مناقشه بر سر نظامنامه

گروه تاریخ اقتصاد - مذاکرات جلسه دوازدهم مجلس شورای ملی، در تاریخ ۲۲ شوال سال ۱۳۲۴ قمری برابر با روز یکشنبه، ۱۷ آذرماه سال ۱۲۸۵ شمسی معطوف به نظامنامه مجلس و تاخیر در امضای آن از طرف دربار، بوده است. آقا میرزا ابوالحسن خان: آخر مساله نظامنامه به کجا رسید همه روزه مطالبه آن را می‌کنیم، به ما نمی‌دهند دیگر اینکه تکلیف ما با معاندین چیست. سعدالدوله: آمدن ما در اینجا برای انجام کارها است نه نشستن بی حاصل. تکلیف نظامنامه را معین نمایید. آقاسیدمحمد تقی: جدا باید مطالبه کرد. آقا میرزا محسن: عذر تعویق را کسالت وجود مبارک شاه می‌دانند و حال اینکه هر روزه احکام و قوانین به صحه همایونی می‌رسانند و تسامح این خائنین از جهت این است که بعد از ورود موکب اقدس ولیعهد شاید بتوانند به وساوس و دسایس امر را متقلب نمایند و حال آنکه ولایت عهد خود یگانه خیرخواه ملت و دولت و اول همراه موسس این اساس مقدس هستند مَثَل خائنین، مَثَل معروف کاسه گرم‌تر از آش است. سعدالدوله: شنیدم چند روز است که اجزای بانک ملی به اداره قشونی پول می‌دهند آیا صحت دارد. بر فرض صحت چرا بدون امضای نظامنامه و تصویب مجلس این کار را می‌کنند. حاجی معین التجار: پول دادن به قشون صحت دارد، چون چند نفر از خائنین تحریک کرده بودند که سربازها به یکی از سفارتخانه‌ها متحصن شوند واین تحصن را علت و موجب تخریب استقراض داخله و بانک ملی و باعث استقراض از خارجه نمایند؛ لذا صدارت عظمی چنین مصلحت دیدند که به یک میزان پولی به قشون داده شود گفتیم که تا نظامنامه صحه نشود و امتیازنامه بانک معلوم نگردد دادن پول مشکل است. فرمودند که شما پول بدهید نظامنامه فردا صحه (امضا) خواهد شد فردای آن روز هم صحه نشد باز فرمودند که شما اطمینان داشته باشید صحه نظامنامه وامتیازنامه را تعهد می‌کنیم. بر حسب فرمایش این وجه در حضور حضرت اقدس والا نایب‌السلطنه به قشون پرداخت شد. سعدالدوله: بعد از اطمینان عاقبت امر چه خواهد شد به جمع‌آوری پول و دادن آن هر دو اقدام شد، لکن باید بدانیم تکلیف نظامنامه چیست و با آنکه هر روز قوانین و بروات به صحه می‌رسد و دستخط‌ها صادر می‌شود چگونه است که نظامنامه به صحه نمی‌رسد شما برای همه اصلاحات پول لازم دارید و پول فراهم نمی‌شود، مگر با اصلاح بودجه مالیاتی و اصلاح بودجه مالیات نمی‌شود، مگر به نظامنامه. حاجی معین التجار: از دولت بخواهید وزیر مالیه حاضر شود گفت وگو کند. سعدالدوله: این قدر می‌دانم که خودمان را فریب می‌دهیم (مجلسیان و حضار هم تحسین و تصدیق این کلمه را نمودند). صدیق حضرت: تکلیف این است که چند نفر از وکلا بروند از صدارت نظامنامه را مطالبه کنند. سعدالدوله: عریضه در این باب به صدارت نوشته شود و چند نفر از وکلا بروند و مطالبه کنند تا رفع تکلیف از ایشان بشود و هر گاه از ایشان مسامحه دیده شد به حضور همایونی رفته استدعای صحه نمایند. حاجی سید ابراهیم: امروز بعضی از اصناف حاضر بودند که دکاکین را ببندند تا امر نظامنامه صورت بگیرد. گفتیم صبر کنید ان شاءالله تا فردا به صحه می‌رسد. سعدالدوله: به عقیده من از اول از طرف مجلس نظامنامه لازم نبود که تا این قدر در این مدت معطل بماند، ولی حال که نوشته شد و به مقتضای یکی از فصول آن باید تمام مطالب به امضا و صحه همایونی باشد، لذا باید با صحه مطالبه کرد وباید عده و حدود اشخاصی که به رسالت از جانب مجلس بروند، معین نمایند. رییس: شش نفر از وکلا بروند (امروز بروند یا فردا؟) سعدالدوله: از حالا بدون مسامحه حاضر شوند برای رفتن. مکتوبی به صدارت عظمی نوشته شد که علت تاخیر نظامنامه و عدم صحه با آنکه در تاخیر آن خیلی ضرر به دولت وملت وارد خواهد شد، چیست؟ چند نفر از وکلا به موجب اسامی ذیل به حضور می‌رسند که نظامنامه را صحه شده گرفته مفتخرا به مجلس مراجعت نمایند: حاجی شیخ علی، مخبرالملک، آقامیرزا ابوالحسن خان، حاجی معین التجار، حاجی سید نصراله، عون‌الدوله آقا سید حسین بروجردی. برخی گفتند کسالت شاه مانع نیست تطبیق این نسخه با اصل هم شده این عذرها نباید مسموع ومقبول شود. بعضی گفتند در خصوص واقعه عراق عرب چه باید کرد. در جواب اظهار شد که گویا والی بغداد و متصرف کربلا معزول و عوارض از رعایای ایران برداشته شده. آقا میرزا سید محمد: عزل والی جبران قتل پنجاه نفر از مسلمانان و این حرکات شنیعه را نمی‌کند. صدیق حضرت: صحت عزل والی ومتصرفات هنوز معلوم نیست و اصلا شیوه و رویه عثمانی‌ها غدر و خدعه است. امروز قبل از شروع مذاکره، بیست نفر از شاگردان مدرسه مدبریه در مجلس حاضر شده و خطابه خوانده یکصد تومان هم برای بانک ملی آورده، تقدیم کردند. صد تومان مزبور را مدبرالدوله به اسم اطفال مدرسه از قرار نفری پنج تومان اعانه داده بودند. لایحه‌ای هم از طرف هواخواهان مجلس در اظهار حمایت و تمجید از اساس مجلس و خطاب به وکلای محترم بنا به توصیه و درخواست آنها قرائت شد. لوحه سردر مجلس مقدس که به عنوان (دارالشورای ملت ایران ) و (عدل مظفری) رقم شده بود با جمعیت و شکوه فوق العاده به میمنت و مبارکی نصب و لایحه مفصلی هم در آن هنگام قرائت شد و عموم مردم را فرح و سرور بی اندازه دست داد.