دنیای اقتصاد: عربستان سعودی از متحدان اصلی آمریکا در منطقه است. روابط حسنه این دو کشور از زمان‌های بسیار دور به دلایل مختلفی نظیر مقابله با دشمنان مشترکی همچون روسیه و ایران پابرجا است اما روزنامه‌ آمریکایی «نیویورک‌پست» در گزارشی ادعا کرده که دوستی عربستان با آمریکا باعث به چالش کشیده شدن این کشور شده است. به گزارش این روزنامه، عربستان دشمن داخلی تحمیل‌شده برای آمریکا است که به داخل مرزهای این کشور نفوذ کرده و مسلمانان آمریکایی را با عقاید رادیکال وهابیت مسموم می‌سازد. این کشور همچنین سرچشمه‌ تمام خون‌هایی است که در سراسر دنیا از سوی جریان گروه‌های جهادی ریخته می‌شود.

گرچه اخیرا ایرانی‌ها در چند مورد سربازان آمریکایی را در آب‌های خلیج‌فارس تحقیر کردند، اما آمریکایی‌ها معتقدند عربستان سعودی زندانبان معنوی صدها میلیون مسلمان رادیکال است و مانع از پیوستن آنها به جهان مدرن می‌شود. در این میان مقامات آمریکایی نیز به آنها کمک می‌کنند. در این رابطه گرچه آمار دقیقی در دسترس نیست، اما تخمین زده می‌شود ۸۰ درصد تامین مالی ساخت مراکز مذهبی در آمریکا از سوی عربستانی‌ها صورت می‌پذیرد. در واقع ماموریتی که عربستان سعودی در آمریکا در پیش‌گرفته مشابه آن چیزی است که در سایر کشورهای جهان برنامه‌ریزی کرده و آن هم ایجاد مانع برای یکپارچه شدن با جوامع میزبان آنها است.

سعودی‌ها علاقه دارند تا مسلمانان زیادی در آمریکا حضور داشته باشند، البته مسلمانانی که بر عقاید خود ایستاده‌اند و آمریکایی‌ نشده‌اند. درحال حاضر عربستانی‌ها با کمک متحدان متعصب خود از کشورهای ثروتمند حاشیه خلیج‌فارس، به‌دنبال آن هستند تا مسلمانان را به عقاید رادیکال بکشانند و گروه‌های جهادی-تروریستی را گسترش دهند. در این رابطه «رالف پتر» روزنامه‌نگار «نیویورک‌پست» می‌نویسد: «بهترین راه‌حل برای مقابله با این چالش‌ها برگرداندن سعودی‌ها به وضعیت ابتدایی آنها است که ملتی ‌بی‌قدرت بودند.» امروزه شاهد آن هستیم که پول‌های نفتی عربستان روانه بسیاری از کشورهای جهان می‌شود: از سنگال، کنیا، پاکستان و اندونزی گرفته تا کشورهای غربی. در واقع آنها در این کشورها مزدورانی اجیر کرده‌اند که به‌دنبال رواج عقاید متحجرانه جهاد اسلامی هستند. آنها می‌خواهند افرادی تربیت کنند تا به سبکی خشن و مرتجعانه، اسلام وهابی را با خون‌ و آتش به سراسر جهان صادر کنند. رالف پتر در این‌باره می‌نویسد: «زمانی که من در کنیا حضور داشتم شاهد آن بودم که والدین با دریافت مبالغی فرزندان خود را مجبور می‌کردند تا به‌جای حضور در مدارس دولتی در کلاس‌های جهادی شرکت کنند.» به‌طور طبیعی، مسیحیان تحصیلکرده مشاغل خوبی به‌دست می‌آورند و خشم مسلمانان از بی‌عدالتی است. پاسخ مسیحیان به این مساله این است که: «همه شما نمی‌توانید روحانی شوید، پس مهارتی بیاموزید.» اما شاهد آن هستند که ماموریت عربستان سعودی تکمیل شده و جامعه دچار تفرقه شده است. دلیل اصلی این مساله که سیاست‌گذاران آمریکایی باید نیات سعودی‌ها را درک کنند این است که آنها نمی‌توانند به رفاه مسلمانان اهمیت کمتری دهند (سیاست‌گذاران آمریکایی از پذیرش آوارگان سوری سرباز می‌زنند اما از اروپا می‌خواهند آنها را بپذیرند). عربستان به اسلام وهابی به‌طور مطلق اهمیت می‌دهد. مسلمانان بسیاری برای حفظ به اصطلاح ایمان خالص آسیب خواهند دید. عربستان مراکز وهابی و مدرسه جهادی می‌سازد، اما بیمارستان و دانشگاه نمی‌سازد.

