روش‌های بودجه‌ریزی در برآورد هزینه، در مسیر تکاملی خویش دچار دگرگونی و پیشرفت قابل ملاحظه‌ای شده است. این تحول برای تهیه و تنظیم بودجه، توسط دستگاه‌های اجرایی بسیار اهمیت داشته و باعث شده آنها به منظور اجرای ماموریت‌های محوله با اتخاذ روش‌های کارآتر به پیش‌بینی دقیق هزینه‌های موردنیاز اقدام و از طرف دیگر با ارزیابی مناسب از میزان موفقیت فعالیت‌ها و عملیات واگذار شده، به اصلاح اشتباهات احتمالی پرداخته و هدف‌های اصلی بودجه را که تخصیص هدفمند و بهینه منابع محدود بین نیازهای نامحدود موجود است، محقق سازند. به‌طور کلی نظام بودجه‌ریزی از ابتدای پیدایش خود، دو نوع ایده و تفکر را تجربه کرده است. درتفکر نوع اول که به آن روش بودجه‌ریزی سنتی گفته می‌شود بودجه‌ریزان تنها به هزینه‌ها و مخارج صرف شده توجه می‌کنند. تفکر نوع دوم تفکری است که در آن بودجه‌ریزان، بودجه‌های سالانه را با توجه به هدف‌های تعیین شده و احیانا برنامه‌های تدوین شده تهیه می‌کنند. این نوع تفکر از بودجه‌ریزی عملیاتی (Operation budgeting) شروع و در مراحل بعد با ابداع روش طرح‌ریزی، برنامه‌ریزی و بودجه‌ریزی( P.P.B.S.: Planning Programing budgeting System ) و همچنین بودجه بر مبنای صفر(Zero- Base Budgeting)، تداوم پیدا کرده است.


بودجه‌ریزی عملیاتی
بودجه‌ریزی عملیاتی نوعی سیستم برنامه‌ریزی، بودجه‌ریزی و ارزیابی است که بر رابطه بودجه هزینه شده و نتایج مورد انتظار تاکید می‌کند (نتیجه محور). در این روش تخصیص هدفمند اعتبار به فعالیت‌های شرکت می‌تواند ضمن شفاف‌سازی نحوه توزیع منابع، امکان پایش عملیاتی و انتظار برای دسترسی به نتایج هزینه‌ها را فراهم سازد (تغییر رویکرد فرآیند بودجه از تمرکز بر ورودی‌ها به تمرکز بر خروجی‌ها) و باعث شود تا انضباط مالی جای هرج و مرج، مصالح عمومی جای منافع شخصی و برنامه‌ها جای سلیقه‌ها را بگیرد و در نهایت با اتخاذ تصمیمات عقلایی در باره تخصیص و تعهد منابع، به اهداف صرفه‌جویی، کارآیی و اثربخشی بودجه دست یافت.

شرکت راه آهن از چند سال قبل به منظور بودجه‌ریزی بر مبنای عملکرد سه نظام مهم برنامه‌ریزی (عملیاتی)، هزینه‌یابی و ارزیابی عملکرد را به‌صورت سیستمی و از طریق ذیل در دستور کار خود قرار داده است.
1- خرد کردن اهداف و استراتژی‌ها به طرح‌ها و پروژه‌های پنج ساله و یکساله
۲- شناسایی و احصا کلیه فعالیت‌ها و خدمات
3- تخصیص منابع به هر یک از فعالیت‌ها و خدمات اندازه‌گیری، پیگیری پیشرفت‌ها و ارزیابی عملکرد

مدل‌های متداول بودجه‌ریزی عملیاتی
برای استقرار بودجه‌ریزی عملیاتی معمولا مدل‌های مختلفی تاکنون ارائه شده است از جمله: مدل ادواردز (۱۹۸۰)، مدل علمی سه‌شاخکی (میرزایی، اهر نجانی)، مدل شه و در نهایت مدل الماس. مدل الماس چهارمین مدل است که در این مطلب مورد استفاده قرار گرفته است. این مدل دارای چهار عنصر اصلی شامل برنامه‌ریزی، تحلیل هزینه، مدیریت عملکرد و توانمندسازی و دارای ۱۱ مولفه فرعی شامل ساختار برنامه در چارچوب استراتژیک، ساختار برنامه بر اساس اولویت سیاسی، ساختار برنامه تضمین‌کننده پاسخگویی مربوط به عنصر برنامه‌ریزی، هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت، حسابداری قیمت تمام شده مربوط به عنصر تحلیل هزینه، تعیین شاخص عملکرد، ارزیابی عملکرد، ارتباط مدیریت نتایج با ارزیابی عملکرد مربوط به عنصر مدیریت عملکرد و همچنین مولفه‌های مدیریت تغییر، نظام پاسخگویی، نظام انگیزشی مربوط به عنصر توانمندسازی است. مقایسه تحقیقات به‌عمل آمده در داخل و خارج از کشور بر اساس مدل‌های مختلف نشان می‌دهد که همگی در تایید یا رد مولفه مورد بررسی متفق‌القولند.

