بازخوانی سمینار «جمعیت و توسعه» بعد از ۲۳ سال:
سنگ بنای تحول سیاست جمعیتی کشور چگونه شکل گرفت؟
منبع: سایت رستاک
یک نقطه عطف مهم در سیاستهای جمعیتی چند دهه اخیر کشور، به برگزاری همایشی با عنوان «جمعیت و توسعه» در سال ۱۳۶۷ مربوط میشود، همایشی که از سوی سازمان برنامه و بودجه وقت برگزار شد و تاثیرات فراوانی در تغییر جهت سیاستهای جمعیتی کشور بر جای گذاشت.
منبع: سایت رستاک
یک نقطه عطف مهم در سیاستهای جمعیتی چند دهه اخیر کشور، به برگزاری همایشی با عنوان «جمعیت و توسعه» در سال ۱۳۶۷ مربوط میشود، همایشی که از سوی سازمان برنامه و بودجه وقت برگزار شد و تاثیرات فراوانی در تغییر جهت سیاستهای جمعیتی کشور بر جای گذاشت.
پس از آنکه در دهه ۱۳۶۰، نرخ بالای زاد و ولد در کشور باعث شد که نرخ رشد جمعیت ایران به حدود ۴ درصد هم برسد و به دلیل رشد شدید تعداد کودکان فشار سنگینی بر بخشهای آموزش ابتدایی و نیز بهداشت و درمان وارد شود، طراحی سیاستهای جمعیتی مناسب از اواخر دهه ۶۰ باعث شد که با موفقیت نسبی در کاهش میزان زاد و ولد، نرخ رشد جمعیت کشور نیز کاهش یابد. هماکنون نرخ رشد جمعیت ایران حدود ۳/۱ درصد است که فقط اندکی بالاتر از میانگین رشد جمعیت جهان (۲/۱ درصد) قرار دارد.
در مصاحبه پیشرو، مهندس شفاعت، که معاون وقت سازمان برنامه و بودجه بوده و مدیریت برگزاری همایش «جمعیت و توسعه» را در سال ۶۷ بر عهده داشته، به ذکر حواشی برگزاری همایش مذکور میپردازد.
با توجه به اینکه بحث میزان ظرفیت جمعیتی کشور ایران جزو مباحث روز کشور محسوب میشود، قطعا این مصاحبه که به بررسی یکی از نقاط عطف مهم سیاستهای کشور در زمینه رشد جمعیت میپردازد، میتواند نکات ارزشمندی را برای بسیاری از دغدغهمندان اقتصاد ایران در بر داشته باشد.
جناب مهندس شفاعت، سمینار «جمعیت و توسعه» که در سال ۱۳۶۷ در مشهد برگزار شد، یکی از اتفاقات مهم در سیاستهای جمعیتی کشور محسوب میشود. به عنوان اولین سوال، متشکر میشوم اگر قدری توضیح دهید که ایده برگزاری این سمینار، چگونه در سازمان برنامه و بودجه وقت شکل گرفت؟
در آن زمان شواهد و قرائنی دال بر افزایش بیرویه جمعیت مشاهده میشد. برای مثال فشار شدید رشد جمعیت دانشآموزان متقاضی ثبتنام در مدارس، باعث شده بود وزارت آموزش و پرورش مجبور شود بخش بزرگی از مدارس موجود را به صورت دونوبتی و بعضا سهنوبتی اداره کند. همچنین آمار زادوولدهای منتشره از سوی سازمان ثبت احوال، رشد شدید جمعیتی را خبر میداد که برای برنامهریزان سازمان برنامه و بودجه وقت بسیار نگرانکننده شده بود.
این مشاهدهها، سازمان برنامه و بودجه را که موظف به هدایت کشور در راه توسعه بود و از دیگر سوی با وضعیت اقتصادی کشور و جایگاه آن و نیز شاخصهای توسعه در منطقه و جهان به خوبی آشنا بود، بیش از دیگر دستگاههای متولی توسعه کشور به فکر واداشته بود. در سال ۱۳۶۵، ریاست وقت سازمان برنامه و بودجه (آقای روغنی زنجانی) به مدیریتهای بخشی سازمان دستور داد تا با یک الگوی علمی، آثار و تبعات استمرار روند موجود رشد جمعیت و تاثیرات آن بر وضعیت نسل آینده را مطالعه کنند.
