سینماگفتوگو با سیدجمال ساداتیان تهیهکننده پرفروشترین فیلم اکران نوروز
«حرفهایها» در خدمت پیام فیلم
بخش پایانی
دیروز بخش اول این گفتوگو را خواندید در بخش دوم بیشتر به مسائل تولید فیلم و ماجراهایی که پیرامون دایره زنگی در ایام جشنواره فجر پیش آمد، بحث شد.
علیرضا مجمع
بخش پایانی
دیروز بخش اول این گفتوگو را خواندید در بخش دوم بیشتر به مسائل تولید فیلم و ماجراهایی که پیرامون دایره زنگی در ایام جشنواره فجر پیش آمد، بحث شد. این بخش، پایان گفتوگوی ما با ساداتیان است.
برگردیم به فیلم دایره زنگی. کارنامه کاری شما در این چند سال نشان داده که در فیلمهایتان به دنبال نوعی نقد اجتماعی هستید که جامعه و مخاطب با آن ارتباط بگیرد.
«چهارشنبه سوری»، «به رنگ ارغوان» یا حتی همین «دایره زنگی» که البته حضور بازیگران حرفهای در آن بسیار به در آمدن فضای فیلم کمک کرده است. فکر میکنم صرفا پرفروش بودن خیلی مدنظرتان نباشد. به دنبال چگونه سینمایی هستید؟
البته چهارشنبه سوری یک نقد گزنده اجتماعی بود که بسیاری از دوستانی که فیلمنامه را خواندند، گفتند فیلم را نسازید. خیلی تلخ است ممکن است مورد توجه مردم واقع نشود. تمهیداتی که اندیشیده شد خیلی از تلخی ظاهری فیلم کم کرد. خط سیر قصه را تغیر نداد، اما ظاهر کار را بزک کرد. فیلم به قدری جذاب شد که مردم را به سمت سینما کشاند. در درجه اول به دنبال این هستم که کاری که میکنم، خنثی نباشد. بیشتر ابزار سینما را دوست دارم در خدمت بیان یک نقد اجتماعی قرار دهم. اگر در این بخش موفق باشیم و پای تماشاگر را به سینما بکشانیم به بخش دوم که فروش هست هم میرسیم.
صرفا این که بخواهیم از المانهایی استفاده کنیم که به پول برسیم ممکن است از هدف اصلیمان دور شویم. بعضی قصهها و موضوعها مثل «دایره زنگی» دستمایههایی دارند که ما مجبوریم از مراحل کاملا حرفهای استفاده کنیم تا بتوانیم حرفمان را منتقل کنیم. تواناییها و قابلیتهای آن بازیگران است که باعث شهرتشان شده و هم در نتیجه کار تاثیر مثبت گذاشته هم باعث جذب مخاطب شد. در حال حاضر میبینیم این اتفاق درباره «دایره زنگی» افتاده. تماشاگر با سلایق مختلف به دیدن فیلم میرود و از سالن راضی بیرون میآید.
در این کثرت بازیگران که همه آنها حرفهای هستند شما با کارگردانی کار کردید که کار اول سینماییاش است. سابقه سریالسازی خانم بختآور را البته به نظر من با توجه به کیفیت نازل سریالهای تلویزیون کارنامه مثبتی نمیتوان حساب کرد. چطور این ریسک را پذیرفتید؟ با توجه به فیلمنامه شلوغ «دایره زنگی» اعتماد شما میتوانست کل حرف را با خدشه مواجه کند. البته اگر فیلم در نمیآمد.
بالای ۸۰ درصد حسم این بود که خانم بختآور میتواند این قصه را درآورد. در تست بازیگران این اعتماد من بیشتر شد. در انتها هم با دیدن راتکاتها دیدم حسم کاملا درست بوده. هر کاری به هر حال ریسک خاص خودش را دارد. من با کارگردان کاملا مدعی هم کار کردهام، اما از نتیجه کار راضی نیستم. فکر میکنم انگیزههای نسل جوان بسیار بیشتر است از خیلی آدمهای ظاهرا حرفهای.
حضور اصغر فرهادی به عنوان نویسنده فیلمنامه و همین طور همسر کارگردان فیلم چقدر در کار موثر بود.
