محمدصادق جنان‌صفت

ایرانیان عبارت «باورکردنی نیست اما حقیقت دارد» را هنگامی به کار می‌برند که حادثه‌ای رخ داده است؛ اما احتمال وقوع آن صفر بوده است. مفهوم این عبارت، مصداق کاملی برای توضیح دادن رویدادی است که برای تیم ملی فوتبال امید ایران روز پنج‌شنبه گذشته رخ داد. خلاصه این رویداد شگفت‌انگیز، تلخ و غم‌انگیز این است که یک بازیکن ایرانی در بازی‌های پیش از مسابقه با عراق - در کشور عراق - دو اخطار از داوران گرفته بود و مطابق قانون فوتبال، حق بازی در آن مسابقه را نداشت. مجموعه مربیان، سرپرستان و مدیران مرتبط با فوتبال، اما از اینکه این بازیکن دو اخطاره بوده بی‌اطلاع بوده‌اند و این بازیکن را برای بازی به زمین فرستاده‌اند. به این ترتیب، تیم امید ایران به دلیل این خطای آشکار در حالی که بازی را یک بر صفر برده بود، ۳ بر صفر بازنده شد. این رویداد بهت‌آور که موجب شده است سرمربی پرتغالی ایران بیش از ۱۵ دقیقه گیج و منگ شود، چگونه ممکن شده است؟ چند گزینه را می‌توان یادآوری کرد؟

- فدراسیون فوتبال آسیا با ایران لجاجت کرده و بدون مستندات قانون فوتبال اقدام به تغییر نتیجه کرده است؟ در این صورت باید پرسید چرا منزلت و شان فدراسیون فوتبال ایران تا این اندازه ضعیف شده است که پشتیبانی در فدراسیون آسیا ندارد؟

- یک گزینه دیگر این است که گروهی از مدیران و مسوولان اطلاع داشته‌اند، اما سر سوزنی احساس مسوولیت نکرده‌اند که این موضوع را پیگیری کنند و مانع از وقوع این رویداد تلخ شوند؟ در این صورت آیا نباید این فرد یا افراد شناسایی شده و از ادامه کار آنها جلوگیری و به شهروندان به‌ویژه علاقه‌مندان به فوتبال معرفی شوند؟

- یک احتمال دیگر این است که هیچ کدام از مسوولان از این اقدام فدراسیون فوتبال آسیا اطلاع و آگاهی نداشته‌اند.

در این صورت آیا ماندن این افراد در مناصبی که دارند خلاف منطق و عقل نیست؟

این رویداد تاسف‌بار که کام میلیون‌ها ایرانی را تلخ و آنها را شگفت‌زده و خشمگین کرد، چه درس‌هایی برای آینده دارد؟

آیا حتی با برکناری و عزل برخی از مدیران می‌توان اعتماد از دست رفته جامعه تماشاگران و علاقه‌مندان به فوتبال را به توانایی فدراسیون فوتبال برگرداند؟ اشک‌هایی را که بر گونه‌ بازیکنان امید ایران و هزاران تماشاگر فوتبال جاری شد، چگونه می‌توان جبران کرد و از آنها به طور عمیق، واقعی و از ژرفای دل پوزش خواست؟