دکتر جعفر خیرخواهان
نان و بنزین دو کالای با مصرف گسترده در سطح جامعه هستند که به راحتی می‌توان تفاوت‌های بی‌شماری بین آن دو برشمرد. اما با توجه به هدفی که در این یادداشت دنبال می‌کنیم به ذکر دو تفاوت بسنده می‌شود. یک تفاوت اساسی اینست که مصرف و تناول نان به تنهایی میسر است اما برای مصرف بنزین (که در ایران به شکل تداول در آمده است) نیاز به وجود پیش شرطی است که همانا تمکن مالی برای تملک خودرو می‌باشد. پس همگان و به ویژه فقرا می‌توانند نان را «خالی» بخورند اما فقط کسانی می‌توانند بنزین را مصرف کنند که توان مالی برای خرید خودرو داشته باشند. در چنین وضعیتی هر کس که ثروت بیشتری دارد می‌تواند خودرو بزرگتر و بیشتری داشته و در نتیجه بنزین بیشتری هم مصرف کند. اما ظرفیت معده فقیر و غنی تفاوت آنچنانی نداشته و قابل پیش‌بینی است که مصرف سرانه نان در بین همه گروه‌های درآمدی تقریبا یکسان باشد. منظور اینکه مصرف نان به شکل عادلانه اما مصرف بنزین به شیوه ناعادلانه و به نفع ثروتمندان صورت می‌گیرد.

تفاوت دیگر نان و بنزین به «آثار خارجی» این دو کالا بر می‌گردد. کسی که نان مصرف می‌کند با مصرف خود تاثیری بر رفاه دیگران نمی‌گذارد. یا به اصطلاح اقتصادی، نان، آثار خارجی مثبت یا منفی ندارد. اما مصرف‌کننده بنزین، با مصرف هر لیتر اضافی بنزین، آثار خارجی منفی به بار می‌آورد. این آثار خارجی منفی به شکل‌ انواع زیان‌ها و خسارات بر سایرین ظاهر می‌شوند از قبیل: ایجاد ترافیک و ازدحام در شهرهای بزرگ و اتلاف وقت سایر رانندگان به طوری که رانندگی و زندگی را در شهرها، پرهزینه‌تر و دشوارتر ساخته است، همچنین آلودگی بیشتر هوا و انواع بیماری‌هایی که به تدریج و بی‌سر و صدا جان شهرنشینان را گرفته و از عمر خرد و کلان می‌کاهد.
با وجود تفاوت‌های اساسی که بین نان و بنزین وجود دارد (مصرف ناعادلانه بنزین و آثار خارجی منفی آن، بر خلاف آنان‌که مصرف عادلانه داشته و آثار خارجی منفی ندارد) حیرت‌آور است که دولت‌های ایران برای هر دو کالا همیشه سیاست یکسانی به‌ کار برده‌اند به این شکل که هر ساله یارانه سنگینی بابت این دو کالا می‌پردازند. هدف از یارانه، کاستن نابرابری‌ها و بهره‌مند ساختن اقشار ضعیف از کالاهای یارانه‌ای است و در صورتی که کالا آثار خارجی مثبت داشته باشد تشویق به تولید و مصرف بیشتر آن. و البته اگر کالایی آثار خارجی منفی داشت که بنزین چنین آثاری دارد، سیاست صحیح اینست که دولت‌ها با وضع مالیات بر آن کالا، سعی در کاستن از مصرف آن بکنند، کاری که همه کشورها انجام می‌دهند و گاهی حتی تا بیش از 100درصد قیمت اولیه از آن کالا مالیات گرفته می‌شود.
به طور مثال در محاسباتی که به تازگی آژانس بین‌المللی انرژی انجام داده است مشخص شده است که در کشورهای توسعه یافته، مالیات بر بنزین حتی تا بیش از دو برابر قیمت اولیه بنزین است. در جدول زیر نرخ مالیات بر بنزین در چند کشور منتخب آمده است که از حداکثر ۲۴/۴دلار در انگلستان تا حداقل ۴۰سنت در آمریکا در نوسان است. اگر قیمت قبل از مالیات هر گالن بنزین را ۲دلار فرض کنیم مشخص می‌شود که کشورهایی مثل انگلستان، آلمان، فرانسه و ایتالیا بر هر گالن بنزین تقریبا تا ۲۰۰ درصد مالیات وضع کرده‌اند و در هیچ کدام از این کشورها از پرداخت یارانه به بنزین خبری نیست.
پس یکی از پرسش‌ها و معماهای بزرگ که در اینجا مطرح می‌شود این است که چرا در ایران برعکس همه جای دنیا عمل می‌شود و به جای گرفتن مالیات از مصرف‌کنندگان بنزین، یارانه‌ای هنگفت و چند صد درصدی به مصرف‌کنندگان چنین کالایی می‌دهیم؟
با توجه به نقاط افتراقی که در ابتدای یادداشت بین بنزین و نان ذکر کردیم هیچ دلیل منطقی برای برخورد یکسان با این دو مقوله مجزا وجود ندارد. به این ترتیب اگر شرایط اقتضا کرد پرداخت یارانه به نان امری پذیرفته است اما در مورد بنزین هرگز نباید چنین حرکتی از ما سر بزند بلکه در نقطه مقابل باید از بنزین مالیات بگیریم. و دست کم اینکه آن را به قیمت واقعی (هزینه فرصت آن که قیمت فروش در بازار جهانی یا قیمت بنزین وارداتی است) عرضه کنیم.
یکی از القابی که به دولت‌ها چسبانده می‌شود و ظاهرا هیچ دولتی برای کسب محبوبیت بیشتر در بین گروه‌های کم درآمد از آن لقب بدش نمی‌آید دولت «رابین هودی» است یعنی دولتی که با هدف بهبود توزیع درآمدها، از طریق عدالت توزیعی، از ثروت ثروتمندان کاسته و به فقرا می‌دهد. در اینجا به زیان کارایی چنین سیاستی نمی‌پردازیم. اما در قضیه بنزین در ایران شاهد نوع جدیدی از دولت هستیم که می‌توان نام آن را دولت «هود رابینی» نامید که رابین هود بر عکس است یعنی دولتی که از سهم و حق بنزین فقرا گرفته و به سهم و کفه ثروتمندان می‌افزاید. ناعادلانه بودن سیاست فعلی در مورد بنزین و تداوم آن هیچ سنخیتی با عدالت و عدالت‌طلبی ادعایی ندارد.
در یادداشت دیگری سعی می‌شود بخشی از دلایل رضایت مردم و طبقات فرودست از وضعیت موجود قیمت بنزین به رغم ناعادلانه بودن آن توضیح داده شود.