روسها فکر آن را کردهاند و ایران نه
معضلات استراتژی خروج از سوریه
مصطفی زهرانی
مدیرکل دفتر مطالعات وزارت امور خارجه
پرونده هستهای ایران در دوره قبل کاملا امنیتی شده بود. آمریکا و اسرائیل برنامهای را تدارک دیده بودند که براساس آن، هیچ کشوری این جرات را به خود نمیداد که برای برقراری یک رابطه مستحکم به ایران نزدیک شود. برجام برنامه امنیتی کردن ایران را مختومه کرد. به این ترتیب، جابهجایی استراتژیکی صورت گرفت که بر مبنای آن، اسرائیل و عربستان که به مدت سه دهه، با کوبیدن بر طبل ایرانهراسی، هر امتیازی که میخواستند از آمریکا میگرفتند، دیگر چنین امکانی ندارند.
مصطفی زهرانی
مدیرکل دفتر مطالعات وزارت امور خارجه
پرونده هستهای ایران در دوره قبل کاملا امنیتی شده بود. آمریکا و اسرائیل برنامهای را تدارک دیده بودند که براساس آن، هیچ کشوری این جرات را به خود نمیداد که برای برقراری یک رابطه مستحکم به ایران نزدیک شود. برجام برنامه امنیتی کردن ایران را مختومه کرد. به این ترتیب، جابهجایی استراتژیکی صورت گرفت که بر مبنای آن، اسرائیل و عربستان که به مدت سه دهه، با کوبیدن بر طبل ایرانهراسی، هر امتیازی که میخواستند از آمریکا میگرفتند، دیگر چنین امکانی ندارند. پیش از این، ایران بهعنوان تهدیدی استراتژیک و مشترک میان اسرائیل و عربستان تعریف شده بود. توافق هستهای این برنامه را بر هم زد و خلائی استراتژیک در منطقه پدید آورد که آمریکا دیگر دشمنی استراتژیکی با ایران و مشترک با اسرائیل و عربستان ندارد. کسانی که از این تغییر معادله آسیب دیدند، نهایت تلاش خود را به کار بستند تا برجام بر هم خورده و مجددا ایران به تهدیدی امنیتی بدل شود. به همین دلیل، امنیتی شدن مجدد ایران، پیش از روی کار آمدن دونالد ترامپ در دستور کار دولتهای اسرائیل و عربستان قرار گرفته است. حتی اگر هیلاری کلینتون به ریاستجمهوری آمریکا میرسید، بهدلیل رابطه خوبی که با اسرائیل و عربستان داشت، او هم پروژه امنیتی سازی مجدد ایران را به پیش میبرد. با روی کار آمدن ترامپ، پیشرفت این پروژه با سرعت بیشتری به پیش میرود. اما پروژه امنیتی سازی مجدد ایران با آنچه در مساله هستهای پیش آمد، تفاوتی عمده دارد. در دوره قبل، بهانه امنیتی شدن ایران، برنامه هستهای بود.
در شرایط جدید و بعد از برجام، بهانه امنیتیسازی مجدد، نقش ایران در منطقه، بهخصوص در سوریه، یمن و عراق است. البته زمینه بسیار قوی برای این امر وجود داشته و ریشه در سقوط صدام حسین دارد. سقوط صدام موجب شد تا برای اولین بار در جهان عرب، در یک کشور عربی، تشیع و مرجعیت آن نقش پیدا کند. جهان عرب و دنیای تسنن، مثل عربستان و ترکیه، برتری تشیع را برنمیتابند. سوریه بهانه بسیار خوبی به این کشورها داد و زمینه را برای آن فراهم کرد که عربستان، ترکیه و اسرائیل پروژه امنیتیسازی مجدد ایران را به پیش ببرند. اینکه ابرقدرتها تا چه اندازه در پیشرفت این پروژه نقش دارند، جای بحث دارد. روسیه، منافع خاص خود را در سوریه دنبال میکند. روسها توانستند به اهدافی که در سوریه داشتند، برسند.
از این پس، روسیه وارد معامله با آمریکا و حتی اسرائیل خواهد شد. مهمترین موضوعی که اسرائیلیها و آمریکاییها پیگیری میکنند، آن است که اجازه ندهند ایران و حزبالله در مرز با اسرائیل پایگاهی ایجاد کنند. به نظر میرسد در این موضوع، روسیه نیز با آنها هم نظر است و نهایتا روسها با آمریکا و اسرائیل به توافق خواهند رسید. هر کشوری که بتواند بقای حکومت بشار اسد را تضمین کند، سوریه با آن همراه خواهد شد. در این معادله، روسها بیشتر از ایران به کمک بشار اسد آمدهاند. گرچه ایران به لحاظ امکانات میدانی، بیشترین نقش را داشته است اما به لحاظ پوشش هوایی و همچنین امتیازات بینالمللی که روسها دارند، بشار اسد گمان میکند که روسیه بیش از ایران، میتواند در مواجهه با آمریکا و اسرائیل به او کمک کند. نهایتا به نظر میرسد که بشار اسد به سمت روسیه حرکت و به ایران پشت کند.
از سوی دیگر، باید دقت داشته باشیم که آغاز تمام جنگها از روی خوشبینی است. این خوشبینی، هم شامل کشورهایی است که شروعکننده جنگ هستند و هم کشورهایی که در مراحل بعدی در آن مداخله میکنند. ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. ما خوشبین بودیم که جنگ کوتاه مدت خواهد بود و دشمن ضعیف است و میتوانیم به سرعت کار را تمام کنیم. چون ورود به جنگها از روی خوشبینی است، کشورها معمولا به استراتژی خروج از جنگ فکر نمیکنند و این مشکلی اساسی است. مسالهای که در سوریه وجود دارد، این است که اکثر بازیگران در صحنه سوریه، در ورود به جنگ خوشبین بودند اما به استراتژی خروج فکر نکردند.ایران و ترکیه هم جزو کشورهایی هستند که استراتژی خروج ندارند. در این میان، به نظر میرسد روسها استراتژی خروج دارند؛ چراکه جز پوشش هوایی، نقش دیگری در سوریه ایفا نمیکنند. بنابراین ما در استراتژی خروج از سوریه دچار مشکل شدهایم. نه فقط برای ایران بلکه برای سایر کشورها هم چگونگی خروج از سوریه، بحث پیچیده و مهمی است که میتواند به حل مشکلات، کمک بسزایی کند.
منبع: دیپلماسی ایرانی
ارسال نظر