نتایج این طرح پژوهشی چه بود؟
پس از انجام این طرح پژوهشی در سازمان برنامه و بودجه، نتیجه گزارشها بسیار نگرانکننده بود و نشان میداد با توجه به روند گذشته و موجود رشد جمعیت، منابع محدود کشور به هیچوجه پاسخگوی نسل آینده نخواهد بود. در این بین با انتشار نتایج حاصل از سرشماری سال ۱۳۶۵ که خبر از افزایش قابل توجه جمعیت کشور داشت، بر نگرانیها افزوده شد.
نتایج همین پژوهش باعث شد که ایده برگزاری سمینار «جمعیت و توسعه» شکل بگیرد؟
بله.
از آنجا که در ادبیات توسعه پایدار، سیاستهای جمعیتی از سیاستهای توسعه قابل تفکیک نیست، سازمان برنامه و بودجه تصمیم گرفت تا با مشارکت دیگر وزارتخانهها و موسسات، با کمک گرفتن از فرهیختگان و صاحبنظران حوزههای مختلف، سیاستهای جمعیتی کشور را مورد بررسی و واکاوی قرار دهد.
یکی از ویژگیهای بارز این سمینار، حضور طیف گستردهای از صاحبنظران حوزههای مختلف بوده است. آیا سازمان برنامه و بودجه عمدا تصمیم گرفته بود که این طیف متنوع در سمینار جمعیت و توسعه شرکت داشته باشند؟
سیاستهای جمعیتی مقولهای چند بعدی است، از اینرو برای طراحی سیاست جمعیتی مناسب، لازم بود از صاحبنظران و دست اندرکاران امور اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی، و نیز صاحبنظران فقهی یاری گرفته شود تا با تلفیق نظرات آنان، بتوان سیاست جمعیتی مناسبی را برنامهریزی کرد.
سرانجام تصمیم گرفته شد که در سال ۱۳۶۷، سمینار جمعیت و توسعه در شهر مشهد برگزار شود. برای برگزاری این سمینار، سازمان برنامه و بودجه تلاش کرد تا از طیف متنوعی از صاحبنظران دعوت به عمل آید و علاوه بر آن حتی انتخاب شهر مشهد به عنوان محل برگزاری سمینار نیز بیدلیل نبود. تمامی سخنرانیها و مقالات و نتایج همایش به طور شفاف و بدون کوچکترین سانسوری در اختیار همگان قرار گرفت.
آیا در زمان تشکیل سمینار از اندیشمندان علوم اسلامی هم دعوت شد؟
بله.
قبل از تشکیل سمینار، اینجانب و یک نفر از مدیران ارشد سازمان برنامه و بودجه، با صلاحدید رییس وقت سازمان، به دو نفر از علمای برجسته یعنی آیتالله مهدویکنی و مرحوم آیتالله علامه جعفری مراجعه کردیم.
هر دو بزرگوار با محبت پذیرای ما شدند و ما نتایج حاصل از مطالعات مدیریتها را به طور شفاف در اختیار آقایان قرار دادیم. کاملا به یاد دارم پس از شنیدن نتایج و روند نیازهای معیشتی ناشی از رشد بالای جمعیت و ناتوانی پاسخگویی کشور به این نیازها، نظرات مناسبی را ارائه دادند و میزان همراهی این دو بزرگوار با ما، بیش از حد انتظار ما بود.
تعامل ما به عنوان برگزارکنندگان این سمینار با علمای علوم اسلامی به گونهای وسیع بود که در آن زمان هیچکدام از فقها و اندیشمندان اسلامی، نتایج همایش را زیر سوال نبردند. به علاوه در مدت برگزاری همایش، چند نفر از روحانیون صاحبنام در تمامی جلسات حضور داشتند.
