دنیای اقتصاد- رفیعه هراتی: نشریه میدل ایست‌آی در مقاله‌ای به روابط پنهان عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی و ارتباط آن با ایران پرداخته است.

در این مقاله آمده است: دو کریدور زمینی ذهن رهبران و مقامات نظامی رژیم صهیونیستی را به خود مشغول کرده است که یکی مایه نگرانی و دیگری مایه امیدواری است: هر دو کریدور به هم مرتبط هستند و از یک استراتژی ناشی می‌شوند. نخستین کریدور زمینی که مایه نگرانی رژیم صهیونیستی است، کریدوری است که به «هلال شیعی» مشهور است. به ادعای میدل ایست‌آی این کریدور از تلاش‌های ایران برای بهره‌برداری از جنگ‌های داخلی سوریه و عراق ناشی شده است. تهران از طریق مناطق تحت کنترل شیعیان در عراق یک راه مستقیم زمینی به سوریه و سپس از طریق حزب‌الله در لبنان ایجاد کرده است که به‌وسیله آن به کشورهای حوزه مدیترانه راه می‌یابد. عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی هر دو ایران را دشمن خود می‌دانند. براساس این قرارداد قدیمی که«دشمن دشمن من، دوست من است»، عربستان و اسرائیل سطح روابط خود را افزایش داده‌اند، البته این روابط بیشتر به‌صورت مخفیانه و دور از انظار است. اما این روابط با منشاءکریدور دوم مرتبط است.

پچ‌پچ عربستان و رژیم صهیونیستی

به‌طور رسمی عربستان و رژیم صهیونیستی هنوز در جنگ به‌سر می‌برند. عربستان سعودی به همراه دیگر کشورهای عربی در سال‌های ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ دسته‌ای از نیروهای نظامی را به جنگ با رژیم صهیونیستی فرستادند. همچنین، کشورهای عربی با همراهی مصر و سوریه در سال ۱۹۷۳ آمریکا و کشورهای اروپایی را بایکوت نفتی کردند. براساس قوانین رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی به‌عنوان«یک کشور دشمن» تعریف شده است. اما از سال ۱۹۸۱، پادشاهان و ولیعهدهای عربستان مشارکت خود را در مذاکرات صلح اعراب-اسرائیل افزایش داده‌اند. آنها برنامه‌های فراوانی را برای حل و فصل درگیری‌های اسرائیلی- فلسطینی مطرح کرده‌اند. طرح صلح اتحادیه عرب که به «ابتکار سعودی» مشهور است، در سال ۲۰۰۲ پذیرفته شد و در اجلاس اتحادیه عرب در سال ۲۰۰۷ مورد تایید قرار گرفت. این طرح خواهان روابط عادی بین جهان عرب و رژیم صهیونیستی در ازای عقب‌نشینی کامل این رژیم از سرزمین‌های اشغالی ازجمله بیت‌المقدس شرقی است. در این طرح «حل و فصل عادلانه» مشکل آوارگان فلسطینی براساس قطعنامه ۱۹۴ سازمان ملل پیشنهاد شده است. از آن زمان به بعد به ویژه طی دو دهه گذشته، روابط عربستان و رژیم صهیونیستی حول منافع مشترک شکل گرفته است. عربستان و اسرائیل به‌طور خاص خواهان متوقف کردن برنامه هسته‌ای ایران و دستیابی این کشور به هژمونی منطقه‌ای هستند. درنتیجه این چشم‌انداز استراتژیک مشترک، مقامات و فرماندهان نظامی و اطلاعاتی اسرائیل گاه و بیگاه با همتایان سعودی خود دیدار می‌کنند. گزارش‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه مقامات موساد با روسای سازمان اطلاعات و مدیران شورای امنیت ملی عربستان دیدار کرده‌اند. همچنین گزارش شده است که ایهود اولمرت، نخست‌وزیر سابق رژیم صهیونیستی، در زمان نخست‌وزیری خود با بندر بن سلطان، رئیس سازمان اطلاعات و رئیس شورای امنیت ملی عربستان دیدار کرده است. مئیر داگان، زمانی که رئیس موساد بود، با ریاض درباره امکان استفاده اسرائیل از حریم هوایی عربستان به منظور حمله به سایت‌های هسته‌ای ایران گفت‌وگو کرده است. همه این دیدارها و ملاقات‌ها کاملا مخفیانه صورت می‌گیرند؛ مقامات رژیم صهیونیستی می‌دانند که هرگونه تایید این دیدارها خاندان آل‌سعود را به‌شدت آشفته خواهد کرد. از نظر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر کنونی رژیم صهیونیستی، تنها مذاکرات کلی و سربسته درباره منافع مشترک فزاینده با«جهان سنی» درحال انجام است. اما همه کارشناسان و ناظران می‌دانند که این واژه‌ها به عربستان، امارات متحده عربی، بحرین، عمان و حتی قطر(که درحال حاضر با همسایگان عرب خود دچار مشکل شده است) اشاره دارد. هر چند وقت یکبار، زوایایی از روابط رژیم صهیونیستی و اعراب آشکار می‌شود. یاریف لیفین، وزیر گردشگری اسرائیل، در سفر خود به لهستان که در ۲۸ ژوئن(۷ تیر) صورت گرفت، گفت از آمریکا خواسته است به انجام مذاکرات بین این وزارتخانه و کشورهای عربی خلیج‌فارس کمک کند.

