول اگرچه در برخی مواقع استرس داشت، اما در کل ارائه‌ای خوب و قابل قبول از خود برجای گذاشت.

هر چند در اجرای آواز روی قطعه اوج با دشواری‌هایی روبه‌رو شد و البته کیفیت بد صدابرداری و تنظیم شدت صدای سازها (LEVEL) نیز در کار تاثیر منفی داشت.

در کلیت کار، همنوازان شیدا نشان دادند که یک گروه هماهنگ هستند که برای تک‌تک قطعات وقت تمرین فراوانی را صرف کرده‌اند.در بخش‌های آوازی اما خواننده هرگز نتوانست در حد و اندازه ساز لطفی ظاهر شود. به گونه‌ای که محمدرضا لطفی چندان سرذوق نیامد تا آن جواب آوازهای ویران کننده خود را به اجرا بگذارد.لطفی نشان داد که اگرچه او بداهه‌پردازی چیره‌دست است که هنرش حد و مرزی ندارد، اما زمانی که قرار است با یک گروه ساز بزند، نوازنده‌ای کاملا در خدمت اهداف گروه خواهد بود و هرگز اجازه نمی‌دهد تا توانایی و هنرش کار گروه را تحت‌شعاع خود قرار دهد.

گروه همنوازان شیدا در صورت پابرجایی و تداوم تمرین و ارائه کارهای نو بدون شک زنگ خطر را برای تمامی گروه‌های موسیقی به صدا در خواهد آورد.