مراحل اجرای بودجه‌ریزی عملیاتی
۱- وظایف قانونی دستگاه‌ها تبدیل به برنامه‌های اجرایی و فعالیت شود (تبیین فعالیت‌ها و برنامه‌ها).
2- تعریف سنجه عملکرد برای هرکدام از برنامه‌ها و فعالیت‌ها
۳- هزینه‌یابی اجرای فعالیت‌ها (انتساب هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم به فعالیت‌ها)
4- مدیریت عملکرد (تفاهم‌نامه هزینه تمام‌شده بین هر دستگاه و سازمان مدیریت منعقد می‌شود).

فرضیه‌های تحقیق
فرض صفر (H۰): عدم تاثیر هر یک از متغیرهای وابسته (برنامه‌ریزی، تحلیل هزینه، مدیریت عملکرد و توانمندسازی) بر امکان اجرای بودجه‌ریزی عملیاتی در شرکت راه آهن
فرض مقابل صفر ( H1): تاثیرگذاری هر یک از متغیر‌های وابسته (برنامه‌ریزی، تحلیل هزینه، مدیریت عملکرد و توانمندسازی) بر امکان اجرای بودجه‌ریزی عملیاتی در شرکت راه‌آهن

نتیجه
بررسی متغیرهای اصلی مستقل و مولفه‌های مربوطه نشان می‌دهد اثرگذاری متغیر تحلیل هزینه‌ها و همچنین متغیر توانمندسازی بر امکان اجرای بودجه‌ریزی عملیاتی در شرکت راه‌آهن (فرض H۱) پذیرفته می‌شود. ضمنا تاثیرگذاری متغیر‌های برنامه‌ریزی و مدیریت عملکرد بر متغیر امکان اجرای بودجه‌ریزی عملیاتی پذیرفته ( H۰) نمی‌شود و می‌توان چنین استنباط کرد که در زمینه برنامه‌ریزی و مدیریت عملکرد برای اجرای بودجه‌ریزی عملیاتی ضعف و مشکل وجود دارد و راه‌آهن باید برای اجرایی کردن بودجه‌ریزی عملیاتی در شرکت راه آهن به برنامه‌ریزی و مدیریت عملکرد توجه ویژه داشته باشد. همچنین نتیجه آزمون فریدمن نشان می‌دهد که شاخص‌ها دارای اولویت یکسانی نبوده و با توجه به میانگین نمره، برنامه‌ریزی با ۷۳/ ۲ و مدیریت عملکرد با ۷۱/ ۲ دارای رتبه اول و دوم بوده و شاخص‌های تحلیل هزینه‌ها با میانگین رتبه ۴۶/ ۲ و توانمندسازی با ۱۰/ ۲ دارای رتبه‌های سوم و چهارم هستند.

بر اساس تکنیک تحلیل عاملی، عوامل موثر و تاثیرگذار (مشکلات و موانع اصلی) در اجرای بودجه‌ریزی عملیاتی در قالب ۹ عامل طبقه‌بندی شده و حدود ۷۶ درصد از واریانس را تبیین می‌کند و این درحالی است که حدود ۳۷ درصد از مشکلات به عامل اول که عمدتا در حوزه مدیریت عملکرد است، بازمی‌گردد. از مولفه‌های فرعی، نظام انگیزشی و نظام پاسخگویی مربوط به متغیر توانمندسازی، مولفه‌های ساختار برنامه تضمین‌کننده پاسخگویی مربوط به متغیر برنامه‌ریزی و مولفه هزینه‌یابی بر مبنای قیمت تمام شده مربوط به متغیر تحلیل هزینه‌ها رابطه معناداری با بودجه‌ریزی عملیاتی در شرکت راه‌آهن داشته و اثرگذاری آنها بر امکان اجرای بودجه‌ریزی عملیاتی در شرکت راه‌آهن پذیرفته می‌شود. نتیجه بررسی‌های به‌عمل آمده نشان می‌دهد امکان استقرار بودجه‌ریزی عملیاتی در شرکت راه‌آهن وجود دارد.

عوض مهری
رئیس گروه طرح‌های عمرانی- دفتر برنامه‌ریزی و بودجه راه‌آهن ج.ا.ا