گروه تاریخ اقتصاد - ناپلئون بناپارت سال‌ها سودای حمله به هند را در سر می‌پروراند او بعد از خواندن یادداشت‌های یک تاجر فرانسوی مقیم قسطنطنیه به نام اسکالن در پی گشایش هند برآمد.
یک‌نفر دیگر مقیم مشرق زمین به‌نام روسو را که پدر او جزو هیات مامورین مجمع مستعمرات فرانسه در هند بود به تاریخ ۱۷۶۹ م. نزد کریم‌خان به ایران فرستاد و او، معلومات نفیسی درباره مملکت ایران به وزارت روابط خارجه داده بود. همچنین ناپلئون می‌دانست که نام گاردان در بنادر شرقی مدیترانه و ایران معروف است؛ چه خاندان او مدت‌ها در این نواحی مقام قنسولی داشتند، به علاوه چون فرانسه از سابق به پاک‌دامنی در مشرق زمین مشهور و سلاطین سابق آن نیز همه وقت مردم عالیجاهی را به ماموریت به این سرزمین فرستاده بودند، ناپلئون هم برای رسیدن به مقصود همین سیره را تعقیب کرده و زمام امور را در کف کسی که به شرافت نسب و حسب معروف بود نهاد. ناپلئون با فرستادن هیاتی به ریاست سرتیپ گاردان، معاهده فین‌کن‌اشتاین را در تاریخ ۴ مه ۱۸۰۷ در اردوگاه فین‌کن‌اشتاین به امضا رساند. او قبل از امضای آن؛ یعنی در تاریخ ۱۲ آوریل، حکم فرستادن هیاتی را به ایران امضا کرده بود، ولی آن حکم جزو مراسلات مربوط به امور سری بود. ترتیب انتخاب اعضای این هیات فوق‌العاده خوب بود؛ زیرا تمام آنها صاحب‌منصبانی رشید، هوشمند و جوان بودند و سن گاردان نیز از چهل تجاوز نمی‌کرد. تعلیماتی هم که ناپلئون به سرتیپ گاردان داد با مطالعه آنها آثار فراست را به‌خوبی می‌توان مشاهده کرد؛ زیرا این تعلیمات همه مخلوق ذهن و فکر اوست.
ماموریت ژنرال گاردان در ایران، ترجمه عباس اقبال، نشر نگاه، ۱۳۶۲