رقابت بانکداری انگلیسی و روسی در تهران

تاریخ اقتصاد - اوضاع اقتصادی ایران در دوران مشروطیت، موضوعی است که نگاه بسیاری از تحلیلگران تاریخ معاصر ایران را به خود معطوف کرده است. در این میان کتاب «ایران در آستانه مشروطیت» نوشته آرنولد هنری ساویچ لندور با ترجمه علی اکبر عبدالرشیدی، از جمله منابع درخور توجه است که فضای اجتماعی و اقتصادی آن دوره را به روشنی ترسیم کرده است. آنچه می‌خوانید بخشی از این کتاب است که به زمینه‌ها و پیامدهای شکل‌گیری بانکداری در ایران پرداخته است. بانک‌های ایران به سه دسته تقسیم می‌شوند: دسته اول بانک‌هایی هستند که محلی و کوچکند. بانکداران این بانک‌ها گاه جواهرفروشی خود را با بانکداری می‌آمیزند و صرافی هم می‌کنند. اما بانک‌های بزرگ‌تر و مهم‌تر داخلی شامل بانک شاهی (بانک انگلستان)، بانک دسکومته ادو پرت (بانک روسیه) و آژانس بانک انترناسیوناله دو کومرس دو مسکو (بانک پولیاکوف)، می‌شود. موسسات دیگری هم وجود دارد: زیگلر و شرکا، هوتز، شرکت تجاری خلیج‌فارس و شرکا و مانند آن. این شرکت‌ها در کنار فعالیت‌های معمول تجاری خود کار بانکی هم انجام می‌دهند. اما این موسسه‌ها بانک نیستند.

بانک شاهی ایران یک شرکت کاملا انگلیسی است که برای ما موسسه بسیار جالبی است. دفتر مرکزی آن در ساختمانی بسیار زیبا در میدان اصلی شهر تهران قرار دارد. در تبریز، اصفهان، مشهد، یزد، شیراز، بوشهر، کرمانشاه و در بازار تهران شعبه دارد. پرداختن به مسیر تشکیل و تکامل این بانک از ابتدا تا امروز در اینجا ضرورتی ندارد. این بانک در آغاز با مشکلات زیادی روبه‌رو بود و نمی‌توانست مدیران و سهامدارانش را در لندن ارضا کند. یک چیز مسلم است و آن اینکه اگر بانک شاهی صاحب اعتباری است که امروز از آن برخوردار است، این اعتبار را به آقای رابینو مدیون است. آقای رابینو مدیر بانک است. بدون بروبرگرد محترم‌ترین و معتبرترین خارجی مقیم ایران است.

به مساله تلخ وام و وام دادن در ایران اشاره‌ای نمی‌کنم. بانک شاهی منابع مالی خوبی در ایران در اختیار دارد. موفقیت‌ها و شکست‌های بانک مثل امتیاز راه‌سازی یا شرکت معدن را هم مورد بررسی قرار نمی‌دهم. در بخش امتیاز راه‌سازی بدون تردید اگر بانک به هوش نبود و اگر کمی بیشتر زمان برده بود سرمایه در نهایت پرداخت شده و خوب هم پرداخت شده بود. اما در کشور کندی مثل ایران که همه چیز آرام پیش می‌رود هیچ طرح مالی موفقیت‌آمیز نخواهد بود، مگر اینکه زمان کافی برای موفقیت آن اختصاص داده شود.

رقیب خطرناک این بانک، بانک روسیه است. در ارتباط با این بانک باید از دو جنبه نگاه کنیم؛ به اعتقاد من بانک روسیه قبل از آنکه به بانک شاهی صدمه‌ای زده باشد اعتباراتی در اختیار دولت ایران قرار داده است که کار بانک شاهی را آسان کرده است. در زمانی که آن اعتبار از سوی بانک روسیه به دولت ایران داده شد، فرض این بود که آن اعتبار برای اعتباردهنده مشکل‌آفرین خواهد بود. اشتباه است فکر کنیم که در کشوری مثل ایران جا برای دو موسسه بزرگ مثل دو بانک فوق‌الذکر وجود ندارد و یکی از آنها باید صحنه را ترک کند.

موفقیت زیاد بانک روسیه که بر سر زبان‌ها افتاده است و اعتبار و حیثیت فزاینده این بانک مورد تردید نیست. اما راز این موفقیت برای مدیران محلی بانک شاهی کاملا شناخته شده است. اگر حمایت سیاسی از این بانک وجود نداشت، بانک شاهی به سادگی و راحتی می‌توانست بر بانک روسیه پیشی بگیرد.

اقدام بازار سهام لندن که برای تلافی ارزش هر چیز ایرانی را تقلیل داد عامل مخربی برای اعتبار بانک شاهی و قبل از آن اعتبار انگلستان بود. ما [انگلیسی‌ها] خبر نداریم که رفتار ما قبل از آنکه به ایرانیان صدمه‌ای زده باشد به خودمان لطمه زده است. درست است که ایران صاحب سوءمدیریت، گرفتار فساد و انواع زد و بند است، اما من می‌پرسم آیا کشور دیگری را سراغ دارید که کمابیش گرفتار چنین مصائب و مسائلی نباشد؟ نباید از این حقیقت فرار کنیم که اگرچه ایران در بازار لندن بی‌آبرو شده است، اما همین ایران یکی از معدود کشورهایی است که صاحب یکی از کمترین دیون ملی است و به سادگی می‌تواند این دیون را بپردازد. تعهدات دولت سلطنتی ایران و امضای مظفرالدین شاه هرگز بی‌اعتبار نبوده است.

