پای در زنجیر، پرواز می‌کنم

رسول ترابی - سالن همایش‌های سینما ایران ساعت ۶ تا ۸ بعد از ظهر میزبان مراسم بزرگداشت فرهاد مهراد بود. دوستداران او به دعوت موسسه فرهنگی هنری خانه فرهاد دور هم گرد آمده بودند، تا با یادبود جاودانه او را گرامی بدارند. در ششمین سالگرد جاودانگی او، ورودی برگه دعوت تصویری است از فرهاد مهراد. بر روی برگه دست‌خطی آشنا از فرهاد است که نوشته شده است:

۱۵۹ (در حروف ابجد به معنای فرهاد)

پای در زنجیر، پرواز می‌کنم

با غم‌های درون، اوج می‌گیرم

با شکست‌هایم، به پیش می‌تازم

با اشکها، سفر می‌کنم

و در روی برگه دیگر نوشته (تو ای شور بوم غمین) به چشم می‌خورد.

در بین چهره‌های دوستدار او و حاضر در مراسم، چهره‌های آشنایی را می‌توان دید. سعید حجاریان تئوریسین و مغز متفکر دولت اصلاحات که بعد از حادثه سوء‌قصد به جانش به زحمت توانایی حرف زدن را دارد، خود را به طبقه سوم سینما ایران رسانده تا علاقه و محبتش را به موسیقی اعتراضی و ارزشی و تاثیرگذار نشان بدهد، رامبد جوان، منوچهر آزادی و ... البته پوران گلفام همسفر فرهاد به همراه خواهر و وکیل خانوادگی‌شان هم در مراسم بزرگداشت حضور داشتند.

برنامه به پخش فیلمی از مجموعه آهنگ‌های تصویری فرهاد و کنسرت‌هایش در کنار گفته‌ها و خاطرات بهزاد فراهانی، بازیگر پیشکسوت سینما، منوچهر اسلامی، دوست قدیمی و همکار او در کلاب کوچینی و تنظیم‌کننده آهنگ آئینه (مسخ) و برادر فرهاد، درباره او و شخصیت هنری‌اش ادامه یافت. بعد از اتمام فیلم و زمان استراحت و پذیرایی از حدود دویست مهمان دعوت‌شده در کافی‌شاپ سینما، برنامه بزرگداشت به یک طبقه پایین‌تر انتقال یافت، طبقه‌ای که در آن مجموعه‌ای از آثار موسیقیایی فرهاد به همراه عکس‌ها و دست‌نوشته‌ها و نامه‌های نوشته‌شده با اسم‌های مستعار به افراد اکثرا سیاسی، در کنار گیتار و مدارک تحصیلی‌اش،‌ گردآوردی شده بودند، بعد از کمی تعلل جلسه پرسش و پاسخ با سوال‌های بی‌شمار از پوران گلفام و وکیل خانواده مهراد ادامه یافت و مراسمی که قرار بود در ساعات ۲۰ به پایان برسد، با خستگی‌ناپذیری علاقه‌مندان صدای فرهاد تا ساعت ۲۲، طول کشید.

(تکه‌هایی از مراسم)

بهزاد فراهانی در تجلیل از شخصیت هنری فرهاد، با صلابت خاصی صحبت می‌کرد و او را خواننده بی‌نظیری خطاب می‌کرد که قادر بود صدا را از هر کجای سر و بدنش به حنجره‌اش انتقال بدهد و تاکید و آکسان‌گذاری او را بر روی واژگان کلیدی، بی‌نظیر می‌دانست.

سعید حجاریان با کلمات بریده‌بریده، از خانواد مهراد درباره عدم‌ارتباط نزدیک با مطبوعات گلایه کرد و اعتقاد داشت موضوع پخش بدون مجوز و اجازه از صاحب‌امتیاز آثار فرهاد را از تلویزیون و توسط شرکت‌های موسیقی چرا به مطبوعات نمی‌کشانند و ناگفته‌ها را برای دوستداران موسیقی او آشکار نمی‌کنند.

پوران گلفام در پاسخ به سوال یکی از دوستداران فرهاد درباره نوع و دلیل مرگ و خاکسپاری فرهاد در خارج از ایران، بسیار طولانی و با دقت جواب داد، جواب‌هایی که توانست به شایعات بسیاری پاسخ دهد. او علت مرگ فرهاد را هپاتیت C اعلام کرد و حضور او در فرانسه را برای درمان همین بیماری دانست.

پوران گلفام روز مرگ فرهاد را جمعه در ساعت ۲۱ شب در خانه و بعد از انتقال او از بیمارستان به خانه به دلیل ناامید شدن پزشکان از درمان او اعلام کرد و در پاسخ به شایعه وصیت فرهاد برای سوزانده شدنش پاسخ داد: (این وصیت فرهاد نبود، خواسته من بود، چون می‌خواستم خاکسترش را همیشه و در همه جا به همراه داشته باشم.) و درباره بازگرداندن جسد او برای خاکسپاری در ایران گفت (زمانی که ما برای تهیه هزینه مداوا از وزارت ارشاد درخواست کردیم تا مجموعه آثار فرهاد را از ما خریداری کند، با پاسخ منفی آنها رو‌به رو شدیم و در زمان بستری بودن فرهاد ما متحمل هزینه زیادی شدیم و بعد از مرگ فرهاد بود که وزارت ارشاد از ما تقاضای خاکسپاری‌اش را در داخل کشور کرد که من مخالفت کردم، چون حس می‌کردم فرهاد در آن باغ بزرگ و آرام آرامش بیشتری خواهد داشت.)