یادداشت
تاملی بر استراتژی توسعه فولاد کشور
فولادهمیشه کالایی استراتژیک بوده و هست. امپراطوریهای گذشته چه در ایران وچه در سایر ممالک به تولید آن جهت نیازهای جامعه و خصوصا نظامی توجه خاصی داشتهاند. در پی توسعه صنعتی طی دو قرن گذشته، تحولاتی که در کیفیت و کمیت تولید حاصل شد، فولاد را به عنوان یک شاخص توسعه صنعتی مطرح کرد به گونهای که سرانه مصرف آن در یک کشور میتواند به عنوان پارامتری در جهت رشد صنعتی لحاظ شود.
محمود اسلامیان *
فولادهمیشه کالایی استراتژیک بوده و هست. امپراطوریهای گذشته چه در ایران وچه در سایر ممالک به تولید آن جهت نیازهای جامعه و خصوصا نظامی توجه خاصی داشتهاند. در پی توسعه صنعتی طی دو قرن گذشته، تحولاتی که در کیفیت و کمیت تولید حاصل شد، فولاد را به عنوان یک شاخص توسعه صنعتی مطرح کرد به گونهای که سرانه مصرف آن در یک کشور میتواند به عنوان پارامتری در جهت رشد صنعتی لحاظ شود. تولید فولاد در دنیای امروزی به طور کلی از دو روش عمده حاصل میشود. البته این دو جدا از کورههای قوس الکتریکی است که عمدتا نوعی فرآوری مجدد لحاظ میشود، زیرا خوراک اصلی آنها قراضه است. روشهای اصلی تولید فولاد به شرح زیر است:
۱- تولید از طریق کورههای بلند که نیاز آن سنگآهن با دانهبندی بدون فرآوری و کک به عنوان عامل احیا است که از زغالسنگ به دست میآید.
۲- احیا در این روش نیاز تولید سنگآهن فرآوری شده و گاز متان است.
با توجه به نیازهای تولید فولاد به سادگی میتوان دریافت که تولید این فرآورده مهم و استراتژیک در کشور به دلیل وجود ذخایر پایه از مزیتهای عمده صنعتی کشور است. ذخایر موجود به شرح زیر است:
۱- سنگ آهن: ذخایر شناخته شده این ماده معدنی مهم در کشور حداقل ۴ میلیارد تن است. این معادن در استانهای کرمان، خراسان، یزد، کردستان و به صورت پراکنده در سایر استانها قراردارد.
۲- زغالسنگ: این ماده معدنی نیز در کرمان، مناطق شمالی و طبس وجود دارد. ذخایر شناخته شده حدود یک میلیارد تن است.
۳- گاز متان: همه میدانیم ذخایر گاز طبیعی کشور در رتبه دوم جهانی قرار دارد.
۴- سایر مواد مکمل همچون نسوزها، منگنز و سیلیس نیز در مناطق مختلف کشور در حدود مورد نیاز وجود دارد.
نگاهی به منابع فوق و افزایش شدید قیمتهای آنها طی ده سال گذشته مزیت تولید فولاد را نشان میدهد.
آرزوی داشتن فولاد صنعتی از اواخر دوره قاجار به صورت یک آرزوی ملی مطرح شد. در دوره پهلوی اول شرکت «تی سن گروپ» آلمان اقدام به احداث واحد کوچکی در حوالی کرج کرد که با شروع جنگ جهانی دوم و حضور متفقین در ایران، طرح ابتر ماند.
پس از جنگ نیز غربیها از احداث کارخانه فولاد در کشور جلوگیری کردند، تا طی قراردادی در قبال فروش گاز به شوروی سابق طرح ذوبآهن اصفهان شروع شد. قبل از انقلاب اولین کوره بلند به ظرفیت ۷۰۰ هزار تن و پس از انقلاب نیز کوره دوم به ظرفیت ۴/۱ میلیون تن راهاندازی و همزمان احداث فولاد مبارکه در شرایط جنگی آغاز شد. ذوب آهن اصفهان به روش کورههای بلند و فولاد مبارکه به روش احیا فعالیت میکنند. از جمله مزیتهای تولید فولاد علاوه بر رفع نیازهای کشور ایجاد اشتغال گسترده است. مطالعات ژاپنیها که در کشور هم به روز شده است نشان میدهد به ازای ایجاد یک فرصت شغلی در یک کارخانه فولاد کمپلکس (از سنگ آهن به فولاد) ۲۵ شغل جانبی ایجاد میشود. قیمتهای جهانی فولاد طی دهههای گذشته به صورت سینوسی عمل نموده است و آنچه جالب توجه است پس از بحران اوایل هزاره سوم که قیمت شمش فولاد تا هر تن ۳۵۰ دلار کاهش یافت شاهد افزایش آن تا حتی ۱۲۰۰ دلار در سال ۲۰۰۶ بودیم لیکن قیمتهای پایه ۵۰۰ تا ۸۰۰ دلار نیز طی سالهای اخیر برای شمش فولادی پایدار بوده است.
