راهاندازی تلگرافخانه انگلیسیها در بنادر جنوب
غلامرضا زعیمی- انگلستان تلاش خود را برای ایجاد تلگرافخانه در بنادر و جزایر خلیج فارس در سالهای نخستین دهه هشتاد سده سیزدهم آغاز کرد. در سال ۱۲۴۳ شمسی /۱۸۶۳ م کمپانی تلگراف هند و اروپا مشغول سیم کشی از هند به خلیج فارس شد. یک سال بعد این سیم به ایران رسید. انگلیسیها در سال ۱۲۴۷ تلگرافخانه هنگام را به همراه عمارات دیگر خود بنا نهادند و پرچم خود را در این جزیره بر افراشته ساختند؛ اما در سال ۱۲۵۹ این جزیره را رها کرده و حتی ابنیه خود را ویران کردند و روانه جاسک شدند. در آستانه جنبش مشروطه ایران، مجددا انگلیسیها تلگرافخانهای را به سال ۱۲۸۳ در جزیره هنگام دایر کردند.
غلامرضا زعیمی- انگلستان تلاش خود را برای ایجاد تلگرافخانه در بنادر و جزایر خلیج فارس در سالهای نخستین دهه هشتاد سده سیزدهم آغاز کرد. در سال 1243 شمسی /1863 م کمپانی تلگراف هند و اروپا مشغول سیم کشی از هند به خلیج فارس شد. یک سال بعد این سیم به ایران رسید. انگلیسیها در سال 1247 تلگرافخانه هنگام را به همراه عمارات دیگر خود بنا نهادند و پرچم خود را در این جزیره بر افراشته ساختند؛ اما در سال 1259 این جزیره را رها کرده و حتی ابنیه خود را ویران کردند و روانه جاسک شدند.
در آستانه جنبش مشروطه ایران، مجددا انگلیسیها تلگرافخانهای را به سال 1283 در جزیره هنگام دایر کردند. سیم این تلگراف از قشم به هنگام و سپس بندرعباس متصل میشد. سیم بحری (دریایی) تلگرافخانه پرمناقشهترین مساله ایران و انگلیس در این زمان بود. سرانجام در سیزدهم ماه مه 1905م قراردادی میان نصراللهخان مشیرالدوله، وزیر خارجه وقت ایران و سرآرتورهارد ینگ، وزیر مختار و ایلچی مخصوص پادشاه انگلستان، به شرح ذیل منعقد شد:
فصل اول - چون دولت علیه ایران قصد کردهاند که تلگرافخانه هندواروپ را در هنجام[= جزیره هنگام] بهوسیله احداث خط تلگرافی با بندرعباس از راه قشم وصل نمایند و چون دولت اعلیحضرت پادشاه انگلستان به اداره تلگرافی هندواروپ اجازه دادهاند که مهندسین و آلات لازمه احداث خط مزبور را بدهند، چنین قرار شد که موقتا دو نفر مهندس اروپایی با اجزا و کارگرانی که برای این فقره لازم است، اداره مزبور بدهد و جهاز سیم کشی متعلق به اداره مزبور به هر زودی که مقتضی فصل باشد، انتهای دو خط تحت البحری فیما بین هنجام و قشم و فیمابین قشم و بندر عباس بکشد و بعد از انجام کار بردند.
فصل دوم- به مجرد اینکه خط تلگراف به اتمام رسید و مخارج آلات و ادوات و همچنین مخارج مهندسین و جهاز سیم کشی ادا گردید خط مزبور تسلیم وزارت تلگراف ایران خواهد شد و یک تلگرافخانه هم دولت علیه ایران در هنجام به مخارج خود خواهد ساخت و تلگرافچی ایرانی قرار خواهند داد و سیم بندرعباس هم به تلگرافخانه ایران در هنجام وصل خواهد شد و هر مطلبی راجع به خارج که از بندر عباس میرسد و به توسط تلگرافخانه انگلیس در هنجام باید مخابره شود تلگرافخانه ایران مطلب را گرفته فورا به تلگرافخانه انگلیس خواهد داد.
فصل سوم - مخارجی که اداره تلگرافی هندواروپ به جهت خدمات مهندسین و جهاز سیم کشی محسوب خواهد شد زیاده از هفتاد و پنجهزار روپیه نخواهد بود و ادای این وجه را دولت ایران بر عهده میگیرد.