بسیار خب، میزان استقبال صاحبنظران دانشگاهی و همینطور سازمانهای مختلف از این سمینار چگونه بود؟
خوشبختانه از آنجا که سازمان برنامه و بودجه به عنوان یک مرکز مطالعاتی علمی و غیرسیاسی شناخته میشد و هیات علمی همایش نیز از افراد صاحبنظر و عالم و دارای سلایق مختلف انتخاب شده بودند، استقبال بسیار چشمگیر بود. ۴۳ وزارتخانه، دانشگاه و مرکز علمی، پژوهشی و اجرایی، به همراه استادانی از حوزه علمیه در این سمینار مشارکت داشتند.
همسویی و وحدت نظر علمی که محققان و صاحبنظران شرکت کننده نسبت به مسائل جمعیتی و توسعه کشور در این سمینار از خود نشان دادند، کمسابقه بود. بیش از ۵۰۰ نفر از فرهیختگان کشور در این سمینار شرکت کردند.
مقامات ارشد کشور در چه سطحی در این همایش مشارکت داشتند؟ آیا همدلی با برگزاری این همایش، در میان مدیران عالیرتبه کشور وجود داشت؟
همایش با پیام نخستوزیر وقت افتتاح شد. البته ایشان ممکن بود شخصا نظرات متفاوتی داشته باشد، ولی در پیام به «توجه عمیق دولت و مسوولان کشور به امر توسعه و لزوم بهرهگیری از دیدگاههای پژوهشگران، استادان محترم دانشگاهها در رفع تنگناها و محدودیت اقتصادی و اجتماعی» اشاره شده بود.
وزیر برنامه و بودجه در سخنرانی افتتاحیه به عدم توازن میزان افزایش جمعیت، رشد تولید ناخالص ملی، ارزشها و مبانی اخلاقی و شاخصهای مرتبط با هنجارهای اجتماعی اشاره کردند و سپس به لزوم تهیه و تدوین الگوی استقرار (پراکنش) جمعیت اشاره داشتند.
وزیر بهداشت و درمان وقت، آقای دکتر مرندی با ارائه شاخصهایی در مورد آثار باروری زیاد جمعیت، به محدودیتها و شاخصهای درمانی و بهداشتی کشور اشاره داشتند و ضرورت رعایت فاصلهگذاری بین زایمانها را مورد تاکید قرار دادند. همچنین ایشان با اشاره به محدودیتهای سن باروری برای زنان، تعداد زایمان ایمن برای مادر و فرزندان را حداکثر سه فرزند اعلام کردند.
همچنین وزیر برنامه و بودجه، وزیر بهداشت و درمان، و تعدادی از معاونان وزارتخانهها و روسای سازمانهای دولتی در بسیاری از ساعات در همایش حضور داشتند که این موضوع در کمتر سمیناری به چشم میخورد.
آیا برگزارکنندگان این همایش، قصد داشتند خط مشی یا سیاستجمعیتی خاصی را در چارچوب این همایش تبلیغ کنند؟
برگزاری این همایش به قصد دفاع از یک نظریه یا سیاست خاص درباره رشد جمعیت نبود. در حقیقت نظریه اصلی مدنظر برگزارکنندگان این همایش، آن بود که که سیاستگذاری جمعیتی در کشور، باید با بهرهگیری از دانش صاحبنظران مختلف کشور باشد.
برگزارکنندگان معتقد بودند «در کشور ما به عنوان یکی از کشورهای مطرح جهان، اگر قرار است فرزند جدیدی متولد شود، باید شرایطی ایجاد شود که این فرزند جدید از یک واحد صرفا آماری، به یک عنصر مفید و سازنده تبدیل شود. به عبارت دیگر باید شرایطی ایجاد شود که هر کودک ایرانی، به جای آنکه فقط یک «دهان باز» باشد، به یک سرمایه انسانی موثر در رشد و توسعه کشور تبدیل شود».
بدون شک تولد و تربیت چنین انسانی نیاز به تغذیه، بهداشت، درمان، آموزش، اشتغال مولد، مسکن مناسب و محیطزیست درخور دارد که البته بدون وجود مربیان قابل و توانمند در سطح خانواده و مدیرانی اندیشمند و آیندهنگر در سطح ملی، امکانپذیر نبوده، نیست و نخواهد بود. واقعیت این است که وجود دهها هزار نفر معتاد، صدها هزار نفر افراد بیکار و غیر مولد و امثالهم، مطلوب هیچ کشور و ایدئولوژی و به ویژه فرهنگ اسلامی نبوده و نیست. ما نیازمند نگاه مدیریتی آگاهانهتر و اندیشمندانه در این زمینه هستیم.
