کره جنوبی و ایران؛ از همکاری دوستانه تا تنش
با وجود مسائلی نظیر روابط ایران با کره شمالی و روابط نزدیک کره جنوبی با ایالاتمتحده و بحث تحریمهای اعمالی علیه ایران؛ تعاملات دو کشور آهسته و پیوسته در حال استمرار بود. دیدارهای دیپلماتیک در سطوح بلندپایه (نظیر سفر رئیسجمهور کره جنوبی به ایران در سال ۲۰۱۶)، حجم بالای مراودات اقتصادی (پیش از برجام دومین شریک تجاری ایران بود)، همکاری در بخشهای مربوط به انرژی (دو سال پس از امضای برجام، کره جنوبی به بزرگترین خریدار میعانات گازی ایران تبدیل و ایران به سومین منبع بزرگ صادرکننده نفت به کره جنوبی در سال ۲۰۱۷ میلادی مبدل شد) نشانههایی است که با استناد به آن میتوان ادعا کرد کره جنوبی و ایران بازیگرانی هستند که در عین داشتن ظرفیتهای بالا در حوزههای موضوعی مختلف تمایل واقعی به استمرار و تعمیق روابط دارند.خروج دونالد ترامپ از برجام و آغاز سیاست فشار حداکثری علیه ایران در سال ۲۰۱۸ سرآغاز قرار گرفتن روابط دو کشور در مسیر نزولی همراه با تنشهای فراوان میان دو کشور بود و برخلاف انتظارها کره جنوبی جزو کشورهایی قرار گرفت که بیشترین همسویی و همراهی را با سیاستهای آمریکا علیه ایران انجام داد. ذکر مجموعه رویدادهای رخداده در بازه زمانی ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱ به درک بهتر این فرآیند کمک میکند:
کاهش واردات ۸/ ۷میلیارد دلاری نفت کره جنوبی از ایران در سال ۲۰۱۷ به ۱/ ۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ و سپس قطع کامل آن در سال ۲۰۲۰؛
خروج شرکتهای ساختمانی مشغول در پروژههای نوسازی تاسیسات نفت و گاز و از دست دادن قراردادهای شرکتهای کشتیسازی کرهای برای ساخت ناوگان جدید نفتکشهای ایرانی؛
مسدود شدن حدود ۷ میلیارد دلار از داراییهای ایران در دو بانک کره جنوبی از شهریور ۱۳۹۸ و منوط کردن آزادسازی آنها به رایزنی با آمریکا؛
توقیف یک فروند شناور کره جنوبی توسط ایران در روز ۱۵ دی ۱۳۹۹، با نام تجاری «هانکوک چیمی»حامل ۷ هزار و ۲۰۰ تن مواد شیمیایی نفتی به دلیل نقض پروتکلهای زیستمحیطی در خلیجفارس؛
ممنوعیت واردات لوازمخانگی و خروج دو شرکت الجی و سامسونگ از ایران در سال ۱۴۰۰؛
توقف خرید سریالهای کرهای توسط صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۴۰۰؛
بستن حسابهای بانکی دانشجویان ایرانی مستقر در کره جنوبی در سال ۱۴۰۰؛
لغو بورسهای تحصیلی تعدادی از دانشجویان ایرانی مقیم کره جنوبی در سال ۱۴۰۰.
آنچه از مرور مجموعه این تحولات برمیآید آن است که کره جنوبی و ایران با ورود یک متغیر خارجی در مسیر تنش قرار گرفتند که پیشازاین چندان قابلانتظار نبود؛ حال این سوال مطرح میشود که:
چرا کره جنوبی به این میزان از سیاستهای آمریکا در سیاستهای ضد ایرانی تبعیت میکند؟
پاسخ واضح است: پیچیده شدن محیط امنیتی شرق آسیا و احساس خطر کره جنوبی؛ از یکسو تهدیدات کره شمالی رو به فزونی است و تمامی امیدها برای بهبود روابط و خلع سلاح هستهای این کشور از بین رفته است؛ از سوی دیگر روابط چین و آمریکا روزبهروز در مسیر تقابلی در حال پیش رفتن است؛ تقابلی که کانون آن شرق آسیا است اما گستره آن سایر مناطق را هم تحتالشعاع قرار داده است. کره جنوبی کشوری است که بهطور همزمان هم شریک امنیتی آمریکا و هم شریک اقتصادی چین است؛ لذا هر چه تقابل چین و آمریکا بیشتر شود شرایط برای کره جنوبی سختتر میشود. در این میان اگرچه کره جنوبی به عنوان یک دولت اقتصادمحور توجه ویژهای به چین دارد اما این کشور برای حل بحران کره شمالی نیازمند ایالاتمتحده آمریکا است. حضور آمریکا در شرق آسیا بهمنزله تضمین امنیتی برای کره جنوبی در برابر تهدیدات کره شمالی است؛ پس طبیعی است که کره جنوبی برای حفظ چتر امنیتی آمریکا از سیاستهای این کشور نهتنها در شرق آسیا بلکه در سایر مناطق حمایت کند. بهجز ابعاد سیاسی و امنیتی؛ حجم بالای مراودات اقتصادی نقطه پیوند دیگر کره جنوبی و آمریکا است. در مقام مقایسه حجم مبادلات تجاری کره جنوبی با آمریکا و متحدان غربی آن بسیار بیشتر از مبادلات دوجانبه ایران و کره جنوبی حتی با احتساب همکاریهای بخش انرژی است. ایران سهم بسیار اندک و جزئی در سبد تجاری و تراز اقتصادی خارجی کرهایها در مقام قیاس با اروپا و آمریکا دارد. حتی سطح روابط تجاری و اقتصادی کشورهای حاشیه خلیجفارس با کره جنوبی چند برابر ایران است.
