ایرناـ انوشیروان محسنی بندپی، عضو فراکسیون اقلیت مجلس گفت: این روزها، متاسفانه جامعه ما شاهد شکل‌گیری صورت‌های جدید و خطرناکی از تلاش برای انهدام سرمایه‌های معنوی و ملی کشور شده است. نماینده نوشهر و چالوس دیروز در سخنان پیش از دستور جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، افزود: توهین و افترا که خود از مهم‌ترین آفت‌های جامعه دینی و اخلاقی است، در قالب گفته‌ها و نوشته‌های صریح و خشن و تهدیدآمیز از سوی برخی محافل نظریه‌پردازی و منسوبان بعضی مسوولان اجرایی حوزه سیاسی و رسانه‌ای کشور سنگینی می‌کند. اگر روزی از جمع میان آزادی و دین، چنان اظهار آشفتگی می‌شود که قائل به آن، حتی اگر سید باشد در اعداد جعفر کذاب به شمار می‌آید، امروز این جرات به وجود می‌آید که نظریه‌پرداز گفت‌وگوی میان فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، صریحا مسبب حرکت ضد ملی و مستوجب خلع لباس شمرده می‌شود.

آری! در آن روز که اجتماع ده‌ها هزار نفری مسلمانان آمریکایی برای شنیدن صدای اسلام رحمانی خاتمی «خبر بزرگ» جهان اسلام بود، نویسنده کتاب «معجزه هزاره سوم» با حذف حتی نام سید در اهانت به چهره پرافتخار جمهوری اسلامی ایران چنان پیش می‌رود که موافق و منتقد را به شگفتی وا می‌دارد.

محسنی بندپی افزود: تاسف بیشتر از آنجا است که سخنگوی دولت هم مقابله با چنین فاجعه‌ای را در زمره وظایف دولت به حساب نمی‌آورد و گویا اتلاف منابع معنوی کشور و نقض حقوق بدیهی شهروندی را کم اهمیت‌تر از آن می‌داند که به آن بپردازد. خاتمی نه در میان ملت ما و نه در میان نخبگان و حتی شهروندان جهان نیاز به معرفی و دفاع ندارد. فرزند فاضل، باتقوا و متعهد امام امت شناخته‌تر از آن است که در میان این نو دولتی‌ها گم شود. آنچه نیاز به تامل و تدبر دارد، پیدایش بدعت جدیدی است که هیچ حد و حریمی برای خود قائل نیست. روزی‌هاشمی رفسنجانی آماج تحقیر و توهین می‌شود و روزی دیگر برای سید محمد خاتمی، برخورد قهرآمیز از سوی دانشگاهیان مورد طلب قرار می‌گیرد. محسنی بندپی گفت: اگر امروز برای این فاجعه مخرب دین و ملک و آزادی چاره‌ای اندیشیده نشود و اگر همه دلسوزان این آیین و سرزمین فارغ از گرایش و علقه سیاسی خود به جبران آن برنخیزند، فردا معلوم نیست که از سرمایه‌های معنوی و مادی ما چه چیز و چه کس به جا خواهد ماند. امروز به دامنه‌های آن بیندیشیم که فردا خیلی دیر است.

وی همچنین با گرامیداشت هفته دولت و یاد و خاطره شهیدان رجایی و باهنر گفت: برای آنکه توفیق‌ها و زحمات عالمانه و ارزشمند دولت‌ها در کنار هم بنشیند و موجبات تحقق تمدن و فرهنگ شکوهمند اسلامی را فراهم آورد، باید از اشتباهات پرهیز کرد و موانعی را که پس از موفقیت ملت و دولت اسلامی ایران در برابر دشمنی‌های دولت‌های استکباری و گروه‌های خارجی و داخلی بزرگ‌ترین مانع و سد انقلاب و کشور بود، رفع کرد. یکی از آن موارد عزل و نصب‌های بی‌رویه و کلیشه‌ای وسیعی است که در دولت‌های قبلی انجام و در دولت فعلی دنبال و تشدید شد و قطعا با وضعیتی که به وجود آمده در دولت بعدی شدیدتر خواهد شد.

نماینده نوشهر و چالوس گفت: دور ریختن بی‌رحمانه نیروهای با تجربه و چوب حراج زدن به اصلی‌ترین سرمایه ملی و انسانی کارآمد، از جمله این اشتباهات است. بسیاری از این نیروها از ناحیه سابقه انقلابی‌گری، تدین، حضور در جبهه‌های حق علیه باطل از بسیاری از نفرات بعدی برتر و دارای کارنامه درخشان‌تری هستند. تنها جرم‌شان این است که در دولت‌های قبلی مسوولیت پذیرفتند. غافل از این که اگر مسوولیت قبلی با درستی و کیفیت مناسب‌تر پذیرفته نمی‌شد و به انجام نمی‌رسید، امروز شما با چنین دولت منسجم و مقتدری شروع نمی‌کردید.

