روزی که هوارد باسکرویل کشته شد
گروه تاریخ اقتصاد- امروز مصادف با روزی است که هوارد باسکرویل به تیر سربازان قزاق از پا درآمد. باسکرویل معلم مدرسه مموریال تبریز بود که در دوره حصر تبریز و کشتار مردم این شهر توسط سلطنت طلبان و قزاقان، به جانبداری از مشروطه خواهان، کنسول آمریکا را ترک کرد و به صف مبارزان مشروطه پیوست. باسکرویل فرمانده فوج نجات بود. در نامه‌ای به تاریخ بیست و پنجم فروردین ماه 1288 هجری شمسی به مادرش می‌نویسد؛ «تنها تفاوت میان من و این مردم، زادگاهم است که آن هم تفاوت چشمگیری نیست....».
علوی‌زاده - از مبارزان عهد مشروطه - ماجرای کشته شدن باسکرویل را چنین روایت کرده است:
کوچه باغی را پیش می‌رفتیم.این دست و آن دست ما باغ‌ها بود در پایان باغ، کشتزار پهناوری پدید شد.در آن سوی کشتزار، سنگر توپ‌ قزاق بود که در پیرامون آن قزاق‌ها پاسداری می‌نمودند. ما از دور ایشان را می‌دیدیم. یکی در کنار ایستاده آتش گردون می‌چرخانید و پیدا بود ما را نمی‌بیند.
همین‌که کوچه باغ را به پایان رسانیده به دهنه کشتزار نزدیک شدیم‌ باسکرویل فرمان دو داد و خویشتن در جلو، رو به سوی سنگر قزاقان دویدن‌ گرفت.چند تنی از ما پی او را گرفتیم، دیگران ۲ دسته شده دسته‌ای به باغ‌های این دست و دسته‌ای به باغ‌های آن دست درآمدند و پشت درخت‌ها و دیوارها سنگر گرفتند.اما باسکرویل همین‌که تیری انداخت و چند گامی دوید، قزاقی او را آماج گلوله‌اش گردانید.
در آن هنگام که می‌افتاد فرمان درازکش‌ داد. آن چند تن که به دوری، چند گامی در پشت سرش می‌بودند در برابر پشته‌ای رسیده بودند و در برابر آن پشته دراز کشیدند. آواز باسکرویل بلند شد که؛ «من تیر خورده‌ام...». باسکرویل با گفتن این‌ جمله دیگر خاموش شد.
و آن روز ۳۰ فروردین ۱۲۸۸ بوده و هوارد باسکرویل، ۲۴ ساله.
۲ روز بعد از این اتفاق، مردم تبریز جنازه او را با شکوه زیاد تشییع کردند.
در همان سال، قالیبافان هنرمند این شهر تصویر او را در لا به لای تار و پود یک قالی ترسیم کرده و آن را به عنوان هدیه برای مادرش به آمریکا فرستادند.