پولاک، طبیب ناصرالدین شاه
گروه تاریخ اقتصاد- با وجود آنکه رشته تحصیلی ادوارد پولاک پزشکی بود، سررشته تحقیقات علوم طبیعی و داعیه دانش جامع داشت و در تهیه مستندی کلی از ایران و مردمانش میکوشید. او نه تنها از طریق حرفهاش تماس مستمر با ساکنان و اقلیتهای گوناگون ایران داشت، بلکه آشناییاش با زبان فارسی گفتوگوی مستقیم با مردم را هم میسر میساخت. پولاک سفرهای بسیاری در پیش گرفت و شروع به شناسایی روشمند کشور کرد و درصدد اخذ صلاحیتی برای خویش در عرصههای مردمنگاری و جغرافیا برآمد. پولاک پنج سال بعد از بازگشتش از وین کتاب «ایران سرزمین و ساکنانش.
گروه تاریخ اقتصاد- با وجود آنکه رشته تحصیلی ادوارد پولاک پزشکی بود، سررشته تحقیقات علوم طبیعی و داعیه دانش جامع داشت و در تهیه مستندی کلی از ایران و مردمانش میکوشید.
او نه تنها از طریق حرفهاش تماس مستمر با ساکنان و اقلیتهای گوناگون ایران داشت، بلکه آشناییاش با زبان فارسی گفتوگوی مستقیم با مردم را هم میسر میساخت. پولاک سفرهای بسیاری در پیش گرفت و شروع به شناسایی روشمند کشور کرد و درصدد اخذ صلاحیتی برای خویش در عرصههای مردمنگاری و جغرافیا برآمد.پولاک پنج سال بعد از بازگشتش از وین کتاب «ایران سرزمین و ساکنانش. توصیفاتی مردم نگارانه» را در دو جلد به چاپ رساند. این اثر با توجه به روشهای مطالعات مردم نگاری قرن ۱۹ میلادی در اروپا تدوین شده است.نامهها و گزارشهای پولاک به قراری که گذشت فصل جدیدی برای ما در تاریخ طب مدرن در امپراتوری هابسبورگ و در ایران نیمه دوم قرن نوزدهم میگشاید و ارتباط آنها را با هم نمایان میکند.
پولاک به مدت چهار سال در دارالفنون تدریس میکرد. سال ۱۸۵۵م نقطه عطف دیگری در زندگیاش پدید آورد که تعیینکننده نقش او به عنوان منتقلکننده دانش و فرهنگ بین امپراتوری هابسبورگ و ایران شد. او پس از مرگ پزشک فرانسوی کلوکه به عنوان پزشک مخصوص ناصرالدینشاه قاجار (حکیمالخاقان) فراخوانده شد. در این منصب وظیفه داشت، همه روزه در بارگاه حضور داشته باشد و شاه را در سفرهای داخلیاش همراهی کند. بعد از انتصابش البته مدتی هنوز سرپرستی «بخش پزشکی» مدرسه دارالفنون را به عهده داشت، اما دیگر نمیتوانست آن طور که برنامه درسی مدرسه مشخص کرده بود، همه روزه تدریس کند. این بود که یک پزشک هلندی، بهنام یوهان لویس شلیمر، جای او را در این مسند گرفت؛ ولی موقعیت وی به عنوان پزشک شخصی ملوکانه مانعی در پذیرش بیماران در مطب شهریاش یا نگارش کتابهای درسی برای شاگردانش ایجاد نکرد. میتوانیم احتمال بدهیم که حضور منظمش در دربار و رابطه خوب پزشک و بیمار، نوعی اعتماد بین او و شاه به وجود آورد که پس از بازگشتش از ایران برای منافع کشور اتریش در ایران مفید واقع شد. او مدعی است که به ناصرالدینشاه درس تاریخ، جغرافی و زبان فرانسه میداده.
پولاک در مقام پزشک مخصوص شاه به یک نفوذ و وجهه بالای اجتماعی دست یافت. احتمالا نیز به همین علت بود که پس از بازگشتش به وین با اصراری خاص، خود را به عنوان «پزشک پیشین شاه ایران» معرفی میکرد و این عنوان را حتی تا سنگ گورش با خود به همراه برد.
* از متن سخنان دکتر افسانه جلیل زاده در آیین بزرگداشت ادوارد پولاک که به همت مجله بخارا در تهران برگزار شد.
* ادوارد پولاک در سال ۱۸۱۸ متولد شد و در هشتم اکتبر ۱۸۹۲ در وین درگذشت. دکتر پولاک از ۱۸۵۱ تا ۱۸۶۰ در ایران زندگی کرد و از سال ۱۸۵۵ به بعد طبیب مخصوص ناصرالدین شاه بود و در سال ۱۸۸۲ هم به ایران سفر کرد و به خصوص به مطالعه و تحقیق در منطقه الوند پرداخت و بعدها نیز در وین به تدریس زبان فارسی مشغول شد.
ارسال نظر