انتخابات ریاست جمهوری 96 و باید‌های آقای دکتر روحانی

علی بیت‌اللهی- عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی

سی‌ام اردیبهشت ۹۶، نتایج نهایی انتخابات ریاست جمهوری با اعلام پیروزی قاطع و پرمعنی دکتر روحانی و با برگزاری جشن در شهرهای مختلف کشور همراه بود. درصد مشارکت بالای مردم و حضور حماسی در این رای‌گیری نشان از وجود ژرف‌اندیشی و درک شرایط حساس کنونی جهانی و منطقه‌ای و کشور و نیز احساس خطر و مسوولیتی بود که عموم مردم آن را عمیقا درک کرده بودند.

از ۴۱۲۲۰۱۳۱ آرای صحیح، ۲۳۵۴۹۶۱۶ رای به دکتر روحانی و ۱۵۷۸۶۴۴۹ رای به آقای رئیسی داده شد. واجدین شرایط رای‌گیری در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری در ۲۹ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۶ برابر ۵۶۴۱۰۲۳۴ بود که میزان نرخ مشارکت را حدود ۷۳درصد برای کل کشور نشان می‌دهد. نسبت آرای آقای روحانی از کل آرا، ۵۷درصد و از کل واجدین شرایط رای دادن، حدود ۴۲درصد و این نسبت‌ها برای آقای رئیسی به‌ترتیب ۳۸درصد و ۲۸درصد است. نسبت آرای آقای روحانی به آقای رئیسی هم حدود ۵/ ۱ برابر است.

پیام‌های عددی آرا معرف آن است که‌؛۱- حدود ۱۵ میلیون نفر از جمعیت کشور رای ندادند. ریاست محترم جمهور و نهادهای مسوول دیگر باید در برنامه‌های خود، درخصوص دلایل عدم مشارکت این تعداد از جمعیت کشور تحلیل و ارزیابی دقیقی داشته باشند (حدود ۲۷درصد مردم رای ندادند، جمعیتی تقریبا معادل رای دهندگان به آقای رئیسی). ۲- نزدیک به ۱۶ میلیون نفر به آقای رئیسی رای دادند، درخواست‌ها و علائق و دغدغه‌های این تعداد از هموطنان نیز از اموری است که حتما دولت جدید و مسوولان ذی‌ربط باید روی آنها برنامه ریزی دقیق داشته باشند. ۳- حدود ۵/ ۲۳ میلیون نفر به دکتر روحانی رای دادند، درخواست‌ها و دغدغه‌های آشکار و نهان این طیف وسیع مردم در میتینگ‌های مبارزاتی کاملا واضح و آشکار بود، ضمن اینکه از تنگنای اقتصادی طبقه متوسط و نیز کم‌درآمد و لیکن پرتعداد حاضر دراین طیف نیز دولت نباید غافل بماند که این دسته از رای دهندگان باوجود مشکلات عدیده مالی در زندگی روزمره‌شان، ترجیح دادند که در کل و با در نظر گرفتن شرایط جاری جهانی و کشور و نیز با توجه به اولویت‌های اصلی اجتماعی، فرهنگی خود با هزار امید و آرزو به دکتر روحانی رای دهند.

براساس مقادیر عددی مذکور، با نگرشی کلی به جهت‌گیری آرا، چند توصیه زیر به جناب آقای دکتر روحانی را لازم می‌داند:

۱- عمده دلیل گرایش رای آقای رئیسی را دغدغه‌های قشر کم درآمد باید تلقی کرد. درصد نسبتا ثابتی از رای ایشان نیز در جهت‌گیری عقیدتی - سیاسی رای‌دهندگان است. آقای دکتر روحانی با توجه به نگرش‌های عقیدتی - سیاسی خود طبعا نمی‌تواند ماهیت خود را عوض کرده و باب میل طیف رای‌دهندگان عقیدتی - سیاسی به آقای رئیسی رفتار کند، چه، درآن‌صورت، پایگاه وسیع رای دهندگان به خود را از دست خواهد داد.

