قیام قهرمانان ملی خلیج فارس
گروه تاریخ اقتصاد -خلیج فارس به دلیل اهمیت جغرافیایی، تجاری و فرهنگی آن همیشه به عنوان یکی از خاستگاههای قهرمانان ملی کشور بوده است. این سرزمین گسترده در دورانهای مختلف تاریخی، چه هجوم اسکندر، خلفای اموی و عباسی یا تاختوتاز مغولان و حمله استعمارگران هربار قهرمانی ملی و شاخص را باز زایش میکند. شما نگاه کنید به کوچک جنگلی در جنگلهای شمال، ستارخان و باقرخان در سهند و سبلان آذربایجان، یعقوب لیث صفاری در سیستان یا امام قلی خان در جزایر خلیج فارس. . . یکی از نکات مهمی که شما به آن اشاره کردید همین نظرگاه قهرمانان ملی است.
گروه تاریخ اقتصاد -خلیج فارس به دلیل اهمیت جغرافیایی، تجاری و فرهنگی آن همیشه به عنوان یکی از خاستگاههای قهرمانان ملی کشور بوده است. این سرزمین گسترده در دورانهای مختلف تاریخی، چه هجوم اسکندر، خلفای اموی و عباسی یا تاختوتاز مغولان و حمله استعمارگران هربار قهرمانی ملی و شاخص را باز زایش میکند.
شما نگاه کنید به کوچک جنگلی در جنگلهای شمال، ستارخان و باقرخان در سهند و سبلان آذربایجان، یعقوب لیث صفاری در سیستان یا امام قلی خان در جزایر خلیج فارس... یکی از نکات مهمی که شما به آن اشاره کردید همین نظرگاه قهرمانان ملی است. به این معنا که آنها مردمی بودند، در خدمت مردم و در راه بر صدرنشاندن مردم مبارزه میکردند، که نمودش درواقع همان یکپارچگی ملی برای حفظ میهن بوده است. حالا یک وقتی این حفظ میهن در حفظ خاک معنا پیدا میکرده، زمانی در حفظ فرهنگ و گاهی هم هویت و اصالت بوده است.
به گواهی تاریخ با هر فشار داخلی دولتها یا هجوم بیگانگان یک قهرمان ملی از گروههای مختلف مردم ظهور پیدا میکرده است. این قیامها نشان از همبستگی اقوام مختلف ایرانی دارد. در جنوب رییسعلی دلواری بدون هیچ حمایتی از سوی دولت مرکزی در اواخر دولت قاجار و جنگ جهانی اول، در مقابل هجوم انگلیسیها مقاومت میکند. پیش از آن نیز امامقلی خان سردار نامی دوره شاه عباس صفوی باعث بیرونراندن پرتغالیها از جزایر آبراهه هرمز و گستره خلیج فارس میگردد. آنچه مهم است اینکه این قیامها با حمایت هموطنان ساکن در پس کرانههای خلیجفارس همواره ادامه پیدا کرده است. نقش کازرون، فیروزآباد، شیراز و عشایر قشقایی در قیام تنگستان به خوبی دیده میشود.
قهرمانان ملی هماره در حال خلقشدن هستند. همچنین این را هم اضافه کنم که یکی از مهمترین و درخشانترین میراث باقیمانده فرآیندی فرهنگی است. به چه شکل؟ مثلا قهرمانان ملی ایرانی در خلیج فارس هیچگاه آفریننده یا آغازگر جنگ نبودند و در قیامشان فرهنگ آزادیخواهی، احترام به اسرای جنگی و حقوق انسانی وجود دارد. عدم کشتار مزدوران هندی در لشکر انگلیسیها بهوسیله رییسعلی دلواری یا سربازان شکستخورده پرتغالی بهوسیله امامقلی خان مثال گویای این فرهنگ پیشرو است. درواقع مهارتهای جنگاوری آنها بخشی از نبوغشان بود، اما توسعه و آبادانی کشور از مهمترین اقدامات روشن و فرهنگساز آن قهرمانان ملی است. علاوه بر این، ابعاد مختلف شخصیتهای آنان حیرتانگیز است. مثلا بسیاری از مکانهای عامالمنفعه مثل پل خان مرودشت، سی و سه پل اصفهان، مدرسه خان یا مسجد جامع عتیق شیراز از جمله آثاری است که از خانواده امامقلی خان باقی مانده است.
البته مثالها فراوان است، اما تنها گفتن و مرور این موارد کافی نیست. اینجا یک مسالهای به وجود میآید و آن هم وظیفه و رسالت ما در برابر این حجم انبوه میراث ملی است. بازسازی این حماسههای ملی، صرفا تجسم نبردهای خونین تاریخی نیست و خود باعث درهمآمیختگی اقوام کهن در ایران به عنوان خاستگاه فرهنگ ملی است. آنچه روشن است یکپارچگی منطقی ملی باعث کاستن تهدیدات خارجی یا جریانات جداییطلب داخلی میگردد. بخش عظیمی از خودکمبینی و خدشهسازی غرور ملی جامعه امروزی با باز زندهسازی قهرمانان ملی التیام بخشیده میشود. تداوم خلق آفرینندگی قهرمانان ملی و خلق رویدادهای افتخارآمیز از مهمترین ویژگیهای فرهنگی است. این بخشی از همان رسالت و وظیفه ماست که گفتم. آخرین و شاید تلخترین نکته در مورد قهرمانان ملی، چگونگی پایان زندگی آنان است. موضوع تلخی که با دیدن زندگی مصدق، امیر کبیر، رییسعلی دلواری و امامقلی خان و دیگر آزادیخواهان میتوان دید. قتل و خانهنشینی عموما فرجام تلاش این دگراندیشان بوده است. البته در زمان حیات بسیاری از قهرمانان ملی دوران پس از اسلام نیز آنها از تهمتهای متعدد بینصیب نبودهاند. ادامه این روند باعث
میشود که سرعت زایش حرکتهای اصلاحآمیز در جامعه کند گردد. تهمتهایی که هیچگاه از لحاظ مستندات تاریخی اثبات نشدند. مثلا اینکه گفته میشود قتل بومیان جزایر بهوسیله امامقلی خان صورت گرفته یا رییسعلی دلواری با نیروهای آلمانی همدست بود یا ... از جمله همین ادعاها است. نکته آخر در مورد قهرمانان ملی در خلیج فارس آن است که آنها با هجوم استعمارگران پرتغالی، هلندی و انگلیسی ظهور کردند و عموما در یک دوره زمانی اواخر قرن شانزدهم تا جنگ جهانی اول بودند. دلیل این امر آن است که پیش از آن ایرانیان، تنها حاکمان خلیج فارس بودند.
منبع- بخشی از گفت و گوی آریامن احمدی با عبدالرضا دشتیزاده، باستانشناس و رییس میراث فرهنگی جزیره قشم
ارسال نظر