بلندپروازی ریلی رژیم صهیونیستی

در اینجا به دیگر کریدور زمینی می‌رسیم: خطوط آهنی که رژیم صهیونیستی را از طریق اردن به عربستان سعودی، قطر، عمان و امارات متصل می‌کند. اسرائیل از بندر حیفا تا بیت‌شئان در دره اردن ۶۰ کیلومتر مسیر خط آهن دارد. رژیم صهیونیستی می‌خواهد ۶ کیلومتر دیگر به این خط مرزی اردن و اسرائیل اضافه کند. با این اقدام کالاها از طریق قطار به اردن وارد و از آن خارج می‌شوند. در مرحله بعدی این طرح، اردن مسیری را به این خط آهن اضافه خواهد کرد و از آنجا، این مسیر ریلی به سمت عربستان و خلیفه‌نشین‌های خلیج‌فارس می‌رود.

مقامات رژیم صهیونیستی و اردن سه سال پیش درباره این طرح مذاکره کردند و اخیرا بحث‌های خود را از سر گرفته‌اند. در سندی با نام«مسیر صلح منطقه‌ای» که از سوی رژیم صهیونیستی منتشر شده است، از اسرائیل به‌عنوان«پل زمینی» و از اردن به‌عنوان یک«قطب» یاد شده است. براساس این سند، این طرح به اقتصاد اسرائیل کمک خواهد کرد و موجب تقویت اقتصادی اردن خواهد شد و اسرائیل را به منطقه متصل و اتحاد علیه ایران و محور شیعی را مستحکم می‌کند. براساس این سند شراکت منطقه‌ای ضروری است، زیرا جنگ در سوریه و عراق مسیرهای حمل‌ونقل زمینی را مسدود کرده یا از میان برده است. در این سند همچنین بر پتانسیل اسرائیل به‌عنوان یک «پل زمینی» تاکید شده است. این پل دسترسی به کشورهای حوزه مدیترانه را فراهم می‌کند. در این سند ادعا شده است در شرایطی که سیاست توسعه‌طلبی ایران تهدیدی برای مسیرهای آبی در تنگه هرمز، دریای سرخ و باب‌المندب محسوب می‌شود، ایجاد این خط آهن بسیار ضروری است.

مذاکرات بیش از حد؟

حتی پیش از اینکه این کریدور اسرائیلی-سنی به واقعیت بدل شود، روابط تجاری بین دو طرف در حال افزایش است. رژیم صهیونیستی به بحرین، عمان، قطر، عربستان و امارات محصولات کشاورزی و فناوری‌های اطلاعاتی، سایبری و امنیت داخلی می‌فروشد. اغلب این معاملات از طریق کشور ثالث مانند اردن، کردستان عراق و قبرس انجام می‌شود، اما برخی نیز به‌صورت مستقیم صورت می‌گیرد. هر از گاهی محصولات صنعت پتروشیمی عربستان مانند مواد خام از طریق اردن به اسرائیل صادر می‌شود. به تازگی فاش شده است که پروازهای شرکت ملی هواپیمایی اسرائیل اجازه خواهند یافت برای سفر به هندوستان از حریم هوایی عربستان سعودی استفاده کنند اما چنین اقدامی زودهنگام است. عربستان سعودی به‌عنوان محافظ مکان‌های مقدس اسلام در تفهیم این ایده به افکار عمومی دچار مشکل خواهد شد، به‌ویژه که پیشرفتی هم در مساله اسرائیل- فلسطین حاصل نشده است. روابط بین عربستان و رژیم صهیونیستی مانند این جمله چارلز دادلی وارنر، مقاله‌نویس، درباره توافق تغییرات آب و هوایی است: «این موضوع درباره یک توافق بسیار بزرگ است، اما تاکنون کارهای بسیار کمی در این زمینه انجام شده است.»