فصل چهارم - اظهار دولت ایران که رعایای خارج یعنی غیر ایرانی را در کار این خط مستخدم نخواهد داشت، دولت ایران را ممنوع نمیدارد، از اینکه به اجرت متداوله رعایای خارجه را که در خدمت اداره تلگرافخانه هندواروپ میباشند برای هر گونه تعمیر سیمهای تحت البحری یا سایر کارهایی که به جهت نگاهداری و حفظ خط تلگراف لازم است مستخدم نماید و نیز دولت مشارالیه را ممنوع نخواهد داشت، از اینکه اجازه دهد در صورتی که دولت انگلیس لازم بداند یک نفر تلگرافچی انگلیسی در تلگرافخانه بندرعباس تلگراف دولتی را که از طرف دولت انگلیس بهقنسولگری آن دولت در بندر عباس گفته میشود یا از قنسولگری مربوطه صادر میگردد، مخابره کند. (به نقل از مرکز اسناد و آرشیو تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه،1323،ک 20،پ ش 2، سندشماره 1 )
از آنجا که همزمان با تاسیس تلگرافخانه در جزیره هنگام، گروهی از طوایف عرب در این جزیره سکونت داشتند، انگلیسیها میکوشیدند که آنها را علیه حکومت مرکزی و محلی ایران عاصی نمایند. لبو، مامور کمپانی هند شرقی، که به هنگام آمده بود، طی معاهدهای با شیخ احمد بن عبید، یکی از روسای عرب جزیره، معاهده چهارگانهای را به شرح ذیل منعقد کرد:
«یکی حدود تلگرافخانه و متصرفات انگلیسیها از ماشیه هنگام تجاوز ننمایند.....ثانیا انگلیسیها حق نخواهند داشت غلام و کنیز سکنه هنگام را آزاد کنند. ثالثا سکنه هنگام ازحیث جان و مال و ناموس باید محفوظ باشند، رابعا همراهی در محافظت اغنام و مواشی آنها شود» (سدید السلطنه،1342، ص 135)
هدف از انعقاد این گونه قراردادها با شیوخ عرب، رسمی جلوه دادن حضور و به گمان خودشان حاکمیت آنها بر منطقه بود و چون دولت ایران در قرار نامه اجاره برخی بنادر و جزایر جنوب به شیوخ مسقط فقط اسم جزیره قشم و هرمز را برده و اسمی از هنگام و لارک و غیره نبرده بود، انگلیسیها سران عرب را اینگونه تحریک میکردند که این جزایر به ویژه هنگام جزو مسقط و از منطقه نفوذ ایران خارج است (سدیدالسلطنه،1342،ص135).
از سال 1283 تا 1289 پنج نفر به ریاست تلگرافخانه انگلیسیها درجزیره هنگام فرستاده شدند که عبارتند از: لبو، پیچر، پیل، ارلی و یوز. وجود لبو از دلایل پیشرفت مقاصد انگلیسیها بود. در یکی از دو بیتیهای به جا مانده از این دوره در مورد وی آمده است:
«بشم واشم از این هنگامه در شم بشم از قشم و از بندر بدرشم
نویسم نامهای بهر لبو من که این دیری بسه یا دیرتر شم»
یکی دیگر از مراکز مورد توجه انگلستان برای احداث تلگرافخانه بندرعباس بود. انگلیسیها در پی آن بودند که تلگرافخانه را درون کنسولگری خود دایر نمایند که این امر با مخالفت کارگزاری بندرعباس و وزارت خارجه ایران مواجه شد. استاس، خطاب به مسیو پریم، مدیر کل گمرکات و پست، ادله خود را چنین بیان کرده است:
1- نزدیکی به دریا باعث صدمه به وسایل تلگرافخانه میشود.
2- به علت زیادی عبور و مرور درساحل، سیم صدمه میبیند.
از آنجا که این ادله استاس مورد قبول دولت ایران واقع نگردید، انگلیسیها تلگرافخانه خود را در نزدیکی دریا و روبهروی دیرستان قشم بنا نمودند، اما بارها اعلام کردند به خاطر ضرر و زیان وارده با این سیم تلگراف از مبلغ حق الارض جاسک که بابت عمارت تلگرافخانه خود به ایران باید بپردازند، کسر خواهند نمود.(مبلغ سالانه حقالارض جاسک سه هزار تومان بود). دولت ایران که متوجه کارشکنیهای انگلستان شد بر آن بود که یک خط تلگرافخانه ایرانی با هزینه خودش دایر نماید. مسیو استاس که در این زمان به مقام مدیر کل گمرک و پست بندرعباس رسیده بود قراردادی را به همین منظور با «نواب اشرف والا شاهزاده انتصارالممالک، رییس تلگرافخانه بوشهر» و حاج محمد شریف ملک التجار منعقد کرد. مفاد این قرار داد عبارتند از:
« فصل اول- جناب حاج محمد شریف ملک التجار تعهد مینماید که یک باب خانه مشروحه در نقشه جداگانه که برای تلگرافخانه است در بندرعباس به محلی که معین شود و مطابق با نقشه مذکور به مبلغ دوهزار و صد تومان بنا نمایند.
