«یک کلمه» مستشارالدوله
گروه تاریخ اقتصاد- وقتی در سال 1287 ق، برای مرتبه دوم با سمت سر کنسول ایران به پاریس رفت و نگارش رساله مشهورش «یک کلمه» را آغاز کرد، شاید هیچ وقت باورش نمی‌شد که سال‌ها بعد با همین کتاب چنان بر سرش بکوبند که بر اثر عوارض آن چشمانش آب آورد
.میرزا یوسف‌خان مستشارالدوله را می‌توان از نسل نخستین روشنفکران اصلاح طلبی به حساب آورد که هدفی جز به نظم و انضباط در آوردن دوایر دولت و امور مملکت نداشتند. هدفی که میرزا یوسف خان تا آخرین روزهای حیاتش حتی لحظه‌ای که حکومت از زندگی ساقطش کرد و با غل و زنجیر به حبسش فرستاد و خانه و اموالش را غارت کرد هم از ذهن دور نساخت و به آن پایبند ماند.
میرزا یوسف خان، چند روز پیش از مرگش در نامه‌ای که به دست حسنعلی خان گروسی (امیر نظام) داد تا به مظفرالدین میرزا برساند، از قانون گفت و اهمیت آن و صادقانه چنین نوشت:
« قربان خاک پای اقدست شوم! از زندگی پیر غلام، زیاده از سه- چهار روز گویا باقی نمانده. در دولت‌ خواهی و خانه‌ زادی، از تکالیف واجبه خود می‌‌داند که افکار واپسین خود را در این نفس آخرین به خاک پای اقدست تقدیم نماید، چون این عریضه در موقعی به لحاظ مبارک اجازه تشرف حاصل می‌‌نماید که پیرغلام، عالم فانی را وداع نموده است. یقین دارم به اعتقاد تمام به عرایض بی‌غرضانه و صادقانه خانه‌زادی که هرگز نسبت به پادشاه خود و وطن خود خیانت را شعار خود نکرده، ملاحظه و امعان‌نظر خواهند فرمود. محل تردید و انکار نیست صدایی که از بعد بیرون آید، از روی صداقت و حقیقت و راستی است...» میرزا یوسف خان در ادامه نامه خود به مظفرالدین میرزا نوشت که «به علت ترقیات شدیدالسریعه همسایگان و افعال اغفال خودسرانه و بی‌باکانه درباریان، مملکت در خوف و خطر است. قانون لازم است تا مامورین دوایر دولتی از عالی و دانی در اعمال و افعالی که در خور درجه ماموریت ایشان است خود را به انقیاد و اطاعت مواد و احکام قانونیه مکلف بدانند و اینکه دول اروپایی بدین سبب قدرتمندند که دستورالعمل آنها قانون است. میرزا یوسف در نامه‌اش به صراحت تاکید کرد که تا قانون مستقر نشود و کار حکومت نظم نگیرد، هر گونه تظاهر به اصلاح امور بازی‌های رنگارنگ است.» میرزا یوسف خان رساله یک کلمه را به همین منظور نوشت. به امید برقراری نظم. به امید آنکه از اهمیت مسوولیت داری در مملکت بگوید و نشان دادن اهمیت آنچه که مملکت به آن نیاز داشت و همواره از وجود آن خالی بود. نشان دادن اهمیت تنها یک کلمه: «قانون».
فریدون آدمیت می‌نویسد: «تا جایی که به تحقیق پیوسته او در ایران اولین نویسنده‌ای‌ است که در «یک کلمه» گفت منشاء قدرت دولت اراده‌ جمهور است. «اختیار و قبول ملت اساس همه‌ تدابیر حکومت است و این کلمه از جوامع‌الکلام است.» این فکر نو و مترقی را نیز در ایران آورد که افراد مسلم و غیر مسلم (یعنی اقلیت‌های مذهبی) از نظر حقوق اساسی برابرند و همچنین شاه و گدا در برابر قانون مساوی هستند. میرزا یوسف‌خان با توجه به افکار عامه و مقتضیات زمان کوشش کرده آن اصول قانون اساسی فرانسه را با مبانی شرع اسلامی تطبیق دهد. از این رو در تایید اصول مزبور از آیه‌های قرآن و احادیث و اخبار و گفته‌های علمای بزرگ اسلام شواهدی آورده است.»
حرف‌های میرزا یوسف خان در رساله یک کلمه به مزاج شاه خوش نیامد. به فرمان شاه، میرزا یوسف خان را در اوایل سال ۱۳۰۹ ه.ق در عمارت رکنیه قزوین محبوس کردند. وی در زندان، اسیر در زنجیر و کنده، تنها مانده بود و اجازه ملاقات با هیچ کس را نداشت، حتی با سایر محبوسین قزوین. در زندان چندان زجرش دادند که عاقبت زمین‌گیر شد و چند سال بعد به سال ۱۳۱۳ ق درگذشت.
منابع:
تاریخ بیداری ایرانیان؛ ناظم الاسلام کرمانی؛ به اهتمام سعیدی سیرجانی؛ نشر اگه.
یک کلمه و یک نامه نوشته میرزا یوسف‌ مستشارالدوله تبریزی به کوشش سید محمد صادق‌فیض؛ انتشارات صباح.
فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت؛ فریدون آدمیت؛ انتشارات سخن.