لیکن آقای روحانی باید در پیدا کردن سازوکارهای ارتباط با اقشار کم‌درآمد و رفع دغدغه‌های مالی، فرهنگی و اجتماعی آنان بسیار چابک تر و جدی تر کارکند. گسست با بدنه و قاعده جمعیتی جامعه موجب دورپنداری ذهنی و اجتماعی قشر کم‌درآمد از مدیران دولتی و گرایش آنان به طیف‌های دیگر سیاسی خواهد شد. ارتباط با قشر کم درآمد جامعه مستلزم مهارت‌ها و کارآمدی مدیران مربوطه و تسلط آنان بر مبانی روانشناختی و جامعه شناختی است و پرواضح است که کار هرکسی هم نیست. اینکه قشر کم درآمد در عین تنگناهای زندگی شما را جزئی از خودشان بدانند، البته به‌دور از رفتارهای غلط پوپولیستی و عوام‌فریبانه، هنر و مهارت خاصی می‌خواهد که لازم است در انتساب مدیران مرتبط با این حوزه کمال دقت به عمل آید.

۲- باید درخصوص دلایل رای ندادن حدود ۱۵ میلیون نفر از واجدین شرایط، برنامه پژوهشی کوتاه مدت و مبتنی بر مطالعات میدانی اجرا و دلایل عمده عدم مشارکت این قشر ارزیابی شود. شاید به‌طور کلی بتوان *عدم جدی تلقی نمودن رای دادن، *عدم احساس مسوولیت، *فخرفروشی و خود را تافته جدا بافته تلقی نمودن، *عدم احساس تاثیرگذاری رای دادن و دلایلی مشابه دیگر را از علل اصلی عدم مشارکت این دسته از مردم برشمرد ولی، دلایل نسبت به موقعیت مکانی، جنسیت، گروه‌های سنی، سطح سواد و مواردی از این قبیل می‌تواند کاملا متفاوت باشد که به دولت پیشنهاد می‌شود در این زمینه برنامه تحقیقی معین و کوتاه مدتی را اجرا کند. نتایج این کار برای رای‌گیری‌های بعدی نیز می‌تواند مفید باشد.

۳- درخصوص حفظ و نگهداری پایگاه اجتماعی رای دهندگان به خود و توسعه روزافزون آن از نظر کمی و میزان جذب آنها موارد زیر به‌نظر عمده می‌آیند:

- آقای دکتر روحانی باید تکیه گاه اصلی خود که اصلاح طلبان و اعتدال گرایان، به‌عنوان وفادارترین یاران خود، هستند را هرگز فراموش نکند، غافل شدن از خواسته‌های جدی این قشر، می‌تواند موجب عدم اقبال جامعه و ریزش آرای ایشان شود. فراموشی یاران وفادار خود، تبعات اجتماعی شگرف تری مانند دلسردی و دلمردگی و بی تفاوتی این قشر را خواهد داشت.

- آقای دکتر روحانی باید سران فکری و مورد علاقه طیف عمده رای دهندگان خود را نیز به‌خصوص در آشکارا، هرگز فراموش نکند، خانواده مرحوم هاشمی رفسنجانی، رئیس دولت هفتم و هشتم که نقش بی‌بدیل در جلب آرا برای ایشان داشتند، از جمله این افراد می‌باشند. - آقای دکتر روحانی باید تکلیف خود را با کانون‌های اقتصادی قدرتمندی که تحت نظارت هم نیستند، ولی سهم عمده‌ای در اقتصاد کشور دارند، روشن کند، این‌گونه نباشد که هنگامه مناظرات، عدم مالیات‌دهی این مراکز و مراکز مشابه متعدد، طرح و در ادامه کار دولت، این موارد به فراموشی سپرده شود. انجام کار زیربنایی مستلزم ممارست و جدیت و شهامت و شجاعت است.

- آقای دکتر روحانی باید بتواند با تعاملات مناسب و به‌نحو مطلوب موضوع حصر را حل و فصل کند و جامعه را به‌سوی شوق و همگرایی بیشتر رهنمون سازد. نگاهی بر فیلم‌های متعدد از کارزارهای انتخاباتی شهرهای مختلف که در فضای مجازی به‌وفور قابل رویت است، نشان می‌دهد حل مساله حصر، از خواست‌های اصلی طیف رای‌دهندگان به آقای روحانی است. - آقای دکتر روحانی باید قدردان هنرمندان و ورزشکاران و نویسندگان، شعرا و سایر چهره‌های محبوبی که در جلب آرای مردمی به‌سوی ایشان نقش برجسته‌ای داشتند، باشند و به‌طور آشکار و به‌صورت دوره‌ای با این طیف‌ها نشست‌های صمیمی با هدف همفکری و اخذ پیشنهادهای آنها برگزار کند.

