ماندلا، انسانی فراسوی نیک و بد
ماندلا اسطوره فنا ناپذیر به آرامش ابدی رسید. باز هم فیلم دیگری درباره ماندلا بر پرده سینما نقش بسته است.
«راه طولانی آزادی» بر اساس خاطرات ماندلا است. اکران این فیلم با خاموشی ابدی و ناگهانی قهرمان داستان همراه شد و دنیا را به حالت کما فرو برد. بزرگمرد تاریخ آفریقا و جهان اخیرا با بستری شدن برای بهبود زخم‌های بر جا مانده از دوران زندان و کهولت سن همه را نگران و دست به دعا کرده بود تا بالاخره در ۹۵سالگی بعد از یک عمر مبارزه تسلیم سرنوشت شد.برای نوشتن از ماندلا نیاز به هیچ مناسبتی نیست وی توسعه یافته‌ترین کشور آفریقا را که ۳۰ درصد تولید ناخالص این قاره را به خود اختصاص می‌دهد از مهلکه رهانید. وی الگویی تمام عیار برای آزادی خواهان جهان است.

آغاز نبرد
حیرت‌انگیز است که در آن محیط نفرت افزا ماندلا در زندان بدون کینه و نفرت به آموزش زبان و فرهنگ آفریکن‌ها یا همان سفیدپوستان پشتیبانان نظام «آپارتاید» می‌پردازد و در دوران رهایی از زندان طویل المدت ۲۷ ساله آنها را هموطنان خود خطاب و پیوسته به سایر سیاه‌پوستان یادآوری می‌کند که سفیدپوستان شریک آنها در این دموکراسی هستند.
ماندلا برای آموزش به اتیوپی رفت و زندگی چریکی را تجربه کرد. بعد از کش‌وقوس‌های فراوان به جرم تحریک مردم و خروج غیرقانونی بدون پاسپورت از کشور به پنج‌سال زندان محکوم شد. وی برای اولین بار، به خاطر استفاده از سرویس بهداشتی سفیدپوستان بازداشت شده بود. به زندان آجری پرتوریا فرستاده شد و به علت ممانعت از پوشیدن شلوارک به تحمل زندان انفرادی تنبیه شد. به گفته خودش، همدمش سوسک و حشرات شده بود. بعد از چند ماه او را به روبن آیلند بردند. مکانی که روزی جایگاه جذامیان و دیوانگان بود و مقررات آپارتاید حتی در لباس زندانیان هم نمود پیدا می‌کرد. به سیاهان شلوارک و به هندی تبارها شلوار و غذای بهتر می‌دادند و او اکنون زندانی ۴۶۶ برای مدتی نامعلوم بود. در زندان اعتصاب‌های کاربردی مبارزه جویانه‌تر را بر اعتصاب غذا ترجیح می‌داد.
وی زمانی که دریافت عملیات در تخلف از قوانین غیرعادلانه همچون ورودی‌های مخصوص سفیدپوستان شکلی، فزاینده سرکوب می‌شود، گفت: که زمان مقاومت منفی به پایان رسیده و خودداری از خشونت به استراتژی بی‌فایده‌ای تبدیل شده و نمی‌توان رژیم اقلیت سفیدپوست را سرنگون سازد. این چنین سخنرانی‌ها از اولین سخنرانی‌های جنجالی ماندلا محسوب می‌شد. با وجود نکوهش‌های کمیته اجرایی کنگره آفریقا در قلبش می‌دانست که خشونت پاسخ مناسبی نیست. اولین مذاکره کنگره ملی آفریقا و دولت در سال ۱۹۸۸ صورت پذیرفت وماندلا بالاخره بعد از قریب ۲۸ سال در سال ۱۹۹۰ از زندان آزاد شد.سال‌های بعد از آزادی برای ماندلا سال‌هایی آشفته و پر دردسر بود. ابتدا گرفتار سازمان‌دهی مجدد و سامان دادن به کنگره آفریقا شد. به عنوان رییس بر امور نظارت می‌کرد و از همه مهم‌تر بر غصه و افسردگی جدایی ازهمسرش «وینی» غلبه می‌کرد. سال‌های ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴ سال‌های پرخشونتی در آفریقای جنوبی بود. هزاران نفر بر اثر خشونت‌های سیاسی جان خود را از دست داده بودند. او حتی در سال‌های پس از زندان گفته بود که هنوز زندانی است و احساس آزادی نمی‌کند. در سال ۱۹۹۲ در یکی از مهم‌ترین سخنان خود رو به دوکلرک رییس‌جمهور آفریقای جنوبی که خواستار خلع سلاح شاخه نظامی کنگره آفریقا شده بود، گفت: فقط زمانی سلاح‌های خود را تسلیم می‌کنیم که خود بخشی از دولتی باشیم که این سلاح‌ها را جمع‌آوری می‌کند. در ادامه در سال ۱۹۹۲ با توقف مذاکرات دست به عملیات تحریک توده‌ای زد به وسعت کل کشور.بعد از کشتار اعضای کنگره ملی آفریقا صبر ماندلا لبریز شد و مذاکرات را معوق کرد، دولت در نهایت موافقت کرد طرح یک مجمع منتخب را تدوین کند و در نتیجه این مبارزه طاقت‌فرسا، جایزه صلح نوبل ۱۹۹۳ به همراه دو کلرک به وی اهدا شد، تصورش برای ماندلا سخت بود مردی که سازمان نیزه ملت را تاسیس کرده بود نوبل بگیرد. در انتخابات آزاد ریاست‌جمهوری ۱۹۹۴ (به اصرار هم‌رزمان قدیم در۷۶ سالگی) نامزد کنگره ملی آفریقا و با اکثریت قاطع برنده این انتخابات شد. بعد از پنج سال هم دیگر هیچ وقت کاندیدای ریاست جمهوری نشد. او راه دشوار آزادی را طی کرده بود. ماندلا در این مسیر سخت، تنها نبود و بزرگانی چون والتر سیسولو، البرت لوثولی، آلفرد نزو،اولویر تامبو، احمد کاتردا، اسقف دزموند توتو و بسیاری دیگر شریک او بودند. در پایان شاید بهترین جمله را اوباما در مورد درگذشت وی ابراز کرد: «میراث او بیش از حد انسانی است».
احسان امینایی چترودی
دانش آموخته جغرافیا و مدیریت اجرایی