آیا سازگارسازی انگیزه کسب سود و انگیزه کمک به فقرا امکان‌پذیر است؟

میثم هاشم‌خانی*

تلاش جدی سازمان‌های غیردولتی (NGO) مستقر در کشورهای توسعه‌یافته، برای ترغیب شرکت‌ها به اجرای برنامه‌هایی با هدف کمک به فقرا و نیز کمک به سایر اهداف اجتماعی، عمری حدودا ۲۰ ساله دارد. همچنین در طول دو دهه اخیر، بسیاری از اندیشمندان برجسته حوزه مدیریت و اقتصاد کوشیده‌اند تا استراتژی‌هایی با هدف افزایش کارآمدی برنامه‌های اجتماعی و نوعدوستانه شرکت‌ها و نیز همراستا نمودن این برنامه‌ها با استراتژی‌های کلان شرکت‌ها طراحی کنند. نتیجه آنکه از سال ۲۰۰۰ به بعد، با رواج تجزیه و تحلیل علمی مفهوم «مسوولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌ها» CSR، شاهد تدریس مباحثی در این زمینه در کلیه دانشکده‌های مدیریت مشهور دنیا هستیم.

در این میان، استراتژیست‌های مشهوری مانند «فیلیپ کاتلر» [۱] و «پیتر دراکر» [۲]، تلاش کرده‌اند تا چارچوب‌هایی به منظور مدیریت مناسب‌تر و در نتیجه بهبود کارآیی برنامه‌های دارای اهداف اجتماعی از سوی شرکت‌ها طراحی کنند.

همچنین اندیشمندانی مانند «محمدیونس» [۳] و نیز «سی.کی.پراهالاد» [۴]، کوشیده‌اند تا مسوولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌ها را با رویکرد متفاوتی بررسی نمایند؛ یعنی رویکردی با تاکید بر ارائه ایده‌هایی خلاقانه به منظور طراحی پروژه‌هایی که از یک طرف کارآیی بالایی در کمک‌رسانی به گروه‌های محروم جامعه داشته باشند و از طرف دیگر بتوانند به سوددهی برسند یا دست‌کم سرمایه اولیه خود را بازگردانند.

به این ترتیب طرح مفاهیمی همچون «کسب‌وکار اجتماع‌محور» (Social Business) از سوی اقتصاددان برجسته بنگلادشی «محمد یونس»، و نیز «بازار قعر هرم» (Bottom Of Pyramid) از سوی اندیشمند نام‌آور هندی‌تبار «سی.کی.پراهالاد»، و نیز «بازاریابی اجتماعی» (Social Marketing) از سوی « فیلیپ کاتلر»، در سال‌های اخیر توانسته‌اند مخاطبین زیادی را هم در فضای آکادمیک دانشکده‌های اقتصاد و مدیریت و هم در بین مدیران شرکت‌های مختلف به دست آورند.

با این وجود، به نظر می‌رسد که در جامعه ما، مفاهیمی از این دست، چه در فضای آکادمیک و چه در میان مدیران شرکت‌های مختلف، همچنان مفاهیمی نوپا محسوب می‌شوند؛ مفاهیمی که صفحه اندیشه اقتصادی دنیای‌اقتصاد می‌کوشد تا با ارائه مطالبی مانند پرونده پیش‌رو، گام کوچکی در راستای طرح منطقی آنها در جامعه بردارد.

معرفی چهار اندیشمند مشهور در حوزه مسوولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌ها

[۱]: فیلیپ کاتلر، مطرح‌ترین چهره آکادمیک فعلی دنیا در حوزه «مدیریت بازاریابی» محسوب می‌شود که کتاب‌های تالیفی او در این زمینه، هم‌اکنون معتبرترین و رایج‌ترین متون درسی در دانشکده‌های مختلف مدیریت در سراسر جهان به حساب می‌آیند. کاتلر با طرح مفهوم «بازاریابی اجتماعی»، کوشیده است تا با الگوگیری از استراتژی‌های رایج برای ارتقای بهره‌وری و کارآیی بازاریابی تجاری، چارچوبی علمی به منظور ارتقای کارآیی فعالیت‌های خیریه و نوعدوستانه ارائه دهد.

