همه، زیر سقف کارگردانی

نگاه سوم- دومین شب کارگردانان سینمای ایران سه‌شنبه شب گذشته در تالار مهربانی مجموعه انقلاب برگزار شد. به جای هر گزارشی از این مراسم، حرف‌های جایزه‌دهندگان و کسانی که تقدیر شدند، خواندنی‌تر است. بهمن فرمان‌آرا، سیف‌ا... داد، تهمینه میلانی، سیروس الوند، فرامرز قریبیان و همچنین مسعود کیمیایی جایزه‌ها را دادند و مسعود کیمیایی، ابراهیم حاتمی‌کیا، پرویز شهبازی، ناصر تقوایی و عباس شباویز تقدیر شدند.

فرمان‌آرا: شروع موج نو با «قیصر» بود

مسعود کیمیایی به دلیل تداوم آثارش ارزش زیادی دارد و من او را، هم به عنوان دوست می‌شناسم و هم جنس کارش را می‌شناسم و نکته دیگر این است که او اولین فیلم موج نوی سینمای ایران را ساخت و همه می‌دانند موج نو با فیلم «قیصر» شروع شد.

کیمیایی: ۹ساله‌مان بود که سینما معلم‌مان شد

ما زیاد دور از هم شروع نکردیم و به هم نزدیک بودیم. آن سال‌ها، سال‌های یک نوع فیلمسازی بود که ساخت آن یک نوع فیلم هم مشکل بود. حالا می‌توان انواع فیلم‌ها را ساخت، اما آن یک نوع فیلمسازی کار خیلی سختی بود. دو چهارپایه کوچک و یک جای کوچک در کنار سینما دماوند که حالا بسته شده، وجود داشت که من و فرامرز قریبیان که در میز روبه‌روی من نشسته بود همیشه روی آن چهارپایه‌ها می‌نشستیم. ۹ ساله‌مان بود که سینما معلم‌مان شد و اگر باید فیلمی را چند بار می‌دیدیم چند بار به آنجا می‌رفتیم. آن سال‌ها سال‌های سختی بود که حتی تلویزیون هم نداشت.

داد: همه چیزش فوق‌العاده است

خوشحالم که بنا است از یکی از کارگردان‌هایی که فرصت نکردم علاقه‌مندی‌ام به کارهایش را اظهار دارم، تقدیر کنم. ابراهیم حاتمی‌کیا کارگردانی است که همه چیزش فوق‌العاده است و از کارگردانان خوب سینمای بعد از انقلاب است.

حاتمی کیا: درک متقابل، فضای دوستانه می‌خواهد

مدت‌ها است که فکر می‌کنم از محرومین این فضا بوده‌ام و با اینکه در تشکیل کانون کارگردانان نقش داشته‌ام، اما زیاد در فضای آن حضور پیدا نکرده‌ام،

در حالی که ما احتیاج به این فضا داریم و باید خودمان، خودمان را درک کنیم که برای درک متقابل به فضایی دوستانه احتیاج داریم. من خودم را جزو فیلمسازان قدیمی می‌دانم. ما بعد از انقلاب عمری را گذراندیم و اکنون نسل بعدی ما با تلاشی فراوان به کار مشغول هستند.

تهمینه میلانی: یکی می‌گوید واقع‌گرا، دیگری می‌گوید نماینده نسل سوم

من افتخار دارم جایزه یک کارگردان نسل سومی را بدهم. به یکی از کارگردانان خوبی که هر کسی به گونه‌ای در موردش صحبت می‌کند. یکی می‌گوید فیلمساز واقع‌گرا و کس دیگری می‌گوید نماینده خوب نسل سوم که بیان شاعرانه‌ای از واقعیت‌ها دارد. من داور جشنواره‌های زیادی بوده‌ام و آثار زیادی را از فیلمسازان جوان در این جشنواره‌ها دیده‌ام اما آثار پرویز شهبازی کیفیت واقعا بالایی دارد.

