گروه تاریخ اقتصاد- مذاکرات نمایندگان دارالشورای ملی در روز شنبه 5 اردیبهشت 1286شمسی درباره عدم مسوولیت‌پذیری وزرا و به نتیجه نرسیدن بحث‌ها و گفت‌وگوهای نمایندگان مجلس ادامه یافته است که خلاصه آن را در زیر می‌خوانید:
بدوا یکی از وکلای آذربایجان چنین عنوان نمود که الساعه طهران از جهت امر نان نزدیک است آشوب بشود در دکان هر نانوایی جمعیت جمع شده نمی‌توانند نان بگیرند، در این فقره یک قرار لازمه داده شود که مردم آسوده شوند؛ اینک وزارت داخله یا سایرین هر اظهاری می‌نمایند تمام طفره است و به این طفره هیچ کاری پیش نمی‌رود.
رییس: دیروز عصر مجلس خاصی به جهت این کار منعقد شد، وزارت مالیه و حکومت و روسای کمپانی نان و جمعی از وکلا حضور داشتند عذر خواسته بودند، بالاخره پس از مذاکرات زیاد همه را با جد و جهد رفتند که به هر شکلی که هست، گندم برسانند. حال روسای کمپانی اینجا هستند و بهتر می‌دانند امروز اقدامی شده یا نه. وکیل همدان اظهار کردند که امروز درمنزل وزیر دربار بودم، هرچه می‌توانستند در فراهم کردن گندم سعی کردند، یک اندازه قبول شد که مال فرستاده شده از خارج حمل شود قریب هزار خروار از قزوین و همچنین از بعضی جاها که گندم هست و یک مقداری هم که در طهران نزد ملاکین هست، قرار شد بعد از مراجعت از حضور همایونی جدا بخواهند. یکی از وکلا اظهار نمود دو دفعه است اسم وزارت دربار را در عمل نان می‌شنوم! مگر عمل نان هم جزو تشریفات درباری است؟ گفتند چون وزارت دربار حکومت دارالخلافه را هم دارند و نیز دو سهم با کمپانی نان شرکت دارند از آن جهت است. پس از این چون دبیرالملک معاون وزارت داخله در مجلس حضور داشتند یکی از وکلا چنین عنوان نمودند که تکلیف ما نیست این حرف‌ها را بزنیم! تکلیف ما وضع قانون است، تکلیف ما در هیات وزرا مسوول صحیح بودن است، هروقت چنین هیاتی را دارا شدید آن وقت کارها صحیح خواهد بود. در این مساله دو ماه است که اوقات خود را ضایع کرده‌اید و حال آنکه در هیچ جا معمول نیست که همیشه مجلس به این طور کارها برسد این مال وقتی است که اگر در عرض سال یک دفعه دو دفعه چنین اتفاق بیفتد از طرف مجلس اقدام شود، آن هم این طور که اخطار نماید به وزارت داخله یا به هر وزارتخانه که راجع است.
اگر اقدام کرد خیلی خوب، و الا باید مجلس را متقاعد کند که چرا اقدام نکرده یا اینکه باید استعفا بدهد. حالا باید شما بگویید این مساله را اخطار کردیم توسط معاون وزارت داخله به وزیرداخله. آصف‌الدوله و سبب هر دو در طهران هستند، چرا مجلس را متقاعد نمی‌کنند تکلیف شما این است که همین را بگویید.
و یکی دیگر از وکلا اظهار کرد: ما وکلا که جمع شده‌ایم اینجا یک تکلیفی داریم حتی‌الامکان باید این خدمت را به طور صلاح انجام بدهیم. من می‌گویم این مجلس هم به تکلیف خود عمل نکرده؛ اول تکلیف مجلس وضع قانون است روزی که قانون راشی و مرتشی را وضع می‌کرد من اینجا روی قالیچه نشسته، گفتم یکی از اصول قوانین همه جاست که هر قانونی را مجلس وضع کرد باید مدت اجرای آن را هم معین نمایند که کی آن قانون را باید هیات مجریه به اجرا بگذارد. اگر آن روز معین می‌شد، این‌طور مسامحه نمی‌شد! کو قانون راشی و مرتشی! کو قانون اینکه یک‌نفر در دو اداره مختلفه متصدی دوکار نشود، تکلیف این را معین نمایید.
