مترجم: یاسر میرزایی

منبع:http://globaledge.msu.edu

بخش سوم

مهاجران و مردم بی‌خانمان داخل کشور

افغانستان طی ۳۰ سال گذشته بیشترین تعداد مهاجران بازگشته به کشور را در سراسر جهان داشته است. بیش از ۵ میلیون مهاجر افغان از سال ۲۰۰۲ به این سو به کشور بازگشته‌اند که بالغ بر ۴/۴ میلیون نفر از آنها از کمک‌های هیات بلند‌پایه مهاجران در سازمان ملل(UNHCR) برخوردار شده‌اند. وزارت مهاجرت و بازگشت، دولت جمهوری اسلامی افغانستان را برای بازگرداندن شهروندانش از غربت یاری کرد. UNHCR با مشارکت چند سازمان بین‌المللی دیگر و رهبری آنها این برنامه را پیش برده است؛ دیگر سازمان‌های همکار شامل سازمان بین‌المللی مهاجرت، موسسه کودکان سازمان ملل، برنامه غذایی جهانی، سازمان سلامت جهانی و چند سازمان ملی و ان‌جی‌اوی بین‌المللی دیگر می‌شود.

در فوریه سال ۲۰۰۹، UNHCR از وجود ۲۳۶هزار بی‌خانمان داخلی در کشور افغانستان خبر داد. سازمان ملل کمک‌های زیادی را برای مهاجران، بازگشته‌ها، بی‌خانمان‌های داخلی و دیگر زخم‌دیدگان جنگ‌های داخلی از طریق سازمان‌های مختلف فرستاده است.

سلامت

افغانستان یکی از بالاترین نرخ‌های مرگ و میر را در جهان دارد: از هر پنج کودک یکی پیش از ۵ سالگی می‌میرد و از هر ۸ زن، یکی به خاطر دلایل مربوط به بارداری یا هنگام زایمان می‌میرد. امید به زندگی برای مردان و نیز زنان تنها ۴۴ سال است. گرچه این آمارها غم‌انگیز است، اما پیشرفت‌هایی در جریان است. گزارش‌های اخیر حاکی از آن است که ۸۵ درصد جمعیت دسترسی به خدمات اولیه سلامتی دارند و سهولت دسترسی به این خدمات سفری یک ساعته است(۶۸ درصد این سفرها به صورت پیاده است)؛ این آمار در سال ۲۰۰۲ تنها ۹ درصد بوده است. بیش از ۱۶۵۰ قابله به استخدام وزارت بهداشت عمومی درآمده‌اند که موجب رشد سلامت و خدمات زایمانی در سراسر افغانستان شده است. این مساله مرگ و‌میر نوزادان را ۲۳ درصد کاهش داده است و سالانه سلامت ۸۰۰۰۰ نوزاد تازه به دنیا آمده را تامین می‌کند. مرگ‌ومیر کودکان نیز کاهش یافته است: ۲۶ درصد کاهش نسبت به سال ۲۰۰۲. تقاضا و همچنین دسترسی به تولیدات و خدمات بهداشتی با کیفیت افزایش یافته است که عمدتا از طریق بخش خصوصی تامین می‌شود. ۶۰ درصد جمعیت مراقبت‌های بهداشتی را از بخش خصوصی دریافت می‌کنند.

بی‌امنی در مرزها، خصوصا در جنوب، موجب کمبود شدید خادمان بهداشتی در آن منطقه است و تعداد فلج‌ اطفال از هفت مورد در سال ۲۰۰۴، به حداقل ۲۴ مورد در سال ۲۰۰۹ افزایش یافته است. با استفاده از کمک‌های خارجی، سازمان ملی ریشه‌کنی فلج اطفال مصونیت جامعه افغانی را بالا برده است، خدمات را بیشتر کرده و شبکه نظارت را گسترش داده است. در نتیجه این اقدامات بیش از ۷ میلیون کودک افغان، یا ۹۰ درصد از کودکان زیر پنج سال، واکسن فلج اطفال زده‌اند. کمک‌های خارجی همچنین شناسایی، درمان و کنترل مرض سل را نیز در ۱۳ استان پشتیبانی کرده‌اند و بهترین روش‌های جهانی را برای درمان سل و کنترل پیشرفت آن به کار برده‌اند.