فصل دوم - ادای وجه مذکور به قراری خواهد شد که در ذیل مندرج میگردد؛ پانصد تومان در موقع امضا، پانصد تومان پس از پانزده روزشروع از کار، هفتصد تومان یک ماه بعدتر، ولی در صورتی که درجه پیشرفت کار مبلغ دریافتی را بنماید، چهارصد تومان دیگر هم پس از اتمام کار.
فصل سوم- معاهدهکننده مذکور فیالفور شروع در کار خواهد نمود و پس از چهار ماه دیگر امارت را قابل سکنی تسلیم خواهد کرد.
فصل چهارم - مصالح کار باید از هرگونه عیب و نقص عاری بوده باشد، و همچنین معاهدهکننده مذکور باید از عهده هرگونه نقیصهای که کارگزاران تلگرافخانه یا عمال اداره گمرک به او وارد آورند از بابت مصالح و بنا و... چه در ضمن کار چه در موقع تسلیم خانه برآید.
فصل پنجم- اگر چنانچه خدای نخواسته پس از انقضای مدت چهار ماه که موقع تسلیم خانه است خانه تسلیم نشد، اداره گمرک برای هر ماهی از تاخیر، مبلغ بیست و پنج تومان به اسم رفع ضرر از مشارالیه خواهد گرفت.
فصل ششم - در صورت به موقع مجری نداشتن یکی از شرایط مذکوره در کنترات را معاهده کننده مذکور بایستی وجهی که گرفته مسترد نماید، به اضافه مبلغ معینی که به اسم تلف وقت یا سبب دیگر است هم باید بدهد.
بندرعباسی، دوازدهم ماه مارس هزار و نهصد و شش» (سدید السلطنه، 1342، ص151-150).
بنابراین، با تمهیدات دولت ایران دو خط تلگراف در شهرهای این کشور به خصوص مناطق جنوبی دایر گردید که یکی تحت اداره انگلیس و دیگری متعلق به ایران بود. ایرانیان نسبت به ایجاد تلگرافخانه دوگونه واکنش نشان دادند: واکنش نخست تقریبا از همان زمان که صحبت کشیدن خط تلگراف توسط انگلیسیها مطرح شده بود، صورت گرفت و عدهای به مخالفت با آن برخاستند. در متن نوشتهای که از میرزا سعیدخان اشلقی انصاری چاپ گردیده است دلایل مخالفت وی با تلگرافخانه به خوبی بیان شده است:
«انگلیس میخواهد تجارت بزرگ به وسیله همین سیم راه بیندازد» (آدمیت و ناطق، 1356 ص239)
اما عدهای دیگر از مشروطهطلبان و ایرانیانی که در معرض خطر استبداد بودند از آنجا که اماکن انگلیسی به ویژه سفارتخانه، کنسولگریها و تلگرافخانههای این کشور محل امنی بود، به عنوان بستنشینی به اینگونه مراکز روی میآوردند. مشروطه ایرانی پیوند و ارتباط خود را با شهرهای مختلف مدیون همین خطوط تلگراف انگلیسی است. مشروطهخواهان و مردم در معرض خطر استبداد مطلقه در شرایطی که مورد تعقیب قرار میگرفتند به مراکز انگلیسی به ویژه تلگرافخانهها روی میآورند و از این طریق ضمن بهرهمندی از تامین جانی، اخبار خود را به سایر شهرها و همچنین رجال سیاسی ایران و شاه منتقل میکردند. در این میان تلگرافخانههای انگلیسی بیشتر مورد اقبال قرار میگرفتند، چرا که از یک سو مشروطه خواهان اعتمادی به تلگرافخانههای ایرانی که تحت کنترل دولت بود، نداشتند و میترسیدند اخبار محرمانهای که تلگراف میکنند، لو برود و از سوی دیگر هزینه مخابره پیام با تلگرافخانههای تحت کنترل ایران به ویژه تلگرافخانه بندرعباس گرانتر بود. سدیدالسلطنه در این باره نوشته است:
«برخلاف قانون تلگراف که از نظر مجلس گذشته و در همه ایران متداول آمده و در آنجا قید شده، قیمت مخابرات در همه خاک ایران به یک اندازه خواهد بود، در عباسی خلاف آن قانون اعمال و قیمت مخابرات را تلگرافخانه ایران از عباسی برای عموم ممالک داخله از قرار هر یک کلمه سه شاهی دریافت مینماید.»
نکته جالب توجه دیگر این است که انگلیسیها تا سال 1908 م از کشیدن سیم تلگراف به بندرعباس اجتناب کردند، لذا در فاصله سالهای 1254 تا 1286 که دو تحول بزرگ داخلی (صدور فرمان مشروطه) و خارجی (انعقاد قرارداد 1907م میان روس و انگلیس ) در مورد ایران به وقوع پیوست، سیم تلگراف انگلیسی جزیره هنگام فعال بوده و مردم بندرعباس نیز تلگرافهای خود را با هوری (نوعی قایق کوچک) به جزیره هنگام میفرستادند و از آنجا مخابره میکردند (سدیدالسلطنه 1342، ص137).