یکی از وکلای آذربایجان چنین عنوان نمود هر چه می‌خواهیم اعتراضی نکنیم نمی‌شود. یک مساله را می‌گوییم سه ماه می‌گذرد و بحران می‌شود این مساله استرداد اسرا در تمام روزنامه‌های دنیا نوشته شده و باید ما تعقیب کنیم و به گمان من، مجازات مرتکبین مقدم است از استرداد اسرا! آن روز گفته شد مرتکبین را در محکمه که کمیسیونی هم از مجلس بشود حاضر نمایند نکردند و نخواهند هم کرد.
باز همان وکیل آذربایجان اظهار کرد بنده می‌گویم و عقیده‌ام این است هر کاری که به هر وزارتخانه رجوع می‌شود باید به جهت انجام آن مدتی معین کرد و آخرآن مدت اگر اقدام نشد آن وزیر را معزول نمایند. گفته شد پس همین‌طور به جهت استرداد اسرا، وقت قرار بگذارید، جواب داده شد اول تحقیق است، بعد مجازات و استرداد.
آقا سیدعبدالله مجتهد: این هیات وزرا را آوردید اینجا مسوولیت قبول کردند چه کردید؟ یکی از وکلا اظهار کرد مکرر عرض کرده‌ام که کاغذ و مرکب و قلم کار نمی‌کند! این صحیح است مجلس باید قانون وضع کند و بنویسد، ولی آن کاغذ مجری می‌خواهد کاغذ کار نمی‌کند. امروز صراحتا عرض می‌کنم این هیات مجریه با این مجلس موافق نیست، مملکت روسیه وزرا دارند، رییس‌الوزرا دارند قریب پانزده روز است دو دفعه در دوما داخل مذاکرات شده، به‌علاوه قوانین ادارات را کلیه و ترتیب مدد معاش برای عجز و فقرا و توسعه مریض‌خانه‌ها و دستگیری از عمله‌های کارخانه‌ها، شخص خود وزارت داخله آورده است به دوما و نشسته است مذاکره می‌کند که بگذرد و باید اینطور موافقت بشود وقتی که وزارت داخله ما هم آمد به مجلس بدون نوشتن عریضه، آن وقت می‌دانیم موافقت است، مگر نه این است ما برای اصلاح این مملکت و این ملت حرف می‌زنیم، مگر نه آنها از این ملت هستند، در صورتی که ما آنها را می‌خواهیم که با هم موافق باشیم، چه ضرر دارد آنها هم بیایند مجلس رای بدهند، قانون بیاورید دست به دست بدهیم این ملت را آزاد کنیم.
آقا سیدعبدالله مجتهد: تکلیف این است که ما بنویسیم محتکرین گندم را بیاورند بفروشند.
یکی از وکلای آذربایجان اظهار کرد که در مقام مدت، شدت مهلت سه روز است، اگر محتکرین گندم‌هایی که دارند تا روز سه‌شنبه فروختند خیلی خوب و اگر نفروختند روز چهارشنبه در هر کجا که انبار هست گندم را در بیاورند در بازار بفروشند به قیمت عادله و پول آن را به صاحبانش رد کنند.
اگر ما می‌خواهیم اساس سلطنت مشروطه را محکم کنیم باید به ملاحظه اینکه فلان شخص آقازاده است یا چیز دیگر، کاری ندهیم، بلکه باید از روی استحقاق و قابلیت کار داده شود. در این موقع مجلس ختم شد.