از توضیحات جالب شما متشکرم. اگر موافق باشید، قدری هم به جزئیات مطالب طرحشده در همایش «جمعیت و توسعه» بپردازیم. طبیعتا با توجه به گذشت حدود ۲۳ سال از برگزاری این همایش، ذکر جزئیات آن میتواند برای بسیاری از مخاطبان، بسیار جالب و جذاب باشد.
در این همایش، روند افزایش جمعیت از ۱۰ میلیون نفر در سال ۱۲۸۰ به حدود ۵۰ میلیون نفر در سال ۱۳۶۵، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. در دوره مورد بحث، نرخ رشد جمعیت از حدود ۴/۰ درصد به 9/3 درصد در سال ۱۳۶۵ افزایش یافته است.
همچنین فرآیند پنج برابر شدن جمعیت در یک دوره هشتاد و پنج ساله و رشد شهرنشینی در یک دوره ۳۰ ساله (از ۱۳۳۵ تا ۱۳۶۵) بررسی، و مشخص شد که با ادامه روند موجود رشد شهرنشینی در کشور، در آینده نه چندان دوری ۸۰ درصد کل جمعیت کشور را شهرنشینان تشکیل خواهند داد که لازم است برنامهریزی مناسبی برای پاسخگویی به نوع خاص اشتغال مدنظر این افراد شهرنشین، در کنار بحث تغذیه، مسکن و آموزش و پرورش آنان صورت گیرد.
به علاوه الگوی بهینه و مناسب استقرار جمعیت کشور (پراکنش جمعیت) مورد بحث قرار گرفت و بر ضرورت مکانیابیهای منطقیتر برای اسکان جمعیت، براساس اصول آمایش سرزمین، تاکید شد. رابطه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با روند رشد جمعیت در چارچوب نظریات مختلف مورد بحث قرار گرفت و تاکید شد آنچه به عنوان حد مطلوب جمعیت از آن سخن میرود باید متناسب با درجه توسعهیافتگی اقتصاد کشور باشد. بنابراین افزایش یا حتی کاهش نرخ رشد جمعیت، فینفسه تعیینکننده نیست. بلکه میزان تلاش و فعالیت جامعه در جهت رشد و تعالی انسان در جنبههای مادی و معنوی و همچنین منابع و امکانات موجود و در دسترس است که میزان متناسب رشد جمعیت را تعیین میکند.
به نکته بسیار خوبی اشاره کردید. در واقع ظرفیت یک کشور برای جمعیت، تا حد زیادی به کیفیت سیاستهای اقتصادی آن کشور مربوط میشود. به نظر شما، در دوره ۲۳ساله بعد از برگزاری همایش «جمعیت و توسعه»، این نکته مدنظر سیاستگذاران ارشد اقتصادی کشور قرار گرفته است؟
باید توجه کنیم با وجود کاهش نرخ رشد جمعیت که پس از سیاستگذاریهای دولت در سال ۱۳۶۷ حادث شد، هماکنون نه تنها شاخصهای مطلوبی را در وضعیت عمومی اقتصادی کشور و به ویژه در زمینه اشتغال شاهد نیستیم، بلکه رشد شاخصهای منفی مانند جرم و جنایت و اعتیاد، وضعیت نگرانکنندهای را پدید آورده است. تاملی در وضعیت موجود، نشان میدهد که متاسفانه میانگین کیفیت مدیریت اقتصاد کلان ما به گونهای بوده است که حتی با جمعیت فعلی نیز، همخوانی ندارد. این را هم اضافه کنم که در همایش «جمعیت و توسعه»، با ارائه مقالات علمی و مستدل، ویژگیهای ساختار اقتصادی ایران واکاوی و نشان داده شد که چنانچه خط مشیها و سیاستهای کلی مناسبی با هدف ایجاد تحول در روند شاخصها و متغیرهای اقتصادی، مثل درآمد سرانه، سرمایهگذاری، نرخ اشتغال، نرخ وابستگی اقتصادی (نسبتی از جمعیت کشورکه به دلیل سن بسیار کم یا سن بسیار زیاد، در بازار کار حضور نداشته و اصطلاحا «تحت تکفل» دیگران هستند) و نیز نرخ افراد زیر خط فقر اجرا نشود، چشمانداز اقتصاد کشور در صورت ادامه روند موجود، نامطلوب خواهد بود. ضمنا باید توجه داشته باشیم که حتی در صورت وجود سیاستهای اقتصادی بسیار
مناسب و رونق همهجانبه اقتصاد کشور، باز هم به یک سیاست جمعیتی مطلوب نیاز خواهیم داشت.
