گروه تاریخ اقتصاد- «صد سال دیگر باید بگذرد تا ایران فقیر ناتوان و دولت و ملت سست و بی‌تهور و بی‌‌ابتکار آن شایستگی شرکت در نقشه ساخت راه‌آهن را پیدا کند. ساختن راه‌آهن البته موجب افزایش قدرت ایران خواهد شد،
استعداد‌های آن را که تا کنون بر اثر فقر و نیازمندی و خمودگی خفته مانده، بیدار خواهد ساخت. در جهت دیگر منحرف شدن راه تجارت مغرب به هند بر اهمیت و اعتبار ایران بسیار می‌افزاید و آن را متکی‌ به انگلستان می‌کند. در عین حال سرنوشت تجارت عظیم انگلیس با مشرق تا خاک چین، به دست هوس کاری این ملت دورو سپرده خواهد شد... هیچ تناسب و تعادلی میان نفعی که ایران از کشیدن آن راه آهن خواهد برد و فایده‌ای که برای انگلستان خواهد داشت وجود ندارد. ...
[ایجاد راه آهن] ایران را به سر حد هندوستان می‌رساند، ایرانی‌ که قدرت و فعالیت آن با داشتن راه‌آهن خیلی‌ بیشتر از نیروی فعلی آن خواهد بود. این خود متصرف انگلستان را در هند به خطر تجاوز نزدیک تر می‌گرداند، البته حالا از سوی ایران خطری برنمی‌‌خیزد،‌ اما از رویه آن در زمان جنگ چه خبر داریم؟! فراموش نکنیم که از شرف و ایمان و حق‌شناسی‌ در این مملکت خبری نیست؛ سودپرستی‌ و طمع‌جویی انگیزه‌های کردار و رفتار مردم آن است.»
از نامه شیل وزیر مختار انگلیس در ایران به استیفن سون، وزیر خارجه انگلیس، ژوئیه ۱۸۵۰.