آیا میتوان چشمانداز روشنی برای خروج از این بنبست متصور شد؟
با مرور رفتارهای دو کشور نشانههایی را میتوان احصا کرد که رفتارهای دو کشور در بازه زمانی ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱ بیش از آنکه عمقی و راهبردی باشد آنی و واکنشی بوده است. به عنوانمثال اقدام کره جنوبی برای بستن حسابهای بانکی دانشجویان ایرانی صرفا یک واکنش در مقابل تصمیم جمهوری اسلامی ایران پیرامون ممنوعیت واردات لوازمخانگی بود، نه تشدید سیاست ضد ایرانی یا اعلانجنگ در برابر جمهوری اسلامی. در ثانی ریشه تنشها نه در سطح ملی و رویکرد سران دو کشور بلکه متاثر از عوامل محیطی و فشار متغیرهای خارجی بوده است بنابراین سیاستهای دو کشور نه تقابلی با هدف جنگ؛ بلکه به دلیل اجبار محیطی (تحریمهای آمریکا علیه ایران و نیاز کره جنوبی برای حفظ حمایت آمریکا در موضوع کره شمالی) بوده است. مهمترین نشانه رفتاری تاییدکننده این ادعا عدم همراهی کرهایها با ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا در تنگه هرمز است. در مقابل این کشور واحد دزدان دریایی خود را که پیشازاین در سومالی خدمت میکرد بهطور مستقلانه به منطقه اعزام کرد تا به این طریق تعادلی بین درخواستهای ایران و آمریکا ایجاد کرده باشد.در کنار نشانههای رفتاری پیشین کره جنوبی که دلالت بر عدم تمایل این کشور بر تنش بیشتر با ایران دارند، مجموعهای از متغیرها وجود دارند که با در نظر گرفتن آنها میتوان ادعا کرد روابط دو کشور از بنبست کنونی خارج خواهد شد: افزایش حضور رقبای جهانی (کشورهای اروپایی و غربی) و منطقهای کره جنوبی (نظیر چین و ژاپن) در خاورمیانه و تعمیق روابط راهبردی با ایران (نظیر برنامه ۲۵ ساله مشترک ایران-چین) و عدم تمایل کره جنوبی برای از دست دادن بازار ایران، مذاکرات هستهای در جریان وین و حمایتهای کره جنوبی از این مذاکرات، سرمایه اجتماعی و افکار عمومی مثبت در دو کشور نسبت به یکدیگر، تحولات کنونی در خاورمیانه و ضرورت کاستن از شدت تنشها و تمرکز بیشتر بر صلح مستمر با تاکید بر نقش برجسته ایران (بهخصوص در مسائل افغانستان و عراق) و توجه ویژه کرهایها به این موضوع، مناسبتر بودن نفت فوق سبک ایران برای پالایشگاههای کره جنوبی (به عنوان سومین کشور آسیایی و ششمین کشور جهان ازنظر ظرفیت پالایشگاهی) در مقایسه با سایر کشورهای عربی منطقه و اهمیت ویژه این موضوع برای کرهایها.در پایان باید گفت اصل و الگوی حاکم بر روابط بینالملل تحول، پویایی و عدم ایستایی در شرایط و مناسبات سیاسی است و روابط دوجانبه ایران و کره جنوبی نیز مستثنی از این قاعده نیست. با در نظر گرفتن گزارههای فوق و با اتخاذ رویکردی واقعگرایانه میتوان گفت اگرچه ممکن است در کوتاهمدت و میانمدت شرایط کنونی استمرار داشته باشد اما در بلندمدت منافعی که دو کشور از همکاری با یکدیگر کسب میکنند از استمرار شرایط متشنج جلوگیری خواهد کرد.