آیا در این همایش، به طور خاص در مورد معضل فقر و همینطور در مورد معضل اشتغال، مطالب خاصی بیان شد که جالب توجه بوده و در خاطر شما باقی مانده باشد؟
نکته بسیار جالبی که در مورد فقر مطرح شد، این بود که اگر جمعیت کشور ما به اندازهای زیاد باشد که از عهده تغذیه و بهداشت و آموزش کودکان برنیاییم و در نتیجه سرمایه انسانی نسل بعد تضعیف شود، خود این مساله تشدیدکننده فقر بوده و فقر نیز زمینهساز ناهنجاریهای اجتماعی و تضعیفکننده ارزشهای متعالی جامعه خواهد بود. در زمینه اشتغال هم، در سال ۱۳۶۵ حدود 2/14 درصد از جمعیت بیکار بودند و 33 درصد از جمعیت هم «شاغل»، ولی «کمکار» تلقی میشدند. در شرایط فعلی، حتی با وجود تعریف جدید افراد «شاغل» از سوی مرکز آمار ایران را که فردی که فقط یک ساعت در هفته کار کند را هم «شاغل» در نظر میگیرد، هم نسبت افراد بیکار و هم نسبت افراد کمکار به وضوح نامطلوبتر از سال ۱۳۶۷ است. همچنین در سال ۱۳۶۷، به طور متوسط سالانه حدود ۳۳۰ هزار نفر جویای کار، وارد بازار کار میشدند که با توجه به رشد سرسام آور زاد و ولد در آن سالها، هماکنون شاهد ورود فرزندان متولدشده در آن سالها به بازار کار هستیم و در نتیجه تعداد افرادی که در هر سال به متقاضیان اشتغال افزوده میشود، به مراتب بیشتر شده است.
در مورد سایر تبعات ناشی از رشد جمعیت، چه مطالبی در این همایش مطرح شد؟
رشد سریع جمعیت کشور، نیازهای اصلی مردم مانند تقاضا برای خوراک، مسکن، انرژی، خدمات آموزشی و بهداشتی را در ابعاد باور نکردنی وسعت میبخشد. در آن زمان پیشبینی شد که ادامه روند موجود رشد جمعیت، موجب کاهش تولید ناخالص سرانه خواهد شد.
همچنین در همایش «جمعیت و توسعه»، به نیازهای ارزی برای واردات کالاهای اساسی نظیر مواد غذایی، فولاد، دارو و تجهیزات بهداشتی و درمانی و امثالهم اشاره شد.
باید توجه کنیم که اگر رشد جمعیت با همان روند چشمگیر یعنی با نرخ سالانه ۹/۳ درصد ادامه مییافت، امروزه حتی با وجود چند برابر شدن درآمد ارزیمان که بخشی از ضعفهای مدیریتی حاکم بر کشور را تا حدودی پوشش میدهد، به هیچوجه قادر به پاسخگویی به نیازهای جمعیت حتی در حد استانداردهای فعلی نبودیم.
جمعبندی توصیههای نهایی همایش «جمعیت و توسعه» به مسوولان کشور چه بود؟
در چارچوب قطعنامه پایانی این همایش، سه توصیه مهم برای برنامهریزان کشور مطرح شد:
اولا، انسانها، تنها عامل تولید نیستند، بلکه سرمایههای بالقوهای هستند. از اینرو بر سرمایهگذاری آموزشی تاکید و یادآوری شد که این سرمایهگذاری، الزاما باید از محل تولید و درآمد کشور و سرمایهگذاریهای تولیدی حاصل شود و نه از فروش نفت و سایر منابع طبیعی.
