گروه تاریخ اقتصاد- «شیلاتی را که لیانازوف از دولت ایران اجاره دارد و صید ماهی می‌کند، معلوم است، ولی (هستند) صیادهای فقیر که جداگانه از خود دام می‌گذارند و صید ماهی می‌کنند و به فروش می‌رسانند؛ لکن یک جور ماهی است که آن را سوف می‌گویند و آن‌که لیانازوف به زور و جبر آن سوف را از آن صیادهای فقیر و بیچاره هر هزار قطعه را پانزده قران خریده پول می‌دهد و اگر کسی آن ماهی سوف را در یکجایی به قدر خوراک خود نمک کند و شور نماید و برای خود احتیاطا بخواهد نگاه دارد و اجزای واتکه مذکور خبردار شوند، فورا آن ماهی را ضبط کرده تماما مال خود می‌کنند. احیانا شخصی اگر در میان چلیک ماهی‌های دیگر پنج قطعه از آن سوف را بخواهد از انزلی به مازندران یا بادکوبه بفرستد وقتی که اجزا خبردار شوند با سرعت هرچه تمام‌تر بر می‌آیند، اسبابی فراهم می‌آورند آن بیچاره باید کلی خسارت به او وارد شود و حال آنکه لیانازوف هیچ حق ندارد؛ زیرا که صیاد از دریا گرفته و به او فروخته است اگر از دستگاه صیادی خود لیانازوف بوده باشد بلی می‌تواند مانع شود؛ ولی صیاد بالا دخلی به دستگاه او ندارد با وجود این می‌گوید: من باید بخرم و به قیمت نازل و کسی هم نیست که رسیدگی کند...» منبع: روزنامه حبل‌المتین، چاپ کلکته، نمره بیست و شش مورخ دوشنبه ۱۵ محرم ۱۳۱۶ هجری قمری، ۱۸۹۸ میلادی