ایشان خیلی در سر صحنه حضور نداشت. در جاهایی البته به عنوان مشاور کارگردان، صرفا مشاوره میداد. اما حضور زیادی در صحنه نداشت. کار را پریسا بختآور خودش جمع کرد. او ظرفیتهای خوبی دارد که به نظرم در آینده کارگردان خوبی خواهد شد.
با توجه به فیلمنامه شلوغی که فیلم دارد، بیشترین حجم سرمایهگذاری شما در کدام بخش بود. بازیگران، تولید یا ... ؟
البته بیشتر حجم دستمزدها را بازیگران از ما گرفتند. البته در بخش تولید هم من همیشه سعی میکنم بهترین شرایط تولید را برای گروه فراهم کنم. دایره زنگی» در یک مجتمع آپارتمانی تصویربرداری شد که بخشی از آن خالی بود و بخشی دیگر مسکونی واحدهای مالی را اجاره کردیم و تمام آپارتمانها را مبله کردیم و به دنبال این نبودیم از جاهایی استفاده کنیم که در آن آدمها زندگی میکردند که هم ما برای آنها مزاحمت ایجاد کنیم و هم آنها برای ما.
هزینه تولید «دایره زنگی» در کل چقدر شد؟
حدودا دو برابر یک فیلم معمولی برای ما هزینه برداشت. چیزی حدود ۵۰۰میلیون تومان.
چقدر از این رقم به بازیگران اختصاص مییافت؟
به راحتی نصف این هزینهها را بازیگران گرفتند. حدود ۲۵۰میلیون تومان.
در ایام جشنواره ۲۶ فجر اتفاقاتی برای این تیم افتاد که باعث شد فیلم نمایش پیدا نکند. ممیزیهایی روی فیلم اعمال شد که فکر کنم فقط در یک نمایش مردم فیلم را دیدند، اما بعد از نوروز اکران شد. خودتان توضیح میدهید که ماجرا از چه قرار بود؟
فیلم را با عجله آماده کردیم برای هیات انتخاب جشنواره فجر. آنها اختلاف نظر داشتند، عدهای موافق بودند و نفراتی هم مخالف. در نهایت گفتند فیلم نمایش داده شود، اما با اعمال یک سری ممیزیها، اصلاحات البته کم نبود. ما در آن فرصت کوتاه توانستیم تعاملی داشته باشیم که کمترین اصلاحات را انجام دهیم. این تعامل انجام شد و فیلم در جشنواره به نمایش درآمد. نمیدانم چه اتفاقی افتاد که مجددا یک سری موارد جدید به اصلاحات فیلم اضافه کردند.
بعد از اکران اول؟
بله، اکران پنجشنبه بود و من جمعه صبح رفتم که کپی بعدی فیلم را که کیفیت بهتری داشت به دفتر جشنواره بدهم. گفتند فیلم اصلاحیههای جدید خورده، ساعت ۱۱صبح این را گفتند که عملا فرصت اعمال اصلاحات نبود و من از خیر نمایش جشنواره فیلم گذشتم. چون از قبل هم دور خیز کرده بودیم برای اکران نوروز، چون فیلم فضای مفرحی داشت.
با توجه به اینکه فرصت داشتیم، تصمیم گرفتیم با افراد کمیسیون پروانه نمایش معاونت سینمایی سر فرصت تعامل ایجاد کنیم.
ایرادهایی که عنوان شد، چه بود؟
به طور مشخص و در شکل کلی حرف این بود که اصلا فیلم چرا به حوزه ماهواره وارد شده؟ چیزی که در کشور خلاف قانون است. فکر میکردند ما به این کار خلاف قانون مشروعیت دادهایم. توضیح دادیم که خیلی چیزها خلاف است که شدت آن از بحث ماهواره بیشتر است مثل مواد مخدر، فیلمهای زیادی در این مورد ساخته میشود. نمیشود صورت مساله را پاک کرد. البته با حضور من، پریسا بختآور و اصغر فرهادی و توضیحاتی که دادیم در نهایت قرار بر این شد که صحنههایی از فیلم کوتاه شود و فیلم مجوز اکران گرفت. این تعاملها و رفع ابهامها در بسیاری از اوقات کمک میکند، چون آدمها از یک موضوع برداشتی دارند که به نظر کارگردان و نویسنده نبوده. این برقراری دیالوگ باعث شد ابهامها رفع شود.
ارسال نظر