ثانیا، باید بیکاری و عدم بازدهی کافی نیروی انسانی کشور به عنوان زنگ خطر تلقی شود و ایجاد امکانات اشتغال مولد برای بیکاران از طریق توسعه سرمایهگذاریهای تولیدی و زیربنایی جدی گرفته شود.
ثالثا، در آن سالها کشور در حال تدوین برنامه اول اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی بود، بنابراین توصیه شد که دولت سیاستهای جمعیتی را با جدیت بیشتری تعقیب کند تا به کیفیت پرورش ذهن و جسم افراد جامعه، بیش از کمیت و تعداد جمعیت اهمیت داده شود.
آیا در مقالات و سخنرانیهای ارائهشده در این همایش، به تاثیر رشد جمعیت بر مسائل زیستمحیطی هم توجه شد؟
واقعیت این است که همایش در زمان دفاع مقدس برگزار میشد و در آن مقطع زمانی توجه به مسائل زیست محیطی کمتر بود و لذا مقاله قابل توجهی در این زمینه به همایش عرضه نشد ولی در حاشیه بعضی مقالات به اهمیت این موضوع اشاره شد بود. به طور مثال: اینکه کشور ما در یک منطقه نیمه خشک قراردارد و توان بارگذاری زیست محیطی آن در بسیاری از مناطق کشور محدود است.
اما اجازه بدهید یک لحظه تصور کنیم که چنانچه افزایش جمعیت با همان رشد ۹/۳ درصدی ادامه پیدا میکرد، امروز شاهد چه فجایع زیست محیطی دیگری بودیم؟!
هماکنون به دلیل برداشت بیرویه آب برای پاسخگویی به نیازهای جمعیت فعلی کشور، دریاچه ارومیه در حال نابودی است، بسیاری از تالابها خشک شدهاند، رودخانه کارون وضعیت ناهنجاری دارد، حتی وضعیت زایندهرود هم به شکلی است که مردم جاری شدن آب در این رودخانه را جشن میگیرند!
زیستگاههای طبیعی کشور در حال نابودی است، خشکاندن جنگلها و تبدیل بخش زیادی از زمینهای زراعی به دیگر کاربریها، تجاوز به حریم دریا و رودخانهها و پخش گسترده زباله حتی در سواحل زیبای دریای خزر و آلودگی شدید هوای شهرهای مهم، تبدیل شدن تهران به پارکینگ بزرگ و بسیاری از موارد مشابه دیگر، ارمغان افزایش بیرویه جمعیت طی این سالها است؛ افزایش جمعیتی که کیفیت سیاستهای اقتصاد کلان ما، نتوانسته است پا به پای آن پیش برود.
جناب مهندس شفاعت، از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، سپاسگزارم. به عنوان آخرین پرسش، در حال حاضر اهمیت وجود یک سیاست جمعیتی مناسب در کشور را، چگونه ارزیابی میکنید؟
ما به شدت نیازمند آن هستیم که بتوانیم در تعاملات خود با دنیای امروزی، ضمن حفظ ارزشهای خود، برخوردار از دانش کافی برای زندگی امروزی باشیم.
یکی از الزامات رسیدن به چنین هدفی، آن است که به نظر میرسد در حال حاضر، نیازمند انجام یک بررسی مجدد در مورد مسایل جمعیتی هستیم. بنابراین پیشنهاد پایانی من، برگزاری یک همایش کاملا علمی در زمینه «تاثیرات متقابل سیاستهای توسعه اقتصادی و سیاستهای جمعیتی کشور» است؛ همایشی که باید با مشارکت بدون قید و شرط همه فرهیختگان کشور برگزار شود و مدیران اجرایی ارشد کشور نیز، به جمعبندی آن همایش توجه کنند. بدون شک احتمال اشتباه در سیاستهای ارائهشده از جانب مجموعهای از صاحبنظران و دانشمندان کشور،
کمتر از احتمال بروز اشتباه در تصمیمگیریهای فردی خواهد بود.
ارسال نظر