کناره‌گیری «مددی» از تامین اجتماعی

تاکید مددی بر «عدم امکان هرگونه همکاری در بدنه اجرایی و مدیریتی دولت» در پیش اهل فن معنایی فراتر از یک قهر معمولی دارد. شنیده‌ها حاکی از پادرمیانی نزدیکان به احمدی‌نژاد و مددی برای پذیرش مسوولیت یکی از استانداری‌ها یا یکی از شرکت‌های بیمه دولتی به جایی نرسیده و مددی بر تصمیم خود پافشاری می‌کند. دنیای اقتصاد- با استعفای داوود مددی ، مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی، این سازمان به عنوان بزرگترین نهاد اجتماعی بیمه‌گر که در طول دهه‌های ۶۰ و ۷۰ هجری شمسی یکی از معدود جزیره‌های ثبات مدیریتی کشور به شمار می‌آمد، به یکی از کانون‌های خبر بدل شد. خبری که بیش از همه ۲۷میلیون بیمه شده این سازمان، کارفرمایان و کارگران را که منابع سازمان تامین اجتماعی حاصل اندوخته دیروز و امروز آنان است، نگران کرده است.

سازمان تامین اجتماعی در سال‌های دهه ۶۰ و ۷۰ تنها سه مدیرعامل را به خود شناخت. غرضی، کرباسیان و ستاریفر.

درشهریور ۸۴ رای نیاوردن مهدی هاشمی به عنوان وزیر پیشنهادی رفاه و تامین اجتماعی در کنار سه وزیر معرفی شده وپیشنهادی دیگر برای کسب رای اعتماد به مجلس شورای اسلامی یکی از نقاط بحران‌زا برای این نهاد بزرگ اجتماعی - اقتصادی به شمار آمد.

در دو هفته گذشته روزنامه‌ها پرویز کاظمی، وزیر ناکام رفاه و تامین‌اجتماعی را قربانی حلقه نزدیک رییس‌جمهوری که مددی یکی از آنها تلقی می‌شد، عنوان می‌کردند، اما مددی در اقدامی که کمتر تصور آن می‌رفت، در نامه‌ای که هنوز به طور علنی منتشر نشده اما آگاهان آن را دارای لحنی بسیار تند عنوان می‌کنند، از سمت خود، استعفا داد.

مددی نه تنها استعفا داده که طبق متن ارسالی از سوی اداره کل روابط عمومی و امور بین‌المللی سازمان تامین اجتماعی که بر خروجی خبرگزاری‌ها رفت «مراتب عدم هرگونه همکاری خود در بدنه اجرایی و مدیریتی دولت را طی نامه‌ای برای ریاست‌جمهوری شرح داده است.»

استعفا یا برکناری؟

پیش از انتشار خبر استعفای مددی، هیچ خبری رسمی یا غیررسمی مبنی برکناره گیری وی منتشر نشد، مددی به خاطر ایستادگی بر سر برنامه‌های خود و دفاع از اصول و چارچوب محاسبات بیمه‌ای مرسوم در بین هیات دولت به عنوان مانعی بر سر اجرای برنامه‌های دولت قلمداد می‌شد. مخالفت سرسختانه مددی با کاهش حق بیمه کارفرما که در نهایت منجر به بازنگری در مصوبه تعیین دستمزد دوگانه برای کارگران قرارداد موقت و دائم در ابتدای سال جاری شد، یکی از دلایل نارضایتی بخشی از کابینه همچون محمد جهرمی، وزیرکار و امور اجتماعی بود. چه جهرمی در جلسه تعیین حداقل دستمزد در اسفند ماه گذشته از کاهش نرخ حق بیمه کارفرما در کنار کاهش سود بانکی به عنوان مشوق‌های جایگزین افزایش دستمزد یاد کرده بود، وعده‌ای که به‌دلیل مخالفت کارفرمایان با کاهش نرخ حق بیمه به‌دلیل در برداشتن پیامدهای ناگوار برای منابع سازمان تامین اجتماعی، وزیر کار را در اجرای برنامه خود، ناکام گذاشت.

