ششمین همکاری جان دپ و تیم برتن رقم میخورد
برتون شبیه هیچ کسی نیست
مهرداد پارسا - استودیوی دریم ورکز آغاز رسمی تولید فیلم «سویینی تود» را اعلام کرد. قرار است تیم برتون این فیلم را براساس نمایش موزیکال ساخته استفن ساندهیم کارگردانی کند. جانی دپ بازیگر اصلی فیلم خواهد بود. نمایش موزیکال «سویینی تود» امسال برنده جایزه تونی شد. کمپانیهای دریم ورکز و وارنر بروس اعلام کردند فیلمبرداری این فیلم تا قبل از پنجم فوریه ۲۰۰۷ آغاز خواهد شد. دپ با بازی در نقش دمون آرایشگر، ششمین همکاریاش را با تیم برتون تجربه میکند.
برتون کالین آتوود، طراح صحنهای که دوبار برنده جایزه اسکار شده و طراحی صحنه فیلم «خاطرات یک گیشا» را نیز برعهده داشته، به خدمت گرفته است. فیلمبرداری فیلم هم بر عهده دانته اسپینوتر است که یکبار کاندیدای جایزه اسکار شده و فیلمبرداری «محرمانه
لس آنجس» نیز در کارنامه او دیده میشود.
«سویینی تود» داستان آرایشگری زندانی در انگلیس است که میخواهد از قاضیای که او را به زندان انداخته انتقام بگیرد. اجرایی از نمایش «سویینی تود» با بازی مایکل سروریس و پتی لوپون در نیویورک به روی صحنه رفته است.
لوگان که فیلمنامه فیلم اخیر برتون را خواهد نوشت، فیلمنامه فیلمهای مطرحی همچون «هوانورد» و «آخرین سامورایی» را برعهده داشته است. او به خاطر فیلمنامه فیلم «گلادیاتور» نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
جانی دپ درباره همکاریهایش با تیم برتون میگوید: «تیم برتون» کارگردانی بود که در دهه ۹۰، من را به مخاطبان معرفی کرد. تنها کارگردان دیگری که در این برهه از زمان به من کمک کرد«جان واترز» بود که فرصت بازی در فیلم «بچه گریه کن» را به من داد. من همواره از «جان واترز» به سبب این فرصت سپاسگذار خواهم بود، اما حقیقت امر این است که «برتون» برای معرفی من به دنیای سینما ریسکهای بزرگتری را پذیرفت. زمانی که اومرا برای بازی در فیلم «ادوارد دست قیچی» انتخاب کرد به وضح یک ریسک جدید را پذیرفت. میدانم که او به این منظور با استودیوهای بسیاری مبارزه کرد تا اجازه حضور من در این اثر را بگیرد، چرا که در آن زمان من هنرپیشه محبوب استودیوها نبودم. او مبارزات بسیاری کرد و سرانجام به پیروزی رسید. از همین رو میتوانم بگویم که بین ما یک رابطه دوستانه و احترامآمیز است که همواره بر جای میماند.
نکته دیگر این است که «تیم برتون» در زمره مستعدترین و تواناترین کارگردانهای حاضر جای دارد. نوع نگاه ما، احساس ما و حس طنز ما بسیار شبیه است و این کار را آسانتر میکند.
تیم برتون کارگردانی است که در ایران شاید با فیلمهای «کارخانه شکلاتسازی» و «عروس مرده» شناخته شده است.
کارگردانی که به اعتقاد بسیاری شبیه هیچ کسی نیست و او را آدمی عجیب معرفی میکنند. «عروس مرده» محبوبترین شاهکاری است که برتون ۱۰ سال روی آن کار کرده است.
«ادوارت دست قیچی»، «کابوس نیمه شب کریسمس»، «ماهی بزرگ»، «وینسنت» و... از دیگر آثاری از این کارگردان است که همگی از شاهکارهای سینما شناخته میشوند. فضای کارهای تیم برتون در عین تاریک بودن از احساس لطیف و مهربانی برخوردار است. انیمیشنهای تیم برتون جزو معدود انیمیشنهایی است که تماشاگر را به دنیای تیم برتون میبرد، به دنیای کابوسها و زوالها.
برتون از آن بچههای تنهایی بود که با پدر و مادر و همکلاسیهایشان ارتباط درستی ندارند و تنها همدمشان، سینما رویا و تصاویر کتابها است. فرق تیم اما این بود که سلیقه بصری خاص و عجیبی داشت. علاقه خاصی به تصاویر هیولاها و اسکلتهای عجیب و غریب فیلمهای قدیمی داشت. حاصل کار هنرمندانی که سعی میکردند عالم ارواح را با شکل و شمایل غریبی روی پرده زنده کنند.
او تصمیم گرفت انیماتور شود. به همین دلیل سراغ کمپانی دیزنی رفت و طرحهایی برایشان کشید که مسوولان کمپانی بیشترش را قبول نکردند. ولی تیم، راه خودش را رفت و نقاشیهای خودش را کشید. نقاشیهایی که ظاهرا غیر خودش کسی پایهشان نبود و حالا کودکی به تصاویر ذهنیاش وفادار است از سلاطین سرگرمسازی در جهان بینی تبدیل شده است.
برتون درباره هالیوود اعتقاد دارد: «در هالیود تصور میکنند که انیمیشن مبتنی بر نقاشی دیگری اثربخش نیست. از همینرو اقدام به استفاده از رایانه میکنند. اما به این مساله توجه نمیکنند که موفقیت پیکسار باعث شده بازار انیمیشن رونق یابد. میتوان گفت که در هالیوود بیشتر به تکنولوژی بها میدهند تا هنر. این حقیقت که دیسنی بخش طراحی انیمیشن دستی را بست، مرا غمگین کرد. اما روزی میرسد که فردی از راه میرسد و انیمیشنی مبتنی بر نقاشی ارائه میدهد و با مردم ارتباط برقرار میکند. اینگونه است که مدیران استودیوهای بزرگ به اهمیت این آثار پی میبرند.»
یکی از تفاوتهای آشکار تیم برتون با سایر فیلمسازان بزرگ و مستقل در پلاتهای داستانی عجیب است. پلاتهایی که اگر چه ریشههای سفت و سختی در سینمای کلاسیک داستانگو دارند اما بسیار در هم برهمتر از آن هستند که بتوان به آنها «یک پلات داستانگویی کلاسیک» لقب داد. از طرف دیگر هیچگاه آنقدر تجربی و رها از سنتها نیستند که با خیال راحت آنها را به سینمای مدرن ربطشان بدهیم. اما هر چه که هست در سینمای برتون داستانگویی یا همان قصهگویی، اصل کار است.
ارسال نظر