واکاوی - ۶ آذر ۹۲
گروه تاریخ اقتصاد- در دهه‌های 1230-1240 شمسی، تولید صنعتی به یاری تجهیزات ماشینی در ایران آغاز شد، اما به زودی معلوم شد جز صنایع تسلیحاتی بقیه ضرر می‌دهند. طی دو دهه بعد، موج جدیدی از کارخانه‌ها توسط بازرگانان داخلی یا سرمایه‌گذاران خارجی ایجاد شد و این بار مبارزه برای بقا نیز آغاز گردید، اما اغلب اینها بر اثر رقابت مستقیم خارجیان و ارزان‌تر بودن کالاهای وارداتی شکست خوردند. چشمگیرترین موفقیت‌ها در کارخانه‌های جدید از آن خارجیان بود.
بزرگ‌ترین شرکت‌های «صنعتی» در ایران شرکت نفت انگلیس و ایران با 7 تا 8 هزار کارگر و شیلات دریای خزر به کارفرمایی روس‌ها با 4 تا 5 هزار کارگر بودند. روس‌ها در کارخانه‌های پارچه‌بافی، صنایع جنگلداری و راهسازی شمال حضور داشتند. آلمانی‌ها نیز در صنایع آجرسازی، چوب بری، مهمات سازی، کارخانه فرشبافی و صنایع ساختمانی فعال بودند. اروپاییان بر تجارت خارجی ایران در بخش صنایع جدید تسلط داشتند، هرچند در مقایسه با بقیه اقتصاد آن دوره کوچک به نظر می‌رسد. واردات مصنوعات انگلیسی (بیشتر از منچستر و گلاسکو) سبب سقوط صنعت بافندگی دستی شد. سقوط این صنعت به نوبه خود بر سایر اصناف وابسته نظیر رنگرزان، حلاجان و کارگران بخش تمیزکردن پارچه‌ها تاثیر گذاشت و می‌توان گفت این مشاغل عمدتا از بین رفتند. در یک صناعت جدید یا کارخانه مشغول کار شدند، به روسیه مهاجرت کردند یا جزو طبقه‌های حاشیه شهری درآمدند.
بعد از سال ۱۲۷۹، واحدهایی با ۱۰ تا ۵۰ کارگر در صنایع چرمسازی، تهیه و بسته‌بندی حنا، تریاک، تنباکو، رنگرزی، آجرسازی، صابون‌سازی، سفالگری، و مانند اینها ایجاد شد. بالاترین فعالیت هنوز در صنایع قالیبافی بود که به بهترین وجه توانست با تاثیرگیری از غرب در سازمان تولید خود تغییراتی ایجاد کند. تا سال‌های ۱۲۷۹، فرشبافی عمدتا یک صناعت ایلی یا روستایی برای مصرف داخلی، یا صناعتی شهری برای مصرف نخبگان ایرانی بود. وقتی به سال ۱۲۷۹ می‌رسیم، شرکت‌های اروپایی و آمریکایی بخش عمده بازار فرش را در کنترل خود گرفته اند.
منایع:
- تاریخ اقتصادی ایران، چارلز عیسوی
- تاریخ ایران، سرپرسی سایکس