پس از امضای قرارداد 1907 م انگلستان برای حفظ منافع خود در مناطق جنوبی ایران در پی احداث یک راه شوسه میان بندرعباس و کرمان برآمد. این راه نقش مهمی در انتقال نیروهای وابسته به انگلیس(S.P.R) برای سرکوب شورش سعیدآباد عـلیه انگـلیسیها داشت. موفقیت دیگر بریتانیا بسته به این بود که اخبار داخلی ایران را به سرعت مخابره میکردند. کاردار سفارت انگلیسی در ایران در این باره گفته است:
«خبری که باید چندین روز به انگلیس برسد، او با این سیم فرستاده و 6 ساعته جواب گرفته که از متخصصان استقبال کند.»
از شواهد برمیآید که ماموران تلگرافخانه انگلیس اخبار مربوط به متحصنین و خواستههای آنها را به دیگر مشروطهخواهان، بهصورت دستکاریشده مخابره میکردند، بهطوری که زمانی از شیراز تلگرافی به اصفهان مخابره شد. متن این تلگراف که طبق معمول با سیم انگلیسی مخابره شده با متنی که از طریق تلگرافخانه دولتی ایران فرستاده شده مغایرت دارد. پس از تحقیقی که توسط حاج آقا نورالله اصفهانی صورت گرفت معلوم شد که آنچه از طریق سیم انگلیسی مخابره شده خلاف واقع است.
دولت انگلستان در سال 1295 در صدد اتصال سیم تلگراف بندرعباس به کرمان برآمد. به این منظور کشتی آتندا از بمبئی روانه این بندر شد. مهندس سیم کشی مستر پن سنت برای این کار ماموریت یافت.اعتماد نظام پسر شجاع نظام نائبالحکومه مامور همراهی و فراهم کردن مقدمات و تسهیلات شد.حدود بیست و سه هزار قطعه اسباب و وسایل معادل 173 تن ارسال گردید. گروه سیمکشی از دوم ذیالحجه در محل کنسولگری شروع به نصب ستون و سیم کردند.در سیزدهم محرم تا انتهای حدود بندر عباس به مسافت چهل میل سیمکشی شد. پنجاه نفر تفنگچی و پانزده سواره نظام حکومتی برای دو ماه به منظور مراقبت به خدمت گرفته شدند. پس از پایان ماموریت پن سنت در اول صفر 1335ق، مستر بلک من به همراه معاونش مدکاف از کرمان آمدند و مازاد وسایل را بار شش هزار شتر و الاغ به کرمان بردند.هزینه این جابهجایی به شرح ذیل است:
«از عباسی به پور احمد صدمن هیژده تومان از عباسی به دولت آباد صد من بیست و دو تومان از عباسی به سر دره صد من بیست و هفت تومان از عباسی به بافت صد من سی و یک تومان از عباسی به قلعه عسکر صد من سی وسه تومان از عباسی به کرمان صد من چهل تومان» (سدیدالسلطنه،1371،ص270) جمعآوری ادوات و وسایل اضافی سه ماه از اواخر ذیالقعده تا اواسط ماه صفر به طول انجامید، سپس در نوزدهم صفر بلک من امتداد مسیر سیمکشی شده به سمت کرمان را عهدهدار شد. کار سیمکشی به سمت کرمان مدت هفت ماه و هفت روز زمان برد و اول مه1907 به پایان رسید و تلگرافخانهای در بافت ایجاد شد.
منابع:
- مرکز اسناد و آرشیو تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه، 1325 ق، ک 20، پ 18، اسناد شماره 23-1
- آدمیت، فریدون و ناطق، هما (1356) افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوره قاجار. تهران : آگاه.
- افشار سیستانی، ایرج(1372 )جزیره ابوموسی و جزایر تنب بزرگ وکوچک. تهران:وزارت امور خارجه.
- اوین، اوژن (1362) ایران امروز. ترجمه علی اصغر سعیدی. تهران: زوار.
- جناب، محمد علی (بیتا) خلیج فارس. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی.
- دولتآبادی، یحیی (1362) حیات یحیی. جلد دوم، تهران: جاویدان.
- رائین، اسماعیل(1354) انجمنهای سری در انقلاب مشروطیت ایران. تهران: تهران مصور.
- زعیمی، غلامرضا(1383) تنگه هرمز. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی (مجموعه از ایران چه میدانم؟ شماره 23)
- سایبانی، احمد (1380) بندرعباس و هلال طلایی. بیجا: زعیم.
- سدیدالسلطنه، محمدعلی (1342) بندرعباس و خلیج فارس. تهران: ابن سینا.
ارسال نظر