الگوی ژاپنی توسعه در مرکز تحقیقات استراتژیک
عکس: محمد برنو
تاناکا که در سال ۱۹۹۴ عضو کمیته اجرایی اصلاحات بوده و از سال ۱۹۹۷ در موسسه سیاستهای عمومی ژاپن در قرن بیست و یکم است، سخنرانی خود را تحت عنوان «مدل توسعه ژاپن: پیشنهادهایی برای جهان اسلام» با بیان تاریخی اقتصاد ژاپن آغاز کرد.وی تاریخ اقتصاد امروز ژاپن را از عهد میچی در سال ۱۸۶۷ میداند و پس از آن با گذر از جنگ میان ژاپن و روسیه در سال ۱۹۰۵ به جنگ جهانی اول میرسد.در مدل تاناکا برای توسعه اقتصادی ژاپن سه محور وجود دارد، محور اول حول رشد، محور دوم همگرایی ملی و محور سوم حول همکاری با جهان میگردد. تاناکا در سخنرانی خود عنوان داشت که در عهد میچی دو محور اول و دوم برای توسعه اقتصادی ژاپن وجود داشت و پس از آن در مدت کوتاهی بین جنگ با روسیه و جنگ جهانی اول هر سه محور بر توسعه اقتصادی ژاپن تاثیرگذار بود.
او سپس بیان داشت که با شروع جنگ جهانی اول تا سال 1931 ژاپن تنها به محور اول میاندیشید و همگرایی ملی و همکاری با اقتصاد جهانی وجود نداشت.پس از سال 1931 تا پایان جنگ جهانی دوم از منظر تاناکا ژاپن در یک دوره رکود واقعی گرفتار میشود و عملا هیچکدام از محورهای دخیل در توسعه اقتصادی ژاپن در این دوره مشاهده نمیشود، اما پس از جنگ جهانی دوم و اشغال ژاپن، حرکتی فراگیر با سه محور اصلی صورت میگیرد و عملا ژاپن را تا سال 1985 به قدرت برتر اقتصاد جهان میرساند. به گفته تاناکا از سال 1985 تا آغاز دهه 1990 که دورههای رشد حبابی آغاز شد و عملا دهه 1990 دورهای بود که نشان داد اقتصاد ژاپن نیازمند یک اصلاح اقتصادی است، اصلاحی که عملا تحتتاثیر سه محور اصلی مدرنیزاسیون قرار دارد.این اصلاح رژیم اقتصادی تحت قدرت دولت کویزومی را در سال 2001 تغییر داد و سه محور مدرنیزاسیون مبدل به سه محور ارزش افزوده، تخصیص واقعی بهینه منابع و محور استراتژی صلح شد.تاناکا سپس نشان داد که چگونه چنین اصلاحی در آینده اقتصاد ژاپن را با ثبات همراه میکند و ثبات ناشی از نگاه جدید را با آخرین آمارهای ژاپن به تصویر کشید و در عین حال بر مواردی که برای
توسعه کشورهای اسلامی و در حال توسعه نیاز است، پافشاری نمود.پرفسور تاناکا دارای آثار گستردهای در ارتباط با اصلاح اقتصادی است، از جمله آنها میتوان به «جلوه باشکوه ژاپن» چاپشده درسال 1990، «رویکردی بر سیاستهای ژاپن» (1994) اقتصاد ژاپن پس از انفجار «توسعه» (1997)، «ساختار برتر» (1999) و «بازار و دولت» (2000) اشاره نمود.
ارسال نظر