موضع ایران در جنگ شوروی و آلمان

در تاریخ چهارم تیرماه سال ۱۳۲۰ تلگراف سفارت ایران در مسکو درباره موضع ایران در قبال جنگ شوروی با آلمان به وزارت امور خارجه رسید. در تلگراف سفارت ایران در مسکو که توسط ساعد نوشته شده، به نگرانی دولت شوروی از موضع ایران در قبال جنگ شوروی و آلمان و حضور تعدادی آلمانی در کشور اشاره شده است. دولت ایران نیز در پاسخ به این نگرانی، بیطرفی خود را در جنگ و نیز توانایی ایران را در کنترل اتباع خارجه از جمله آلمانی‌های مقیم ایران، ابراز داشته است. در روز ۲۲ ژوئن سال ۱۹۴۱ میلادی حوالی ساعت ۴ صبح استالین در ویلای خود در حومه مسکو پس از تماس تلفنی ژنرال ژوکف از خواب بیدار می‌شود: «جنگ شروع شد». نیروهای ارتش آلمان در ساعت اولیه بامداد آن روز وارد خاک اتحاد جماهیر شوروی شده بودند. عملیات حمله به خاک شوروی با نام رمز «بارباروسا» یک سال پس از تسلیم فرانسه در مقابل آلمان آغاز شد. آدولف هیتلر پس از امضای پیمان عدم تخاصم با استالین و تسلیم شدن فرانسه در پی یک جنگ برق آسا فقط با بریتانیا به رهبری وینستون چرچیل مواجه بود که در برابرش مقاومت می‌کرد. بنابراین به تشویق فن ریبن تروب وزیرخارجه آلمان هیتلرتصمیم گرفت به سرزمین متحد سابق او یعنی استالین حمله کند.حمله به شوروی به طور محرمانه برای روز ۱۵ مه برنامه‌ریزی شده بود اما هیتلر ناگزیر شد طرح حمله‌اش را پنج هفته به تعویق بیندازد تا در جریان این مدت سرزمین‌های بالکان را به زانو درآورد.در روز ۶ آوریل، ارتش ورماخت یوگسلاوی را که تهدید کرده بود به دشمنان آلمان می‌پیوندد تصرف کرد و همزمان ارتش آلمان ناگزیر شد به ایتالیایی‌ها که بیهوده تلاش می‌کردند، یونان را تصرف کنند، کمک کند. آلمان ها سرزمین‌های بالکان را تصرف کردند اما این پیروزی به قیمت تاخیر در حمله به شوروی تمام شد که عواقب وخیمی در آینده برای ارتش آلمان داشت. به رغم پنهان کاری بسیار آلمانی ها در مورد طرح حمله علیه شوروی، استالین خیلی زود و به طور کامل توسط سرویس‌های مخفی اش و به ویژه جاسوس شوروی در توکیو از این طرح مطلع شده بود. اما او که به اعتبار پیمان عدم تخاصم با نازی‌ها اعتقاد داشت نمی‌توانست قریب‌الوقوع بودن حمله را باور کند. درپی حمله آلمان به شوروی، استالین دچار یک افسردگی عمیق شد و خود را روزها در ویلایش پنهان کرد بی آنکه کسی را بپذیرد. دیکتاتور شوروی نمی‌توانست خیانت هیتلر و لغو پیمان سال ۱۹۳۹ را باور کند. به عقیده بسیاری از کارشناسان آن دوره و حتی شخص استالین، پیروزی آلمان‌ها و تصرف شوروی به نظر غیرقابل اجتناب بود. در ابتدای یورش آلمان‌ها، ارتش ورماخت در مقابل یک ارتش سرخ روحیه باخته و تضعیف شده بر اثر تصفیه‌های مرگبار استالین به سرعت در خاک شوروی پیش رفت. آلمان‌ها با ۳ میلیون سرباز، ۳۶۰۰ دستگاه تانک و ۴۲۰۰ فروند هواپیما به سرعت به سوی شرق پیش رفته و شهرکی‌یف را تصرف و شهر لنینگراد (سن پترزبورگ) را محاصره کردند.این جنگ بسیار بیرحمانه بود.مدتی بعد استالین به خود آمد و توصیه‌های ژنرال‌های ارتش سرخ را پذیرفت و دستور داد هرچه سریع‌تر کارخانه‌هایی که وجودشان برای بقای شوروی حیاتی بود را پیاده کرده و به ماورای اورال منتقل کنند و هر چیزی که قابل انتقال نبود را نابود نمایند.شوروی‌ها سیاست زمین سوخته را در مقابل ارتش شکست‌ناپذیر آلمان در پیش گرفتند تا آنها نتوانند غذا و دیگر ملزومات خود را از سرزمین‌های اشغالی تامین کنند. ارتش ورماخت قبل از اینکه به مسکو برسد توسط زمستان طاقت فرسای روسیه متوقف شد. این بار آنها با دشمنی روبه‌رو شده بودند که در مقابل آن کاری از دستشان ساخته نبود.جنگی که دو سال بعد با تسلیم سربازان آلمانی در استالینگراد، مقدمات ضدحمله متقابل شوروی به خاک آلمان را فراهم آورد.