به صورت خلاصه میتوان بیان کرد به دلیل ذخایر معدنی و انرژی ذکر شده و تجربه ۴ دهه تولید فولاد، کشور دارای مزیت استراتژیک در این باب است. لیکن اشکالاتی باعث شده ما هنوز به سطح مطلوب نرسیده و هنوز هم سالانه حدود ۸ تا ۱۲ میلیون تن واردات محصولات فولادی داشته باشیم. آن هم بعضا از کشورهایی که مزیتهای میهن ما را ندارند. ایرادات را میتوان به صورت یک موضوع کلی عنوان کرد: «نداشتن استراتژی صنعتی در تولید فولاد.» به نظر نگارنده با وجود تلاشهایی که طی سالهای گذشته انجام شده است لیکن متاسفانه هنوز صنعت کشور یک نقشه راه یا استراتژی توسعه ندارد در حالی که این مقوله از نان شب برای صنعت کشور واجبتر است و نداشتن این نقشه ضایعات جدی داشته است.
در توسعه فولاد کشور نیز متاسفانه استراتژی مشخصی وجود ندارد و باعث بروز مشکلاتی شده است:
الف: توسعه بیرویه واحدهای نورد یک فعالیت زیردستی فولاد است. دهها مجوز احداث واحدهای نورد در کشور صادر شده که تعدادی از آنها در حال کار یا احداث هستند، در واحدهای نوردی باید شمش فولادی از کشورهای دیگر با قیمتهای بالا وارد و تبدیل به محصول نهایی شود. از مزیت تولید فولاد در کشور در این روش استفاده نمیشود. حیات این گونه واحدها به تعرفه واردات فولادی اتصال دارد. اصولا در انجمن جهانی فولاد صرفا تولید فولاد خام در نظر گرفته میشود. تا کنون برای احداث واحدهایی با مجموع ظرفیت ۷۲ میلیون تن نورد فولاد مجوز صادر شده و ظرفیتی حدود ۱۵ میلیون تن فعال شده است. نگاهی به ارقام مذکور در فعالیتی که اصولا در آن مزیتی وجود ندارد، ما را به تدوین استراتژی مناسب این صنعت رهنمون میسازد.
ب: ظرفیتهای غیر اقتصادی
تجربه جهانی که در انجمن جهانی فولاد مورد مطالعه قرار گرفته است، نشان میدهد ظرفیت اقتصادی برای تولید فولاد خام حداقل ۴ میلیون تن است. برای واحدهای نورد این ظرفیت حداقل ۵۰۰ هزار تن لحاظ میشود. البته چینیها این اعداد را حداقل دو برابر مطرح کرده و خود به آن عمل کردهاند. مقایسه اقتصادی فولاد مبارکه با تولید ۵ میلیون تن و ذوبآهن اصفهان با تولید ۲/۲ میلیون تن به خوبی این تجربه را نشان میدهد. مجتمع فولاد مبارکه سالها است که از شرکتهای خوب بازار سهام محسوب میشود و ذوب آهن اصفهان در تلاش برای حضور در بورس است. متاسفانه احداث طرحهای هشتگانه با ظرفیت غیراقتصادی ۸۰۰ هزار تن در استانهای کشور از تصمیمات غیرمنطقی است. طرحهایی که قرار بوده ظرف سه سال راهاندازی شود هم اکنون پس از ۶ سال نیمه کاره ماندهاند. حتی در صورت راهاندازی نیز به نظر غیر اقتصادی میرسند. در واحدهای نوردی کشور نیز این مساله لحاظ نشده و برای ظرفیتهای ۵۰ تا ۲۰۰ هزار تن مجوز صادر شده است.
اینکه میگویند دولتها از تصدیگری در اقتصاد خارج شوند و به سیاستگذاری بپردازند، به لحاظ همین اشکالات است. دولتی که خود درگیر تصدیگری است نمیتواند سیاستگذار باشد. باید نشست و هزینه نداشتن یک نقشه راه را برای دو دهه اخیر محاسبه کرد. آن هم در کشوری که مجبور است برای تامین نیازهای خویش سالانه حداقل ۵ میلیارد دلار واردات فولاد داشته باشد؛ رقمی که با آن میتوان هر سال مجتمعی همچون فولاد مبارکه را احداث کرد.
بنابر مطالعات جامعی که در مجموعه فولاد کشور طی سالهای گذشته انجام شده، تولید فولاد خام در کشور تا سقف ۲۵ میلیون تن با توجه به زیرساختها و ذخایر امکانپذیر است؛ به شرط آنکه با اتکا به مطالعات مذکور نقشه راه توسعه فولاد کشور به فوریت تهیه شود؛ زیرا در این طرح باید توازن لازم در توسعههای فولادی و معدنی لحاظ شود. این بیتوجهی باعث شده است با فعال شدن مدولهای احیای متفرقه و طرحهای هشتگانه کشور، با مضیقه سنگ آهن فرآوری و گندله مواجه و به واردات با قیمتهای بالا مجبور شویم. علاوه بر آن باید با ارتقای ظرفیت واحدهای موجود فولاد خام کشور همچون فولاد مبارکه، ذوبآهن اصفهان، فولاد خوزستان، فولاد خراسان و میانه به سطوح اقتصادی از احداث واحدهای کوچک غیر اقتصادی جلوگیری کنیم. در فولاد صنایع عدیده بالا و زیردستی وجود دارند که میتوان با انتقال آنها به سایر استانها، امکان توسعه آنها را فراهم کرد. توسعه مطمئن و پایدار در هر رشتهای نیازمند تدبیر و عقل و منطق است. استفاده از تجارب بشری نیز مدیریتی زیرکانه محسوب میشود.
* عضو هیات رییسه اتاق ایران
ارسال نظر