یادداشت
بزرگداشت رفتگر بجنوردی مسوولیت شهروندی و پاسداشت اخلاق
امروز (۷/۲/۱۳۹۱) به هنگام صرف صبحانه همسرم گفت آیا از نحوه تقدیر صاحب کیف یک میلیارد تومانی از رفتگر بجنوردی با خبر شدی؟ گفتم خیر. همسرم گفت ایشان بعد از پیدا شدن کیف مبلغ دویست هزار تومان به احمد ربانی کمک کرده است. آیا به نظر تو این میزان پاداش درخور میزان خدمتی که این مرد درستکار در حق وی انجام داده است، میباشد؟
عباس آخوندی
امروز (۷/۲/۱۳۹۱) به هنگام صرف صبحانه همسرم گفت آیا از نحوه تقدیر صاحب کیف یک میلیارد تومانی از رفتگر بجنوردی با خبر شدی؟ گفتم خیر. همسرم گفت ایشان بعد از پیدا شدن کیف مبلغ دویست هزار تومان به احمد ربانی کمک کرده است. آیا به نظر تو این میزان پاداش درخور میزان خدمتی که این مرد درستکار در حق وی انجام داده است، میباشد؟ گفتم البته جزای آن نیکی این نیست. به متن خبر که مراجعه کردم دیدم میزان پاداش مرد صاحب کیف همان بوده است، البته مسوولان شهرداری نیز قول دادهاند احمد را رسمی کنند و برایش پاداش نقدی در نظر بگیرند که هنوز اعلام نشده است و به او یک هفته هم مرخصی دادهاند. این موضوع سبب شد که کمی با هم در اینباره گفتوگو کنیم و ظهر نیز موضوع را با دیگر بچهها که به دیدارمان آمده بودند در میان بگذاریم. پس از گفتوگو همگی به این نتیجه رسیدیم که فارغ از ارزشگذاری و آزمون کفایت میزان پاداش اعطایی صاحب مال و دولت، ما به عنوان شهروندان این مرز و بوم مسوولیت اجتماعی داریم که از اخلاق تجلیل کنیم، آن هم در این روزگاران غربت اخلاق! بنابراین، در روزی که تعلق به بانوی فتوت حضرت فاطمه زهرا (س) دارد بر آن شدیم تا درباره مسوولیت اجتماعی خودمان فکر کنیم و افزون بر آن قدمی نیز برداریم. متاسفانه، واقعیت روزگار، حکایت از تواتر رندیهای حقیرانه، فرصتطلبیهای رذیلانه و کمرنگ شدن بزرگمردی و فتوت در این زمانه دارد؛ بنابراین رفتار کسانی چون احمد ربانی فراتر از یک اقدام فردی دلیلی بر زنده بودن اخلاق است. بروز چنین رفتارهای مثبتی، ارزشی بسیار فزونتر از یک رفتار فردی دارند و چنانچه جامعه به آن یک بازخورد درخور بدهد ظرفیت آغاز یک سلسله پدیدههای امیدبخش را در پی دارد. کافی است که کمی به لطماتی که فسادهای بزرگ و گسترده به جان و روان هموطنانمان وارد کرده است بیندیشیم. ببینیم که چگونه آز و طمع در همین پرونده معروف به سوءاستفاده سه هزار میلیاردی جولان میدهد. اندکی در شبکههای سازمانیافته فساد و میزان آلودگی و قدرت آلایندگی آنان تامل کنیم. اینک سخن این است که آیا ما شهروندان ایرانزمین باید همچنان منتظر پیشقدمی دولت و حاکمان برای انجام حرکتهای اصلاحی بمانیم یا آنکه خود میتوانیم با مشاهده چنین صحنههای امیدبخشی به وجد آییم و با تکیه بر داشتههای پنهان، خاکخورده و مورد غفلت خود حرکت به سوی پاکی و درستی را سرعت بخشیم. سخن از مسوولیت اجتماعی شهروندی است! ما برآن شدیم تا به مسوولان روزنامه «دنیای اقتصاد» پیشنهاد کنیم تا حسابی را برای مدت یک هفته افتتاح کنند و از ایرانیان عزیز بخواهند تا به حکم فتوت و جوانمردی و در مقام ایفای مسوولیت اخلاقی شهروندی مبلغی را به هر میزان که تمایل دارند به این حساب واریز کنند. در پایان هفته، این روزنامه با هماهنگی سایر نهادهای اجتماعی و برگزاری یک جشن بزرگ تمام مبلغ جمعآوری شده را بدون هیچ کم و کاست عینا در وجه مرد صاحب فتوت آقای احمد ربانی واریز کند. پیشنهاد ما این است که روزنامه «دنیای اقتصاد» با یک حرکت اجتماعی نشان دهد که ظرفیت هماهنگی بین سایر نهادهای اجتماعی برای امر توسعه اجتماعی را بدون واسطه و مداخله نهاد قدرت دارد. ما نیز به همراه این یادداشت یک برگ چک از حساب مشترکمان را در وجه آن روزنامه به منظور کمک به این حرکت اجتماعی تقدیم میکنیم. البته اندیشه دیگری نیز وجود دارد که این حرکت میتواند آغاز یک کمپین اجتماعی دائمی برای پاسداشت اخلاق در زندگی اجتماعی باشد. از این منظر، این حرکت میتواند به بنیانگذاری یک نهاد اجتماعی منجر شود که به احیای اخلاق در جامعه بپردازد و از اخلاق در عالم نظر و عمل پاسداری کند. در این راستا در یک حرکت دائمی، نه تنها از این مرد بلکه از مردان و زنانی که نمونههای اخلاق در جامعه هستند تجلیل و جایزه اخلاقِ سال را در کشور پایهگذاری کند. همچنین این نهاد میتواند به طور دائمی اقدام به پایش نمونههای اخلاقی و ضداخلاقی و ریشهیابی آنها کند. به هر روی، روزنامه «دنیای اقتصاد» میتواند همین موضوع را نیز به نظرخواهی عمومی بگذارد و براساس بازخوردی که از جامعه دریافت میکند تصمیم بعدی را اتخاذ کند.
ارسال نظر