هم رایی در واگذاری مسوولیت مدرسه فلاحت به وزیر علوم و تجارت
گروه تاریخ و اقتصاد: آنچه میخوانید بخش سوم از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی است در روز شنبه ۳۰اردیبهشت ماه ۱۲۸۷ شمسی: حاجى سیدعبدالحسین شهشهانى: آن روزى که در باب مدرسه فلاحت مذاکره شد، ابدا در متروک شدن آن مدرسه مذاکره نشد. در اینکه ما یک مدرسه فلاحتى لازم داریم و آن هم یک مقدماتى لازم دارد مثل هندسه و غیره بهطورى که گفته شد حرفى نیست و امروز اگر یک معلم کاملى در این علم بیاورند و در پیش او هندسه خوانده شود البته فایده نخواهد بخشید، پس اشخاصى که در این علم تحصیل کرده و بعضى جاها مستخدم شدهاند اینها را باید جمع کرد و در باب زیردستان خود تکلیفى معین نمایند وقتى که تحصیل آنها کامل شد آن وقت یک معلمى از خارج بیاورند که تحصیلات آنها کاملتر شود.
گروه تاریخ و اقتصاد: آنچه میخوانید بخش سوم از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی است در روز شنبه ۳۰اردیبهشت ماه ۱۲۸۷ شمسی: حاجى سیدعبدالحسین شهشهانى: آن روزى که در باب مدرسه فلاحت مذاکره شد، ابدا در متروک شدن آن مدرسه مذاکره نشد. در اینکه ما یک مدرسه فلاحتى لازم داریم و آن هم یک مقدماتى لازم دارد مثل هندسه و غیره بهطورى که گفته شد حرفى نیست و امروز اگر یک معلم کاملى در این علم بیاورند و در پیش او هندسه خوانده شود البته فایده نخواهد بخشید، پس اشخاصى که در این علم تحصیل کرده و بعضى جاها مستخدم شدهاند اینها را باید جمع کرد و در باب زیردستان خود تکلیفى معین نمایند وقتى که تحصیل آنها کامل شد آن وقت یک معلمى از خارج بیاورند که تحصیلات آنها کاملتر شود.
آقا میرزا مرتضى قلیخان: آن روز در مجلس در باب مدرسه فلاحت لایحه به کمیسیون مالیه پیشنهاد شده بود مذاکره شد، دو مساله بود. یکى تجدید کنترات مسیو داشر با اضافه مواجب و یکى هم مخارج اساسى مدرسه کمیسیون مالیه تجدید کنترات را تصویب کرده بود بدون اضافه مواجب و مجلس تجدید کنترات را به هیچ وجه تصویب نکرد. این بود که داشر رفت و حالا هم مدرسه دایر است، اما معلم کاملى ندارد و اینکه گفته شد که شاگردان فارغالتحصیل این مدرسه را معلم نمایند و تدریس کنند این مساله برای طهران تمام نیست، ولى در سایر ولایات ممکن است که اینها تعلیم کنند و درخصوص مدرسه هم به موجب روزنامه مجلس ابدا مجلس تصویب نکرده است که مدرسه بسته شود و مسلم است مدرسه فلاحت لازم است، ولى اساس آن را باید تکمیل کرد و به موجب قانون اساسى باید تحت نظارت وزیر علوم باشد. در اداره وزیر تجارت و فلاحت مثل اینکه مدرسه نظامى هم به همین نحو باید در اداره وزیر جنگ باشد و تحت نظارت وزارت علوم. پس باید نواقص این را تکمیل کرد و رای بنده هم نیست که مکان آن را هم تغییر بدهند، زیرا که سالها زحمت کشیده شده و این مکان دایر شده و شاگردان هم در آنجا غالبا مشغول عملیات و امتحانات هستند و مثل اطفال زارعین در آفتاب مشغول کار هستند و ممکن است که این شاگردان را به اطراف بفرستند که مشغول تدریس شوند.
آقا میرزا سیدحسن: این لایحه با مذاکرات آن روز منافات دارد. آن روز کسى نگفت مدرسه نباشد کنترات مسیو داشر را میخواستند تجدید نمایند مجلس تصویب نکرد و گفتند شاگردها درست تحصیل نکردهاند و باید تاکنون بهتر تحصیل کرده باشند و مدرسه هم باید تحت نظارت وزیر علوم باشد نه وزیر تجارت و باید پروگرام صحیح در این باب از وزیر علوم خواست که صحیحا شاگردان در مدرسه مشغول تحصیل باشند.
وکیلالتجار: مذاکرات خیلى خارج است و من تعجب میکنم در صورتى که در قانون اساسى نوشته شده علوم مدارس تحت ریاست عالیه وزیر علوم است چه دلیل دارد که یک مدرسه را استثنا نمایند، اما اگر وزیر تجارت یا وزیر دیگرى معاونت نمایند و چیزى به نظرشان برسد پیشنهاد نمایند کسى نخواهد گفت چرا و اینکه تحت نظارت وزیر علوم یا وزیر تجارت باشد دلیل نمیشود که مدرسه نباشد و در باب مسیو داشر هم به موجب کنتراتى که به او شده بود برای معلمى او را نیاورده بودهاند، این اندازه هم که او تدریس کرده ما باید ممنون باشیم. حالا باید این مساله را معین کرد که آیا مدرسه فلاحت میخواهیم یا خیر و عقیده بنده این است که باید مطلب را معین کرده از وزیر علوم و تجارت خواست و بیش از این صحبت در این باب زیادى است.
دکتر ولىالله خان: قریب نیمساعت است که ما مذاکره میکنیم برای موضوعى که نتیجه ندارد. تا نظامنامه داخلى ما اجرا نشود از نطقهاى خودمان نتیجه نخواهیم گرفت. به عقیده بنده این لایحه نباید در مجلس قرائت شود یا مقصود از این لایحه چه بوده! آیا مجس رای داده است که مدرسه نباشد که چنین نبوده فقط گفته شد که داشر نباشد. پس جواب این لایحه را هیات رئیسه باید بدهد که مجلس ابدا تصویب نکرده مدرسه بسته شود و این یک خلاف قانونى است امروز شد اینکه در باب مدرسه مطلب دیگرى هم دارم عمومى عرض میکنم ثروت تمام ممالک از سه سرچشمه است. صناعت و تجارت و زراعت اما صناعت و تجارت که ما در مملکت هیچ نداریم و وقتی که نظر به تجارت این مملکت بنماییم مىبینیم که تجار ما فقط دستفروش خارجه هستند. پس ما فقط یک فلاحت داریم و باید منتهى جد را در این خصوص بنماییم که ثروت خود را از این راه زیاد کنیم، زیرا که ۹ قسمت و نیم از ۱۰ قسمت مردم ایران زارع هستند و در واقع تمام از دسترنج اینها راحت هستند. پس باید این طایفه را مشوق شد نه اینکه تنها یک مدرسه. باید مدرسههاى زیاد در تمام جاها دایر کنیم تا از این سرچشمه قوى فایده ببریم، اما در باب مدرسه مذاکره میشود که تحت نظارت وزیر علوم یا وزیر تجارت باشد.
ارسال نظر