تبدیل «رعیت» به «مردم»
انقلاب مشروطه روند تاریخی کشور ما را عوض کرد. اگر تاریخ ایران پیش از انقلاب مشروطه و ایران پس از آن را مقایسه کنیم، میبینیم که پس از مشروطیت، نهادهایی در ایران خلق شد که تا پیش از آن سابقه نداشت. مانند ایجاد پارلمان، مسوول بودن دولت در برابر ملت، تلاش دولت و مجلس به منظور پیشبرد طرحهای اقتصادی، تفکر تاسیس نهادهای متکی بر ملت مانند فکر راه انداختن بانک ملی، راه آهن ملی، به رسمیت شناختن روزنامهها بهعنوان یکی از مهمترین ارکان دموکراسی، تحدید قدرت پادشاه و حذف مقام ظلالله او بود و. . . یکی دیگر از دستاوردهای مشروطه آن است که آدمهایی که در این مملکت زندگی میکردند، از رعیت به «مردم» تبدیل شدند.
انقلاب مشروطه روند تاریخی کشور ما را عوض کرد. اگر تاریخ ایران پیش از انقلاب مشروطه و ایران پس از آن را مقایسه کنیم، میبینیم که پس از مشروطیت، نهادهایی در ایران خلق شد که تا پیش از آن سابقه نداشت.
مانند ایجاد پارلمان، مسوول بودن دولت در برابر ملت، تلاش دولت و مجلس به منظور پیشبرد طرحهای اقتصادی، تفکر تاسیس نهادهای متکی بر ملت مانند فکر راه انداختن بانک ملی، راه آهن ملی، به رسمیت شناختن روزنامهها بهعنوان یکی از مهمترین ارکان دموکراسی، تحدید قدرت پادشاه و حذف مقام ظلالله او بود و... یکی دیگر از دستاوردهای مشروطه آن است که آدمهایی که در این مملکت زندگی میکردند، از رعیت به «مردم» تبدیل شدند. دیگر رعیت نبودند که در بهترین حالت حاکم مراعات آنها را بکند، آنها هم مالیات بدهند به جان شاه دعا بکنند، بلکه آنان برای نخستین بار خود را صاحب حق میدانستند. مانند حق انتخاب شغل، حق آزادی بیان، حق محاکمه عادلانه، حق اعتراض و... حقوقی که ایرانیان، پیش از مشروطه واقعا با آن بیگانه بودند. تفکرات جدیدی که محصول انقلاب مشروطه بود، در تاریخ اندیشه و عمل ایرانیان تاثیرگذار بود.
- دکتر مرتضی دهقاننژاد، بخشی از یک گفتوگو
بیمارستان مرسلین که مریض از همهجا قبول میکرد بههیچوجه قابل مقایسه با یک بیمارستان امروز در ایران یا آن روزها در اروپا نبود. اغلب بیماران را روی زمین اتاق میخوابانیدند. در همان اتاق بیمار، خویشاوندانش خوراک روی منقل در حضور او حاضر میکردند، اغلب چندین نفر در اتاق بیمار حضور داشتند. تفاوتی بین بیمار مسری و غیر مسری وجود نداشت. دو طبیب انگلیسی و یک پرستار و عدهای مردان و زنانی که تحصیلاتی نداشتند در خدمت بیمارستان بودند.
برگرفته از: خاطرات نصرالله سیف پور فاطمی
برادر دکتر حسین فاظمی
ارسال نظر