گروه‌ها، احزاب و اشخاصی که حسب انتخاب مردم به قدرت می‌رسند، باید به‌گونه‌ای عمل کنند تا ناخواسته موجبات تفرق، جزیره‌سازی وحدت و یکپارچگی مردم که بزرگ‌ترین بلای کشور محسوب می‌شود، به دست نیاید. نیروهای انسانی با تجربه و کارآمد مانند گنجینه‌هایی هستند که در صورت عدم استفاده از آنان، برای مستاجری که در خانه ملت میهمان است باید در کنج گنج‌خانه‌های مطمئن از آنان حفاظت نماید.

محسنی بندپی گفت: برخی به غلط با مدیران قبلی چنان برخورد می‌کنند که گویی دولت تغییر نکرده، بلکه نظام عوض شده است. اینگونه اقدامات به دشمنی و حرمت‌شکنی تمامی اعضای جامعه و دولت و نظام خواهد انجامید.

یکی دیگر از نقاط ضعف دولت‌های اخیر به‌ویژه دولت فعلی، برنامه گریزی است. به‌رغم آنکه مجلس و دولت و کارشناسان با صرف هزاران ساعت کار کارشناسانه اقدام به تدوین برنامه‌ها و قوانین برای تعیین و تبیین مسیر حرکت‌های اقتصادی و اجتماعی و بهداشتی کرده‌اند، دولت‌ها بدون اعتنا به راه‌های طی شده و برنامه‌های پیشرو، اقدام به سیاست‌گذاری تازه و مغایر می‌کنند. متاسفانه اراده‌های محکمی از سوی گروه‌های اجتماعی، مدنی و مراجع قانونی حتی مجلس برای توقف این روند وجود نداشته است. کاهش وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفتی یک برنامه بود که متاسفانه به‌رغم وجود دلایل و منطق محکم اقتصادی و علمی نادیده گرفته شده است. واقعی‌سازی قیمت‌های حامل انرژی و تغییر در شیوه پرداخت یارانه‌ها برنامه‌هایی بودند که نقض شده است و اشتباهات گذشته یکبار دیگر به تجربه گذاشته می‌شوند. مردمی که با تصمیمات ضعیف و شعارهای زیبا و نادرست ما خوشحال می‌شوند و برای ما دست تکان می‌دهند، در آینده‌ای نزدیک وقتی اقدامات ضعیف به نتیجه نرسد و بن‌بست‌های هلاک‌کننده، دشواری‌های غیرقابل تحمل را برای ما و نسل‌های بعدی به‌وجود آورد، ما را نخواهند بخشید.

نماینده نوشهر و چالوس گفت: از دولت دکتر احمدی نژاد تقاضا دارم که سیاست‌های اقتصادی خود را ارائه دهند. سیاستی که ظرفیت‌ها، استعدادها و نقاط ضعف اقتصاد جامعه را لحاظ کند و راه‌حل‌های برون‌رفت از وضعیت اقتصادی موجود را نشان دهد. قطعا تزریق نقدینگی و اعتبار صرفا تنها یک راه حل کامل و جامع نیست. اگر چنین بود، صرف ۴۰میلیارد دلار و مصرف درآمدهای نفتی بشکه‌ای ۷۰دلار باید بارقه‌های امید را در اقتصاد کشور نشان دهند.

محسنی بندپی خطاب به رییس‌جمهوری گفت: آقای رییس‌جمهور! اقتصاد یک ارگانیسم است که نیازمند برنامه است. برنامه بدهید، پول ندهید. نگاه دستوری و مکانیکی به اقتصاد در تضاد با نگاه ارگانیسمی است.

نایب رییس اول کمیسیون بهداشت و درمان مجلس گفت: یکی از برنامه گریزی‌ها در بخش سلامت کشور است که از گذشته شروع و در حال حاضر ادامه دارد. در یکی از بخش‌هایی که می‌توانست شعار عدالت گستری دولت نهم تحقق و معنا پیدا کند، توجه به منابع اعتباری بخش سلامت است که نه تنها عملی نشد، بلکه وضعیت بدتر شد و از عدالت فاصله شدیدی گرفته شد.

محسنی بندپی خاطر نشان کرد: بر اساس اصول سوم و بیست و نهم و چهل و سوم قانون اساسی، وظایف دولت در قبال تامین سازوکارهای بخش سلامت مشخص و تبیین شده است. متاسفانه از سال ۷۳ تاکنون، اعتبارات بخش سلامت، سیر نزولی داشته است. در حال حاضر سهم مردم در پرداخت بخشی از هزینه‌های بهداشت و درمان ۶۰درصد و در بخش‌های دیگر نظیر رادیولوژی، سونوگرافی، آزمایشگاه و فیزیوتراپی به ۷۰درصد رسیده و این مغایر اصل ۹۰قانون برنامه چهارم توسعه است که دولت را موظف و مکلف کرد سهم بهداشت و درمان را از تولید ناخالص داخلی، طی برنامه پنج‌ساله به طریقی افزایش دهد که سهم دولت به ۷۰درصد و سهم مردم به ۳۰درصد برسد.