شهبازی: تخیلی آزاد در معرض دید عموم

این قدردانی برای من اسباب افتخار است و احترام خودم را نسبت به کسانی که من را شایسته این قدردانی دانسته‌اند، ابراز می‌کنم.

اگر فکر کنم این قدردانی به خاطر ارج نهادن به سینما و تلاش فیلمساز برای در اختیار گذاشتن تخیل آزاد در معرض دید عموم است، این قدردانی برایم گوارا است.

الوند: «آرامش در حضور دیگران» اوج مهندسی سینما است

در دهه ۴۰ حرف جامعه را ادبیات می‌زد و سینما خاموش بود. در آن زمان هم مثل امروز تهیه‌کننده‌ها و سینماداران بر فیلم‌ها حکومت داشتند و سینما به دست آنها هدایت می‌شد. در این شرایط جوانی که به ادبیات توجه داشت، ظهور کرد. جوانی که با تلاش خودش و بعضی از دوستانش فیلمی ساخت که هنوز هم بر بالای قله پرافتخار سینمای ایران حضور دارد و ما هنوز در کار سخت و پیچیده «آرامش در حضور دیگران» اوج مهندسی سینما را می‌بینیم. ناصر تقوایی فیلمسازی بود که با رنج و سختی فیلم ساخت و نساخت و به دلایل زیادی که همه می‌دانیم، بسیاری از فیلم‌هایش را نیمه کاره رها کرد. نمی‌دانم چرا این روزها چندین سال طول می‌کشد که کسی مثل کیمیایی و تقوایی فیلم بسازند، اما این کار باید بشود، چون جوانان نیاز به دیدن فیلم‌های این بزرگان دارند.

قریبیان: نزدیک بود آرزویم بدل به حقیقت شود

دادن جایزه به ناصر تقوایی برای من افتخار بزرگی است و تعجب می کنم که چرا من باید این جایزه را بدهم. همیشه آرزو داشتم در فیلمی از «ناصر تقوایی» حضور داشته باشم و این آرزو نزدیک بود در فیلم «زنگی و رومی» به حقیقت تبدیل شود، اما متاسفانه این فیلم نیمه کاره ماند و این آرزو هنوز در دلم هست.

تقوایی: دوست دارم به اتکای کارهای جدید هم روی سن بیایم

بچه‌های کانون کارگردانان با من خلف وعده کرده‌اند. وظیفه‌ من بود که همیشه و همه‌جا برای کمک و مشورت با کانون در آنجا حاضر باشم، ولی شرط کرده بودم بالای سن نیایم. چون دوست دارم اگر قرار است روی صحنه حضور داشته باشم، به اتکای کارهای گذشته‌ام نباشد و به خاطر کار تازه‌ام روی صحنه حاضر شوم.

کیمیایی (در معرفی عباس شباویز): ۴اتاق در کوچه‌ای فقیرانه

حیاط کوچه فقیرانه‌ای بود که ۴ اتاق داشت و فیلم‌های امیر نادری، قیصر، آثار جلال مقدم و فیلم‌های زیاد دیگری در آن اتاق که عباس شباویز مدیرش بود و با چنگ و دندان فیلم می‌ساخت، برای سینمای ایران ساخته شد.

شباویز: ما مبارزه را شروع کردیم

در دورانی که آقای کیمیایی اشاره کوچکی به آن کرد، فیلمسازان معروفی کار می‌کردند که نمی‌دانستند چه می‌کنند. ابراهیم گلستان و فرخ غفاری دو فیلم برای موج نوی سینمای ایران ساختند و هر دو ضرر کردند. چون هیچ جایی نبود که به این نوآوری کمک کند. آدم‌هایی در ارگان‌های دولتی و وابسته به دربار در راس امور بودند و مایملک فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ما زیر سلطه غرب بود، اما ما مبارزه را شروع کردیم و سعی می‌کردیم آنها را دور بزنیم. در چنین شرایطی انجام کارهای اجتماعی بسیار سخت بود اما فیلمسازانی که موج نو را ساختند در نهایت شجاعت گرد هم آمدند و ما در همان اتاق‌های کوچک شروع به جوان‌گرایی کردیم.