روی خط آتش

مترجم: صابر قاسمی

بخش نخست

کتاب در خط آتش توسط ژنرال مشرف رییس‌جمهور فعلی پاکستان به رشته تحریر در آمده است و در نوع خود کتابی ارزشمند از حیث بیان مطالبی نو و مکتوم در ارتباط با تحولات دهه اخیر پاکستان - افغانستان به شمار می رود و مطالعه آن آدمی‌را با حقایق و مسائل جالبی از روند تصمیم‌سازی‌های سیاسی پاکستان و تحولات آن کشور روبرو و آشنا می‌کند. در این کتاب هر چند که پرویز مشرف بر اساس وظیفه ملی خود چهره‌ای بی‌پیرایه و آراسته از شخص خود و همچنین سیاست‌های پاکستان در قبال تحولات منطقه و به ویژه افعانستان ارائه نموده است، در عین حال با دقت نظر در بیان مطالب گفته شده می‌توان به حقایق و مطالب ریز ارزشمندی دست یافت که ما را در شناخت هر چه بیشتر مسائل یاری خواهد داد. نقطه نظرات مشرف در خلال فصل‌ها و همچنین نتیجه‌گیری‌های او در خور توجه بوده و نشان‌دهنده هدف غائی او برای توجیه اقدامات آتی می‌باشد.

مجله تایمز می‌نویسد که رییس‌جمهور پاکستان خطرناک ترین شغل جهان را دارد. او دو مرتبه تا یک قدمی‌مرگ رفته است. افراد او ۶۷۰ تن از اعضای القاعده را کشته و این در حالی است که بسیاری از اعضای القاعده همچنان فعال هستند.

پاکستان از سال ۱۹۹۸ که اولین بمب اتمی‌خود را آزمایش کرد تا کنون دو مرتبه تا وقوع یک جنگ تمام عیار با هند پیش رفته است. مشرف به عنوان رییس‌جمهور پاکستان برای امنیت و آینده سیاسی پاکستان جنگیده است. قابل پیش بینی نبود که رئیس یک دولت اقدام به نوشتن جزئیات خاطرات زندگی خود تحت عنوان روی خط آتش نماید، برای اولین مرتبه خوانندگان به مطالب دست اول در خصوص جنگ با ترور در مرکز تهدید دست پیدا می‌کنند.

مشرف برای اولین بار به مطالب جزئی و بیان و شرح کامل از حقایق مربوط به اسامه بن لادن و ایمن الظواهری و گریــــز و تعقیب (بازی موش و گربه) و منازعات خونین با آنان خواهد پرداخت. در این کتاب، مشرف به بیان تهدیداتی خواهد پرداخت که وی و شوکت عزیز (نخست وزیر) و یکی از نظامیان عالی رتبه را احاطه کرده است.

هنوز جنگ با تروریسم سر فصل و تیتر بسیاری از مسائل مهم جهان است و به همین دلیل عنوان این کتاب‌ روی خط آتش است. این کتاب داستان کاملی از چگونگی به قدرت رسیدن مشرف در سال ۱۹۹۹است، علاوه بر این در این کتاب جزئیات تقابل دو کشور پاکستان - هند در سرزمین کشمیر به تصویر کشیده شده و مواردی برای حل بحران پیشنهاد ارائه شده است. در این کتاب مطالبی از ملا عمر و آ. کیو. خان و نقطه نظرات مشرف در خصوص اسرائیل و زنان بیان شده است. خاطرات مشرف در برگیرنده تاریخ پاکستان از آغاز استقلال و جدایی از هند تا امروز است.

کتاب روی خط آتش به بیان خاطرات پرویز مشرف می‌پردازد و توسط انتشارات سیمون اند اسچاستر از شرکت سی بی اس برای اولین بار در سال ۲۰۰۶ در بریتانیا منتشر شده است.

مقدمه نویسنده

این کتاب پنجره‌ای برای شناخت پاکستان و نقش من در ساختار و شکل دهی این سرزمین است. من در سنین جوانی زندگی پر فراز و نشیب و مملو از شور و شادی و غم و اندوهی را پشت سر گذاشتم، اما همواره به خودکفایی و آینده بهتر کشورم می‌اندیشیدم. اغلب به دلیل رک‌گویی و رو راست بودنم مورد سرزنش و عتاب دیگران قرار گرفته‌ام و من مطمئنم که شما در این کتاب به خوبی به صداقت سخنانم در این خصوص پی خواهید برد. من از بیان مطالب هراسی ندارم و تنها زمانی از ذکر آنان خودداری و امتناع خواهم کرد که موضوع امنیت ملی کشورم در میان باشد.