مساله دیگری که شاهد آن هستیم این است که سعودی‌ها در مناطقی مساجد وهابی می‌سازند که جمعیت مسلمان اندکی دارند یا اصلا مسلمانان در آنجا زندگی نمی‌کنند و فرهنگ وهابی هنوز در آن مناطق ریشه ندوانده است. در سنگال که تاریخچه‌ای طولانی در اسلام دارد، علمای دینی، سعودی‌ها را نوکیسه می‌دانند. اما در نهایت با پول می‌شود افراد را خرید و سعودی‌ها در آنجا نیز مسجد افتتاح کرده‌اند. در نتیجه خشونت‌های به اصطلاح جهادی، برندی جذاب به‌شمار می‌رود. در مومباسا، دومین شهر پرجمعیت کنیا، مساجد چندانی دیده نمی‌شود اما پاکستان کاملا مسموم شده و وهابیت حتی از گروه افراطی دیوبندی، گروه اسلامگرای افراطی منطقه، سبقت گرفته است.

این در شرایطی است که عربستان پیشنهاد داده است برای موج مهاجرانی که به آلمان سرازیر شده‌اند، ۲۰۰‌مسجد جدید بنا کند. نویسنده نیویورک‌پست می‌نویسد: «اما مشکل ما آلمان نیست، مشکل ما آمریکاست. ما چقدر ابله بودیم که به عربستان اجازه دادیم در آمریکا مسجد سعودی و مدرسه جهادی بسازد. رهبران و قانون‌گذاران آمریکایی به شهروندان مسلمان خیانت کرده‌اند زیرا همگرایی کامل آنها با جامعه آمریکا را دشوار کرده‌اند.» در بلندمدت، سعودی‌ها بازنده خواهند بود. ویژگی دگرگون‌شوندگی آمریکا، اسلام سعودی را شکست خواهد داد. اما در این میان زندگی‌ها از میان خواهد رفت و ترور همدم همیشگی آمریکایی‌ها خواهد شد. پول سعودی‌ها حتی موجب شده است در برابر تروریسم سکوت کنیم. دهه‌ها قبل، خاندان سلطنتی عربستان متوجه شده که مشکلی دارد و آن مشکل متعصبان داخلی بودند؛ بنابراین پادشاه و هزاران شاهزاده عربستان به تروریست‌های این کشور پول دادند و آنها را به خارج از این پادشاهی هدایت کردند. اسامه بن لادن فقط یکی از هزاران افراطی بود. تروریست‌های ۱۱ سپتامبر، سعودی بودند. همچنین، ریشه جنبش‌های جهادی که خاورمیانه را فراگرفته است در وهابیت قرار دارد.

گزارش ۲۸ صفحه‌ای کمیسیون ۱۱ سپتامبر چه چیزی عاید آمریکا کرد؟ این گزارش مشارکت عربستان در حملات تروریستی ۱۱‌سپتامبر را نشان داد. اما دولت آمریکا مانع از افشای این گزارش برای مردم آمریکا شد، چون حتی بعد از ۱۱ سپتامبر هم سعودی‌ها «دوستان ما» بودند. اکنون فشارهای جدید برای انتشار این گزارش ۲۸ صفحه‌ای وجود دارد. اما واشنگتن صراحتا اعلام کرده است این کار قبل از دیدار رئیس‌جمهوری آمریکا با شاه سعودی امکان‌پذیر نیست.

به نوشته نویسنده نیویورک‌پست:«اگر بدشانس باشیم، با ایران وارد جنگ می‌شویم. ایرانی که در آن زنان حق رای دارند و می‌توانند رانندگی کنند. اما اگر خوش‌شانس باشیم می‌توانیم روابطمان را با ایرانیان که وارث واقعی تمدن ایرانی هستند، بازسازی کنیم. جنگ با ایران همچنان یک تراژدی محتمل است. اما جنگ سعودی‌ها علیه شهروندان آمریکایی، علیه اسلام واقعی و علیه مدنیت، واقعیتی است که هم‌اکنون قابل مشاهده است.»