گروه تاریخ اقتصاد- خلاصه‌ای از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی در روز شنبه، 21 آذرماه 1286 شمسی را می‌خوانید:
رئیس: قرار شد فردا سه ساعت به غروب مانده حاضر شده از بابت قشون مذاکره شود و وزیر جنگ هم خواهند آمد.
مخبرالملک: اگر قرار است که فردا درباب ترتیبات قشون جدید مذاکره شود، باید کلیاتى نوشته شده روى کاغذ بیاید. صحیح است که نباید تمام نظام‌نامه‌هاى ممالک متمدنه در مجلس خوانده شود، ولى باز باید کلیات آن روى کاغذ بیاید فقط قبول کردن نظام آلمان که خوب است، نمی‌شود. اگر این کلیات نوشته نشده مشکل است، فردا در این خصوص مذاکره بشود ثانیا ما شروع می‌خواهیم بکنیم به کارى که خیلى بزرگ است و حال آنکه ما باید خیلى کارهاى مهم را از پیش برده و اصلاح کرده آن وقت شروع به این مساله کنیم. مثلا چند روز قبل گفت‌وگو شد عجالتا همین قشون حاضرى که داریم آن وجهى که در بودجه براى مصارف آنها منظور شد، اگر شده نصف آن را با آن پول مرتب کنیم؛ یعنى هر وقت که می‌خواهیم حاضر باشند بهتر از همه است و اگر تا یک سال دیگر هم ما این کار را مرتب کنیم خیلى کار کرده‌ایم.
آقا سیدحسن تقى‌زاده: آنچه مجلس تصویب می‌کند که همه وکلا در آن اشتراک دارند همان لفظ قشون است، دیگر مضاف‌الیه ندارد آن با وزیر جنگ است که معین کند، اگر شما اینجا بگویید ما قشون آلمان می‌خواهیم، عقیده بنده این است که شما در این صورت هیچ قشون ندارید. ما باید اصول او را به چند لایحه درست کنیم؛ یکى اینکه از اصناف گرفته بشود به ضمانت و ترتیب صحیحى و یک قسم دیگر قشون داوطلب است، قسم دیگر هم هست که اینها را ما باید از طریق لوایح پیشنهاد مجلس کنیم و مجلس تصویب کرده ارجاع به وزارت جنگ کند. غرض این است که امروزه ما به هر وسیله که سهل‌تر است باید اقدام کرده ترتیب قشون منظم بدهیم.
لسان‌الحکما: اینکه جناب مخبرالملک فرمودند فعلا ترتیب نمودن قشون به طرز نظام آلمان اشکال دارد هیچ اشکالى ندارد، بعینه ترتیب آنها همان ترتیب قشون اسلام است به جهت وضوح این مطلب مجبورم که قدرى از تاریخ قشون آلمان را به‌طور اجمال عرض کنم. بعد از اینکه با آن صنف قواى مملکتى به موجب قرارداد ناپلئون اول که دولت آلمان را مجبور کردند بر اینکه نباید بیش از بیست هزار قشون داشته باشید حسن تدبیر دولت آلمان به اینجا کشید که در هر چند سال پس از تکمیل و تعلیم آن عده قشون به فراخور و اندازه کفاف آن عده تکمیل شده اسلحه اندوخته و آن عده را از خدمت معاف داشته، پس از آن به تکمیل و تعلیم بیست هزار نفر قشون دیگر همت گمارد و به همین ترتیب دوره تعلیمات نظامى را مکرر کرده تا آنکه در مدت قلیلى توفیق جبرى کار قشون آلمان را به جایى رسانید که تمام آحاد و افراد اهالى دولت آلمان داراى علم و عمل نظامى شده به مقامات عالیه نایل شده فتوحات نمایان کرد. چنانچه در سنه ۱۸۶۸ فتح اتریش را کرده و در سنه ۱۸۷۱ فتح فرانسه را نمود، پس از این واقعه دولت فرانسه و سایر دول متمدنه نیز همین تشکیل و ترتیب را اخذ و اقتباس کردند، اما باید دانست که این ترتیب متعلق و مخصوص به آلمان و فرانسه و بلژیک و غیره نیست همان ترتیب شرع مطاع مطهر ما است که از هزار و سیصد سال قبل مقرر شده که اولین دواى ما بوده وآخرین درمان ما نیز خواهد بود.
آقا میرزا مرتضى قلیخان: حقوق دیوانى متوفیات در این اوقات خیلى زیاد شده و مکرر یا از طرف وزیر داخله یا از طرف اعلیحضرت دستخط صادر می‌شود که فرمان آن در حق ورثه صادر شود و وزیر مالیه هم تسامح دارد که باید به تصویب مجلس باشد. گفته شد در این باب یک لایحه قانونى نوشته شود قرار شد خود وزارت مالیه آن لایحه را بنویسد. حال نوشته‌اند و این خیلى فورى است باید قرائت و تصویب شود و نیز فرمانى است که باید در این خصوص راى مخصوص داده شود و آن این است که هفت نفر از سربازها که در نهاوند در فتنه شاهزاده سالارالدوله کشته شده بودند به جهت اولاد هر یک از آنها پنجاه تومان مواجب و مستمرى خواسته‌اند، حال راى مجلس در این خصوص چیست؟
آقا سید حسین: از مواجب شاهزاده سالارالدوله داده شود.
میرزا مرتضى قلیخان: مواجب شاهزاده بالمره ضبط شده، حالا راى مجلس در این خصوص چیست، اظهار کند؟
آقا میرزا محمود: براى هر کار یک کمیسیونى داریم حال ببینیم کمیسیون مالیه در این خصوص چه راى داده است.
وکیل‌التجار: همه می‌دانید که کمیسیون نمی‌تواند در مساله از خود راى بدهد و این مساله براى مقتولان است که در نهاوند کشته شده‌اند. سردار آنجا که امیرافخم باشد مستمرى خواسته و کمیسیون هم محض امیدوارى سایرین و نیز رعایت از وراث آنهایی که به جنگ رفته و کشته شده‌اند تصویب کرده است، حالا راى با مجلس است هر چه هست اظهار کند.
آقا میرزا سید علینقى: باید طورى باشد که مردم دلگرمى و مشوق داشته باشند. هنوز مملکت ما قانونى نیست که هر کس خدمتى کرد جزاى نقدى داشته باشد، باید یک امیدوارى براى مردم باشد که به جنگ می‌روند شاید کشته شوند براى باقى‌ماندگانش دلواپس نباشند.
آقاملاحسن: اگر قانون است باید کلیت داشته باشد.
رئیس: مقصود ایشان کلیت است حالا باید داد یا نه؟
(گفتند بلى باید داد)