اسناد گلی بازمانده از دوره هخامنشی به خط آرامی نوشته شده‌اند؛ یعنی همان خطی که خط و زبان [بین‌المللی] اداری هخامنشی به شمار می‌رفت. تعدادی از لوح‌های گلی، اشاره به پرداخت‌هایی دارند که به چاپارها داده می‌شد. این متن‌ها اشاره به کهن‌ترین پرداخت‌هایی دارد که به نظام دولتی پستی داده می‌شد. حتی اسب‌های چالاک نظام پستی نیز سهمیه‌ جداگانه داشته‌اند.قطعاتی از گل نوشته‌های باروی تخت جمشید که در ایران طبقه‌بندی شده به عنوان فعالیت متخصصان ایرانی به نمایش درآمده. سفال شکسته‌ کشف شده به همراه این مجموعه، مدرکی است که نشان می‌دهد که لوح‌های درون کوزه‌های سفالی نگهداری می‌شده‌اند. داستان عجیبی است. محموله‌های ارسالی، افزون بر آنکه مهر می‌خوردند، به شکل دیگری نیز بازبینی می‌شدند. اگر مهرِ محموله، با مهر اصلی مطابقت نداشت، آن‌گاه در می‌یافتند که حامل آنها در حفظ امانت خیانت کرده. شکسته شدن این مهر و موم، به معنای نداشتن کیفیت لازم کالابود. چنین مهرهایی چه چیزی به خاطر می‌آورد؟ آیا شبیه مهرهای کیفیت کالای فعلی نیست؟ چندماه پیش قلمی کشف شد که به دوره پروتو عیلامی تعلق دارد. هخامنشیان الواح گلی را در دست می‌گرفتند و با این قلم‌ها روی آنها می‌نوشتند. قلم فوق را می‌شود در نمایشگاه دید و شاید حتی بتوان با کمی دقت اثر دستی را که روزگاری با آن، در بخشی از شاهنشاهی بزرگ پارس کار می‌کرده روی آن حس کرد.حدود ۱۰ سال پیش، ۳۵هزار قطعه خردشده توسط تیم تخصصی مرکز پژوهش‌های هخامنشی موزه ملی طبقه‌بندی شده و یک جعبه از آنها به نمایش در آمده. شاید با کنار هم قرارگرفتن این قطعات شکسته رازهای جدیدی فاش شوند. رازهایی که (چه بخواهیم و چه نخواهیم) متعلق به تاریخ این سرزمین است. درست مثل مواجبی که به مسافران داده می‌شد. نام مناطقی چون قندهار، هند، مصر، سارو (در آسیای صغیر)، شوش و کرمان به چشم می‌خورد.کتیبه‌ها ثابت می‌کنند که به‌رغم باور عموم، تخت جمشید بیشتر یک مرکز بزرگ اداری بوده که «پرنکه» عموی داریوش بزرگ، نظارت بر نظام‌های اجرایی آن را برعهده داشت. تصویری از پرنکه، مرد شماره دو شاهنشاهی داریوش نیز در حجاری‌های باستانی وجود دارد. نویسنده: وفا شمس (برگرفته از یک گزارش)