زمانی اقدام به نوشتن خاطرات زندگی خودم گرفتم که پاکستان نقش بی بدیل و مهمی‌در مبارزه با تروریسم پیدا کرده بود و من مایل بودم تا همه جهانیان را از این مساله آگاه کنم.

پاکستان کشوری است که از بخش‌های مختلف شهری و روستایی، ثروتمند و فقیر، تحصیل کرده و یا بی‌سواد تشکیل شده است. جمعیت ۱۶۰ میلیونی کشورم به زبان‌های مختلفی صحبت می‌کنند. در کشورم مدرنیسم با بنیادگرایی و غرب گرایی با فرهنگ سنتی محافظه کار در تقابل است، بنابراین می‌توان اداره پاکستان را به عنوان یکی از سخت ترین کارها در جهان معاصر نام برد. حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ پاکستان را وارد تحولات پیچیده و عمیقی کرد و این رویداد عظیم، کشورم را چه در داخل پاکستان و چه از لحاظ بین‌المللی تحت‌تاثیر قرار داد.

ملت ما نقش مهمی‌در تحولات قرن بیست و یکم دارد. آنچه در پاکستان اتفاق می‌افتد چه از لحاظ اجتماعی و چه از لحاظ اقتصادی و سیاسی می‌تواند تاثیر مهمی‌در فرایند مبارزه جهانی با تروریسم طی سال‌های اخیر و آتی داشته باشد و به شکل گیری روابط فی مابین اسلام و جهان غرب کمک کند. من به آینده‌ای توام با صلح و آرامش برای کشورم و جهان معتقدم. این مساله تنها زمانی قابل دستیابی خواهد بود که جهان اسلام و غرب با هدایت و رهبری آمریکا بسیج شوند و قبل از پاکستان به حل این معضل توجه کنند.

نهایتا متذکر می‌شوم که خاطرات من همانگونه که بیان زندگی خصوصی من است از سوی دیگر در بر گیرنده تحولات و حوادثی است که در طول این سال‌ها روی داده است.

پرویز مشرف، اول آگوست ۲۰۰۶، اسلام آباد، پاکستان

چهره به چهره با ترور

صبح ۱۴ دسامبر سال ۲۰۰۳، در اسلام‌آباد در راه منزل به پایگاه نظامی‌بودم که ناگهان صدای انفجار مهیبی آمد. افراطیون مذهبی قلبم را نشانه گرفتند و مرا هدف قرار داده بودند و تنها با لطف و مشیت خدا بود که نجات یافتم.

من با مرگ روبه‌رو شده بودم، درگذشته نیز چندین بار با مرگ دست و پنجه نرم کرده بودم ولی هر بار تقدیرم به رویم لبخند زده بود. من فقط به این دلیل شکر این نعمت را بجا آوردم که گویا همانند گربه نه جان دارم.

اولین مرتبه در سال ۱۹۶۱ میلادی هنگامی‌که نوجوانی بیش نبودم از بالای درخت مانگو (انبه) آویزان شده بودم که ناگهان درخت شکست و من از بالای آن به زمین سقوط کردم. دوستان من که صحنه را دیده بودند تصور می‌کردند من مرده‌ام اما من از مرگ نجات یافتم.

در سال ۱۹۷۲ هنگامی که‌مسوول تعلیم کماندوهای نظامی‌در کوه های شمال منطقه بودم، مجبور بودم سوار هواپیمای خطوط بین‌المللی پاکستان شوم که قرار بود در منطقه هیمالیا از گیلگت به سمت اسلام آباد حرکت کند. این هواپیما در برخورد با کوه متلاشی شد و تاکنون اثری از این هواپیما به دست نیامده است. من سوار هواپیما نشدم چرا که در لحظه آخر تعلیم، اجساد دو تن از همراهانم که از کوه سقوط کرده بودند پیدا شد و من به دستور فرمانده ارشد خود سوار هواپیما نشدم.

منبع:irdiplomacy.ir