آموزش

افغانستان پیشرفت‌های بسیار خوبی در رشد آموزش ابتدایی داشته است. بیش از ۱۰۰۰۰ مدرسه به ۳/۶ میلیون کودک خدمات آموزشی ارائه می‌کنند، ثبت‌نام‌ها نسبت به سال ۲۰۰۱، شش برابر شده است. در طول دوره حکومت طالبان هیچ دختری را در مدرسه نمی‌پذیرفتند. امروز ۳/۳۶ درصد جمعیت دانش‌آموزی، دختر هستند. همین طور تعداد معلمان هفت برابر شده به ۱۴۲۵۰۰ نفر رسیده است و نزدیک به ۴۰۰۰۰ نفر از آنها زن هستند.

فعالیت سوادآموزی بزرگسالان در سال ۲۰۰۹ شدیدا رشد داشته است. مراکز آموزشی از ۱۱۰۰ تا به ۶۸۶۵ رسیده است و فعالیت‌ها از ۹ استان به ۲۰ استان گسترش یافته است و خدمات سوادآموزی را برای بیش از ۱۶۹۰۰۰ نفر فراهم کرده است (۶۲ درصد آنها زن هستند). اگر از زاویه بی‌سوادی کامل نگاه کنیم، این سوادآموزان اکنون می‌توانند بنویسند، بخوانند و محاسبات اولیه را انجام دهند. با توجه به فاصله ۳۰ ساله‌ای که به خاطر جنگ‌های داخلی در بحث سوادآموزی ایجاد شده است، حمایت از سوادآموزی و آموزش ابتدایی و همین طور نسبت و کیفیت معلم‌ها رشد بسیار خوبی داشته است.

تخمین خطراتی که افغانستان را تهدید می‌کند

ساختارهای شکننده اصرار بر ماندن دارند

افغانستان درگیر آشفتگی‌های مالی و اقتصادی جهان نشد، زیرا مبادلاتش با جهان اندک و تقریبا جدا افتاده است، بخش مالی آن ضعیف است و کشاورزی بخش مهمی در اقتصاد آن است. در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ رشد اقتصادی بسیار خوب بود، چون محصولات کشاورزی به خاطر شرایط مساعد

آب و هوایی بسیار پربازده بودند، بخش ساخت و ساز به خاطر کمک‌های خارجی رونق داشت و بخش خصوصی خوب مصرف می‌کرد که بخشی از این مصرف ناشی از درآمد غیرقانونی محصولات تریاک بود.

کاهش رشد در سال ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ احتمالا به خاطر گسترش دوباره نزاع‌های نظامی و کاهش سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها خصوصا برق بوده است. مواد مخدر بخش مهمی از اقتصاد افغانستان مانده است. تریاک همچنان مهم‌ترین محصول کشاورزی است و تولید آن رو به گسترش دوباره است. در سال ۲۰۰۹ افغانستان ۹۰ درصد تولید جهانی تریاک را داشت همین رقم در سال ۱۹۹۵، ۵۲ درصد بود. اثر تریاک بر اقتصاد بسیار اساسی است، زیرا ۱۲ درصد جمعیت را در بازار کار سنتی به خود مشغول کرده است و ۱ میلیارد دلار درآمد دارد که ۱۱ درصد جی‌دی‌پی غیررسمی کشور است. علاوه بر این فعالیت‌های غیرقانونی گسترش فساد را تسهیل می‌کند و قدرت سلاطین محلی را افزایش می‌دهد.

وضعیت مالی ضعیف

از نظر مالی، افغانستان هنوز شدیدا نیازمند کمک‌های بین‌المللی است. برنامه‌هایی برای وام‌دهی و بازپرداخت بسیار کند، وضعیت مالی را دارد بهبود می‌بخشد.