- آقای دکتر روحانی باید بتواند درخصوص ایجاد فضای باز انتقادات و آزادی بیان و آزادی مطبوعات گام‌های روشن‌تری بردارد. پیشنهاد این است که آقای روحانی از مطبوعات و رسانه‌ها دعوت کند تا آنها با هدف فرهنگ‌سازی فضای پرسشگری و تحکیم فضای نقد، به انتقاد جدی از دولت بپردازند، هر چند که انتقاد از سایر ارکان نظام ممکن است برای رسانه‌ها با دشواری‌هایی همراه باشد ولیکن دولت با تشویق انتقاد از دولت، می‌تواند در فرهنگ‌سازی نقد و ترویج پرسشگری بسیار مثمر‌ثمر عمل کند.

- همراه با کنترل تورم، اصل داشتن رونق اقتصادی و اشتغال و درآمد‌زایی باید محور اصلی تفکرات تیم اقتصادی دکتر روحانی باشد. برخی از متخصصان اقتصاد عقیده دارند که درصد معینی از تورم که همراه با رونق اقتصادی باشد به‌مراتب بهتر از کنترل جدی تورم است. واضح است که دولت دکتر روحانی در کنترل تورم موفق بوده ولی با توجه به قوام پایه‌های اقتصادی کشور در چهار سال گذشته، به‌نظر می‌رسد در دولت دوازدهم، شرایط برای رونق اقتصادی و اشتغال و ارتقای سطح زندگی و درآمدی محسوس عموم مردم، فراهم شده باشد، آقای دکتر روحانی باید علاوه بر کارهای مبنایی اقتصادی، در اطلاع‌رسانی فعالیت‌های اقتصادی پایه نیز بسیار فعال عمل کند.

- آقای دکتر روحانی حتما ضرورت ترمیم کابینه و تعویض برخی از وزرا را حس کرده‌اند. در جذب آرا و در تلاش برای جلب افکار مردم، در بحث‌های خانوادگی و دوستانه، همواره نقش دکتر ظریف بسیار تاثیرگذار بود. وجود ایشان در دولت نعمت بزرگ و مزیت بزرگی برای دکتر روحانی است. در کنار دکتر ظریف، باید به نقش ارزنده و تاثیرگذار مهندس زنگنه وزیر توانمند نفت هم اشاره کرد که تاثیری شگرف در عرصه فروش نفت و فرآورده‌های نفتی، توسعه میادین و تولید محصولات پتروشیمی داشتند.

نقش محصولات نفتی و مشتقات آن بر اقتصاد ملی کاملا واضح و مبرهن است. همچنین از نقش ویژه آقای دکتر هاشمی وزیر بهداشت و تلاش و فعالیت ایشان در بهبود سطح کیفی بهداشت، دارو، رسیدگی به بیماران خاص، وضعیت بیمارستان‌ها، رسیدگی به معیشت پرستاران و تاثیر این فعالیت در میزان جلب آرا به‌سوی دکتر روحانی باید یاد کنیم. به‌نظر نگارنده دکتر روحانی باید این سه نگین کابینه خود را به هر نحو مقتضی در کابینه خود نگه دارد و آنها را تحت هیچ شرایطی از دست ندهد. در خاتمه، باید به آقای دکتر روحانی یادآور شد که در این دوره از انتخابات افرادی با سن بالا به‌عنوان رای اولی رای دادند! در این دوره در خارج از کشور صف‌های بسیار طویل رای تشکیل شد که در دوره‌های قبل این چنین نبود.

در این دوره افراد کهنسال و مسن، بیماران خاص که نمی‌توانستند سرپا بایستند، رای دادند که عکس‌های زیادی از حضور این افراد در شبکه‌های مختلف اجتماعی قابل مشاهده است، در این دوره، جوانان و به‌ویژه جوانان رای اولی حضور تحسین‌برانگیز و اعجاب‌آوری داشتند، در این دوره مردمی که واقعا از نظر مالی در مضیقه هستند آمدند و به ایشان رای دادند، در این دوره شخصیت‌های محبوب به ایشان رای دادند، دانشگاهیان، دانشجویان، کارمندان، نیروهای نظامی و انتظامی، پاسداران و بسیجیان، زنان و به‌طور کلی در این دوره مردم شریف ایران به ایشان رای دادند، آقای روحانی باید خیلی خیلی خیلی قدر این مردم را بداند.