[۲]: پیتر دراکر، از برجسته‌ترین استراتژیست‌های مدیریت و اقتصاد محسوب می‌شود که کتاب‌های پرفروش زیادی را در این دو حوزه تالیف نموده و مشاور ارشد شرکت‌های معتبر زیادی را بر عهده داشته است. وی در چارچوب تاسیس بنیادی غیرانتفاعی به نام «بنیاد دراکر» (Draker Foundation)، به ارائه مشاوره به شرکت‌های مختلف با هدف بهبود بهره‌وری برنامه‌های دارای دغدغه‌های اجتماعی و خیریه آنها می‌پردازد. همچنین این بنیاد همه‌ساله به برترین ایده‌های خلاقانه شرکت‌ها در حوزه «مسوولیت‌پذیری اجتماعی شرکتی»، جوایزی را اعطا می‌کند.

[۳]: محمد یونس، اقتصاددان برجسته بنگلادشی و برنده جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۰۶، بنیان‌گذار یک موسسه خیریه غیردولتی با نام «گرامین بانک» (Grameen Bank) است که به طور تخصصی به فقرا وام پرداخت می‌کند.

«گرامین بانک» تا به امروز توانسته است وام‌های کوچکی برای راه‌اندازی کسب‌وکارهای کوچک و خودکفایی مالی تدریجی در اختیار بیش از پنج میلیون فقیر بنگلادشی قرار دهد که بالغ بر ۹۰ درصد از آنان را زنان کارآفرین تشکیل می‌دهند.

برای آشنایی بیشتر با تجربه محمد یونس، مراجعه کنید به مقاله «تجربه موفق یک اقتصاددان در فقرزدایی» (نوشته مایکل تودارو و ترجمه دکتر غلامعلی فرجادی)، منتشرشده در صفحات ۲۸ و ۲۹ روزنامه دنیای‌اقتصاد (چهارشنبه ۳ شهریور ۸۹) که در آدرس اینترنتی زیر نیز قابل

دسترسی است:

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=۲۲۰۹۰۶

همچنین ترجمه متن سخنرانی محمد یونس در مراسم دریافت جایزه نوبل، با عنوان «آیا می‌توانیم فقر را به موزه‌ها بفرستیم؟»، در صفحات ۲۸ و ۲۹ روزنامه دنیای‌اقتصاد (۱۸ آبان ۱۳۹۰) منتشر شده و در آدرس اینترنتی زیر قابل مشاهده است:

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=۲۷۶۹۳۴

[۴]: «سی. کی. پراهالاد» (C. K. Prahalad)، اندیشمند برجسته هندی‌الاصل و استاد دانشگاه میشیگان آمریکا است که سابقه فعالیت به عنوان مشاور تعدادی از شرکت‌های بزرگ فراملیتی در طراحی برنامه‌های فقرزدایی بزرگی در هندوستان، نقش مهمی داشته است.

ایده اصلی «پراهالاد» آن است که صاحبان کسب‌وکارهای مختلف می‌توانند با اختصاص بخشی از کسب‌وکارخود به طراحی کالاها و خدمات مورد نیاز فقرا، طراحی شیوه‌های توزیع مناسب برای رساندن کالاها به مناطق فقیرنشین و نیز به‌کارگیری ایده‌هایی به منظور ایجاد موقعیت‌های شغلی ویژه فقرا در شرکت خود، بدون آنکه از سود خود بکاهند، به فقرا کمک کنند.

برای آشنایی بیشتر با اندیشه‌های «پراهالاد»، می‌توانید به مقاله «فقرزدایی به شیوه کارآفرینانه و سودآور» مراجعه کنید که در صفحات ۲۸ و ۲۹ روزنامه دنیای‌اقتصاد (چهارشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۰) منتشر شده است:

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=۲۵۱۰۶۲

همچنین می‌توانید به مقاله «فرصت‌های کسب‌وکار در قعر هرم اقتصادی» مراجعه کنید که در صفحات ۲۸ و ۲۹ روزنامه دنیای‌اقتصاد (چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۰) منتشر شده و در آدرس اینترنتی زیر قابل مشاهده است:

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=۲۸۲۴۸۳

ضمنا ترجمه مشهورترین کتاب پراهالاد با عنوان «ثروت در پایه هرم» (مترجم: فضل... امینی)، در سال ۱۳۸۶ از سوی نشر «فرا» منتشر شده است.

* m.hashemkhany@gmail.com