پافشاری مددی بر استقلال سازمان تامین اجتماعی و مخالفت با تحمیل بار مالی به آن، به عنوان یکی از بزرگترین بنگاه‌های اقتصادی دولت که علاوه بر در اختیار داشتن بیش از ۱۰درصد سهام عرضه شده در بورس، دارایی‌های دیگری نیز دارد و همواره مورد طمع وزارتخانه‌های مختلف بوده، در نهایت او را بر قطع همکاری با دولت ترغیب کرده است.

درباره داوود مددی

اطلاع دقیقی از گذشته پیش از انقلاب مددی در دست نداریم، اما طبق گفته او «مدتی مهمان اوین شدم، تا آنکه انقلاب حکم آزادی من و دوستانم را صادر کرد. به محض پیروزی انقلاب به اتفاق دوستانی که بعدها دوست من شدند و وارد «غائله کردستان» شدیم تا سرانجام ناامنی در غرب کشور از بین رفت.»(۱)

استعفای مددی نه به صرف مدیریت او بر بزرگ‌ترین صندوق بیمه‌ای اجتماعی کشور بلکه به دلیل رابطه و پیوند عمیق او با رییس‌جمهوری و نزدیکان وی اهمیت دو چندان دارد. حادثه‌ای که حتی بر کناری وزیر رفاه نیز در ۱۵ روز گذشته چنین احتمالی را به ذهن متبادر نساخت.

مددی علاوه بر نزدیکی با مسعود زری‌بافان از مشاوران ارشد احمدی‌نژاد که همین نزدیکی شاید خود عاملی برای معرفی نکردن وی به عنوان وزیر رفاه و تامین‌اجتماعی پس از ناکامی مهدی هاشمی در کسب رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی بود، این معادله را دوچندان نامعلوم می‌سازد. او علاوه بر عضویت در ستاد محمود احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست‌جمهوری نهم، پیش از آنکه به تامین‌اجتماعی بیاید، مسوولیت شرکت سرمایه‌گذاری شهرداری تهران، که به دلیل تاثیر مثبتش در جذب سرمایه‌گذاری‌ها همواره یکی از افتخارات احمدی‌نژاد به شمار می‌آید، بوده است.

درباره او و رابطه‌اش با احمدی‌نژاد از زبان مددی بخوانیم:

«من آقای احمدی‌نژاد را از همان روز‌های کردستان می‌شناسم. با هم رفت‌وآمد داشتیم و در زمان انتخابات هم مدیریت بخشی از ستاد انتخاباتی‌ ایشان با من بود. به دور از تعارف‌های سیاسی من به ایشان اعتقاد دارم. به اهداف ایشان و هوش و ذکاوتی که در ایشان وجود دارد... به مهرورزی ایشان و به نگاه ویژه‌ای که به مسائل دارند. نگاه احمدی‌نژاد با همه نگاه‌هایی که در گذشته به انقلاب می‌شده تفاوت دارد. در هر زمینه‌ای نگاه ویژه دارد. نگاه‌های ویژه ایشان به مسائل مختلف باعث شد که ما عزت و سربلندی خودمان را دوباره به دست آوریم. در عرصه انرژی هسته‌ای، دیگر شاهد عقب‌نشینی که ناشی از خود دیدگاه مرعوب ما در گذشته به غرب بود، نیستیم. زمانی که احمدی‌نژاد غرب را کوچک می‌شمارد و عظمت خدا را ببیند و بداند که خدایی هست با عظمت‌تر از هر چیزی، موجب می‌شود که غرب به همان کوچکی که هست باقی بماند. ما به پشتوانه نگاه رییس‌جمهوری همین‌طور محکم ایستاده‌ایم و می‌بینیم که آنها عقب نشسته‌اند. ما عزت و سربلندی خود را در عرصه‌های جهانی به دست آورده‌ایم. حالا عده‌ای معتقدند انتخاب احمدی‌نژاد هیچ‌ ثمره‌ای برای نظام و انقلاب و مردم و کشور ندارد. من می‌گویم همین که ما مقابل غرب ایستاده‌ایم و غرب را کوچک‌تر از آن می‌دانیم که بتواند ما را مرعوب کند، خودش بزرگ‌ترین ثمره است.» (۲)

