گروه‌های مافیایی اکران

حسن فتحی

من تا به حال یک فیلم سینمایی ساخته‌ام و نمی‌دانم که امکانش پیش بیاید که فیلم بعدی را بسازم یا نه. در کل مسائل سینمای ما خیلی ریشه‌ای‌تر و عمیق‌تر از آن است که بحران آن خاتمه پیدا کند. سینمای ما در شرایطی است که در آن فیلمی پروانه ساخت می‌گیرد؛ اما معلوم نیست که پروانه نمایش هم به آن بدهند یا نه و چیزی بدتر از این در فعالیت‌های سینمایی ما ممکن نیست و به‌خاطر این، خیلی از تهیه‌کنندگان سینمای ایران در حالت سردرگمی به‌سر می‌برند و بسیاری از تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران می‌ترسند روی فیلم‌های ایرانی سرمایه‌گذاری کنند.

از این رهگذر، فقط راه برای دو شکل فیلمسازی باز می‌شود؛ یکی سینمای تجاری مبتنی بر ستاره‌سازی با فیلم‌های بی‌سرو ته و بی‌محتوا و دیگری فیلم‌هایی که سفارشی باشند و فقط خود تشکیلات سفارش‌دهنده بودجه‌اش را بدهد. در این بین برای جریان‌های مستقل سینمایی با این وضعیتی که اخیرا به‌وجود آمده، محلی از اعراب نمی‌ماند و من فکر می‌کنم مشکل اصلی سینما را باید در این نکته جست وگرنه مطمئن باشید که فیلم خوب تماشاگر دارد و تماشاگر ایرانی خیلی خوب می‌تواند فیلم خوب را از فیلم بد تشخیص بدهد.

یکی از مشکلات بزرگ تهیه کنندگان و سرمایه‌گذاران این است که می‌ترسند روی فیلمی سرمایه‌گذاری کنند، چون الان خیلی‌ها به اینکه یک فیلمی پروانه ساخت داشته باشد و بعدا بتواند پروانه اکران بگیرد، اطمینان ندارند و این بی‌ثبات‌ترین وضعیتی است که می‌شود برای سینمای کشور تصور کرد.

واقعا تعریف فیلم خوب چیست؟ اگر تعریف آن صرفا آن چیزی است که یک عده در مقام سیاستگذاری در این مملکت قائل شوند که تعریف بسیار تنگ و بسته‌ای از فیلم خوب دارند، فاتحه خیلی از فیلم‌ها را باید خواند.

سالن خوب هم حق هر ایرانی است که وقتی می‌رود فیلم می‌بیند در یک سالن خوب فیلم را ببیند و طبیعتا سالن خوب تماشاگر را نسبت به رفتن به سالن سینما ترغیب می‌کند. خب این خیلی خوب است و هر کسی هم این کار را می‌کند، دستش درد نکند که دارد سالن‌ها را درست می‌کند.

‌ اما اکران خوب زمانی معنا پیدا می‌کند که پخش فیلم‌ها در دست چند گروه مافیایی نباشد؛ یعنی اگر چند گروه مافیایی بخواهند تصمیم بگیرند، آن موقع دیگر اکران خوب یک تعریف متناسب با ذائقه و سلیقه این چند گروه مافیایی خواهد داشت و بدین ترتیب انحصار به وجود می‌آید.

*خلاصه شده از گفت و گو با فارس