سینمای جهان در دستان مرد آهنی

علی طجوزی- فیلم «مرد آهنی» ساخته جان فاوریو با گذشت شش روز از اکرانش همچنان در حال شکستن رکود فروش در سطح جهانی است. مرد آهنی که با هزینه نزدیک به ۱۳۵میلیون دلار ساخته شده است، توانست طی مدت کوتاهی که از اکران آن می‌گذرد نه تنها هزینه ساخت را به سازندگانش بازگرداند، بلکه با ثبت رکورد فروش ۲۱۰میلیون دلاری خود سود سرشاری نیز نصیب کمپانی سازنده‌اش کند. این فیلم از همان ابتدا پیش‌بینی می‌شد که فروش خوبی داشته باشد؛ چرا که پیش از آن انتشار کتاب مصور مرد آهنی هم مورد استقبال قرار گرفته بود. در واقع مرد آهنی اولین قسمت از مجموعه سه گانه‌ای است که داستان آن ابتدا در کتاب‌های کمیک منتشر شده‌اند.

بازاریابی این فیلم هم موفق بود و هم با رقابت شرکت‌های بزرگ همراه شد؛ به طوری که مبلغی نزدیک به ۵۰میلیون دلار برای تبلیغ این فیلم توسط شرکت‌های بزرگ هزینه شد؛ به عنوان مثال شرکت آئودی توانست طی قراردادی ماشین‌های خود را جایگزین ماشین‌های شخصیت‌های اصلی داستان کند.

شرکت سگا نیز برای اینکه از دیگر رقبا عقب نیافتد، توانست امتیاز ساخت بازی این فیلم را از کمپانی سازنده دریافت کند.

فیلم مرد آهنی در حال حاضر به نوعی آخرین فیلم از ژانر فیلم‌های ابر قهرمانی هالیوود محسوب می‌شود. داستان این فیلم هم مانند مرد عنکبوتی و کتاب‌های این چنینی توسط شرکت مارول منتشر شده بود.

قرار بود این فیلم در سال ۹۰ توسط شرکت یونیورسال ساخته شود که ساخت آن به طول انجامید و شرکت مارول که برای اولین بار این اثر را منتشر کرده بود، توانست دوباره امتیاز متعلق به مرد آهنی را بخرد. مرد آهنی اولین پروژه‌ای است که شرکت مارول اقدام به انجام آن کرده است؛ اما پخش آن را کمپانی عظیم برادران وارنر عهده‌دار شده است. شرکت مارول ابتدا برای ساخت این فیلم سراغ کوئنتین تارانتینو رفت. شرکت مارول از تارانتینو خواست که فیلمنامه را دوباره بازنویسی کند و خودش کارگردانی آن را نیز به عهده بگیرد؛ اما تارانتینو که در کارنامه‌اش آثار موفقی چون «داستان‌های عامه پسند» و‌ «بیل رابکش» دارد، تقاضای آنها را رد کرد و قرعه به نام جان فاوریو افتاد. فاوریو که در کارنامه‌اش در مقام کارگردان نام فیلم «زاتورا» به چشم می‌خورد پس از آنکه کارگردانی مرد آهنی به وی محول شد، تصمیم گرفت به جای جشن رژیم بگیرد تا ساخت پروژه را راحت‌تر انجام بدهد. او برای این کار ۳۲کیلو وزن کم کرد. یکی دیگر از نکات جالب توجه درخصوص این فیلم اظهار تمایل «نیکلاس کیج» و «تام کروز» برای بازی در نقش اول این فیلم است. البته هیچ‌کدام موفق به این کار نشدند و کارگردان «رابرت دوجونیور» را برگزید.

مرد آهنی فیلمی است که برخلاف این‌گونه فیلم‌ها که زمان و مکانش مشخص نیست که در دنیای واقعی می‌گذرد، به نوعی واقع‌گرایانه و براساس روابط حقیقی است و به مسائل واقعی از جمله جنگ افغانستان می‌پردازد.

این فیلم برخلاف فیلم‌هایی از این دست مانند «سوپریا مردان گمنام» و حتی مرد عنکبوتی دارای تمی سیاسی است، اما جانب‌دارانه نیست که بخواهد گروه یا قشر یا مکتب خاصی را مورد تهاجم قرار بدهد یا دیدگاه‌هایی از این نوع که نیازی به ذکر مثال نیست. برای مثال در این فیلم گروگان‌گیری‌های مسلمانان، مشابه گروگان‌گیری‌های امروزی در افغانستان و عراق در داستان اتفاق می‌افتد یا فروش اسلحه غربی به تروریست‌ها بخشی مهم در داستان فیلم است.

اما مشابه دیگر فیلم‌ها از این دسته، داستان فیلم به دو قسمت تقسیم می‌شود. در قسمت اول شخصیت فیلم به قدرت و استعداد خود پی می‌برد و در زمانی که کاراکتر اصلی داستان در اسارت به سر می‌برد، مجبور به استفاده از این استعداد خود می‌شود و دستگاهی ویژه با کمترین امکانات طراحی و تولید می‌کند.

در قسمت دوم داستان این دستگاه را دوباره از نو می‌سازد، این بار با حداکثر امکانات و با به دست آوردن تجربه کافی در هدایت و کنترل دستگاه مورد نظر که بیننده را به هیجان می‌آورد.در این مرحله داستان به یک شخصیت منفی و یک چالش برای از میان برداشتن نیاز دارد. این چالش با دزدیدن مهم‌ترین عنصر اختراع وی و به دست فردی شرور افتادن، مهیا می‌شود.

از نکته‌های بارز فیلم، انتخاب بازیگر فیلم است که از بازیگری مناسب با ویژگی و مهارت‌های مناسب در مسائل جدی و کمدی استفاده شده است.

مرد آهنی همچنین توانسته است پس از فیلم «مرد عنکبوتی۱» با میزان فروشی که به دست آورده است، نام خود را در رده دوم بهترین افتتاحیه‌های سینمایی طی زمانی مشابه در تاریخ سینما ثبت کند.