ارتباط خوب مددی با کارفرمایان و کارگران به ویژه با توجه به ساختار سه‌جانبه آنکه با مشارکت نمایندگان دولت، نمایندگان کارفرمایان و نمایندگان کارگران شکل گرفته از مددی، مدیرعاملی موفق حداقل در چارچوب تعامل باشرکای اجتماعی ساخته است.مددی در دوره کوتاه کمتر از یک‌سال مسوولیت خود در سازمان تامین‌اجتماعی، با حذف معاینات پیش از صدور دفترچه، افزایش مدت اعتبار دفترچه‌های درمانی و نسخ دارویی، تسهیل در برقراری مستمری بازنشستگان، نام خود را در این مدت زمان کوتاه در بین مدیران عامل موفق تامین اجتماعی جای داد.او در آخرین گام که تاکید ویژه بر «همگام بودن این اقدام با برنامه‌های دولت» عنوان می‌کرد، درصدد تبدیل کارکنان قراردادی و پیمانی تامین اجتماعی به حالت رسمی بود. آنچه که احمدی‌نژاد در سال گذشته به عنوان یکی از تحولات نظام استخدام نیروی انسانی از آن یاد کرده بود، اما تنها مددی درصدد عمل بدان برآمد.

بعد از این؟

تاکید مددی بر «عدم امکان هرگونه همکاری در بدنه اجرایی و مدیریتی دولت» در پیش اهل فن معنایی فراتر از یک قهر معمولی دارد. شنیده‌ها حاکی از پادرمیانی نزدیکان به احمدی‌نژاد و مددی برای پذیرش مسوولیت یکی از استانداری‌ها یا یکی از شرکت‌های بیمه دولتی به جایی نرسیده و مددی بر تصمیم خود پافشاری می‌کند.

جالب اینکه پرویز کاظمی که پیش از این و در بین محافل سیاسی و مطبوعاتی به عنوان فرد غیر همسو با رییس‌جمهوری از او یاد می‌شد، مسوولیت یکی از زیرمجموعه‌های خودرویی، در دولت هر چند در سطوح مدیریت میانی را پذیرفت اما مددی که از او به عنوان یکی از نزدیکان و حتی تاثیرگذاران بر رییس‌جمهوری یاد می‌شد بر نپذیرفتن هرگونه همکاری اجرایی مدیریتی با دولت تاکید می‌ورزد.

پیگیران مسائل اجتماعی از علی یوسف‌پور، معاون پارلمانی وزیر نیرو و سرپرست فعلی وزارت رفاه و تامین اجتماعی به عنوان گزینه اصلی برای جایگزینی مددی یاد می‌کنند. چه بر حسب اتفاق، مددی نیز از سرپرستی وزارت رفاه و تامین اجتماعی به سازمان تامین اجتماعی آمد.

عبدالرضا مصری، فرد معرفی شده رییس‌جمهوری برای تصدی وزارت رفاه و تامین اجتماعی هفته گذشته در نامه‌ای به رییس‌جمهور و مجلس، خواستار به تعویق افتادن بررسی صلاحیت وی برای وزارتخانه مذکور شد، چرا که پیش از این نمایندگان طرحی را برای ادغام وزارت رفاه و بهداشت ارائه داده بودند.

تلاطم در یکی از محوری‌ترین وزارتخانه‌های دولت که با توجه به وظایف سنگین آن نظیر، هدفمند کردن یارانه‌ها و مبارزه با فقر می‌توانست نقش محوری در تحقق شعارهای عدالت محورانه رییس‌جمهوری داشته باشد، بی‌گمان تاثیر منفی بر برنامه‌های محمود احمدی‌نژاد خواهد داشت.

بدون شک در روزهای آینده بورس تهران نیز بی تفاوت نسبت به تحولات سازمان تامین اجتماعی و زیرمجموعه‌های اقتصادی آن نظیر شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی (شستا) نخواهد بود.

۱ و ۲ - دنیای اقتصاد، خردادماه سال جاری