هر تعهدی که ایران و شاه این کشور انجام داده است به موقع و به درستی انجام شده است. دولت ایران همیشه تمامی سود وام‌های خود را پرداخته است. ممکن است در پرداخت‌ها تاخیر رخ داده باشد، اما بالاخره پرداخت شده است. رفتار زشت و مسخره ما [انگلیسی‌ها] در قبال ایرانیان قابل فهم نیست- آن هم در زمانی که ما آماده‌ایم از سرمایه‌گذاری حمایت کنیم که از یک دهم ضمانت‌هایی که در ایران یافت می‌شود برخوردار نیست.

کشورهای کمی مثل ایران وجود دارند که ما بتوانیم با هزینه‌های نسبتا کم در آن کشورها کارهای بزرگ انجام دهیم. برای کار در ایران به سرمایه‌های کلان میلیون پوندی نیاز نیست. مبالغ نسبتا مناسب اگر با دقت و هوشیاری خرج شود و اگر در مسیر این سرمایه‌گذاری صبر و شکیبایی داشته باشیم نتایج بسیار خوبی حاصل خواهد شد. ایران به منابع مالی کلان به‌صورت ارزهای مهم که ریسک زیادی هم در بر داشته باشد نیاز ندارد. اول از همه با سقوط قیمت نقره که به دلیل افزایش میزان واردات نسبت به صادرات رخ خواهد داد، امکان کاهش ارزش سرمایه‌ها و دارایی‌ها وجود دارد. بازار ایران هم بازار کوچکی است که بازگشت سرمایه در آن به مدت بسیار زیاد و عملیات بسیار دشوار نیاز دارد، دست آخر اینکه سرمایه زمانی وارد ایران می‌شود که ارزش جاری قران زیر نرخ مبادله در بازار باشد.

وضعیت مطلوب برای بانک شاهی در زمینه تجارت خود در شرق این است که سرمایه به‌صورت طلا باقی بماند، ولی عملیات بانکی به‌صورت نقره انجام شود. در ایران به دلیل بی‌ثباتی قیمت نقره نسبت به طلا و وجود ریسک نوسان قیمت روزانه فلزات، وضعیت متفاوت است. در ایران به دلیل کاهش روزانه ارزش پول، به دلیل کمبود نقره در بازار و به دلیل صادرات مسکوکات به آسیای مرکزی وضعیت مطلوبی برای بانکداران به وجود آمده است.

تفاوت بین قیمت واقعی و قیمت مبادله شده قران قابل ملاحظه است. همیشه تقاضا برای مبادله وجود دارد. در محافل دولتی دلمشغولی‌های سیاسی اولین کانون توجه است. اما در بین مردم دلمشغولی متوجه فقدان نظام بانکی است که بتوان به آن اعتماد کافی کرد و نقدینه خود را در آن سپرده گذاشت. ایرانیان رفته رفته فواید و امتیازات سپرده‌گذاری در بانک‌های تحت مدیریت اروپاییان را که تضمین‌های محکمی ارائه می‌دهند احساس می‌کنند. تردیدی نیست که در طول زمان پولی را که بانک‌ها برای مقاصد تجاری نیاز دارند، در ایران تامین و جمع‌آوری خواهد شد. زمانی که ارتباطات بهتری بین مراکز مختلف تجاری برقرار شده باشد، نیاز به توزیع منابع پیش می‌آید. امروزه انتقال پول بین این مراکز پرریسک و بسیار دشوار است. اما در زمان برقراری ارتباطات بهتر این انتقال راحت‌تر انجام می‌گیرد. امروز ارسال پول از یک شهر به شهر دیگر در شرایط عادی به روزها، هفته‌ها، شاید یک ماه و بیشتر از آن وقت نیاز دارد. در حالی که اگر ارتباط تلگرافی برقرار باشد، این انتقال ظرف چند دقیقه میسر خواهد بود. اشکال در این است که انتقال پول به شکل سکه نقره انجام می‌شود که با کاروان انتقال می‌یابد. می‌توان درک کرد که انتقال وجه در ایران از وضعیت خطرناک کنونی تا شرایط سهل و ساده چه راهی در پیش دارد.

البته تدارکاتی دیده می‌شود تا جلوی کمبود غیرعادی پول در شهرها گرفته شود. اگر احساس شود که نقطه‌ای از ایران در معرض کمبود مسکوکات است، فورا منابعی به آن نقطه ارسال می‌شود تا تجارت به راحتی انجام گیرد. برای مثال در ماه‌های تابستان اغلب سرمایه‌های موجود در استان‌های مختلف راهی یزد و اصفهان می‌شود که برداشت تریاک را به پایان می‌رسانند. مسکوکات در این ماه‌ها به روستاها ارسال می‌گردد. در پاییز که محصول خشکبار آماده معامله می‌شود این پول راهی آذربایجان و گیلان می‌شود. بنابراین در نتیجه کمبود مسکوکات در یک منطقه نرخ برابری آن هم به‌هم می‌خورد.

یکی از اقلام مهم در عملیات بانکی، انتقال مداوم پول به تهران برای مقاصد دولتی است. دولت این پول‌ها را صرف پرداخت به ارتش، کارمندان دولتی و امثال آن می‌کند. این مبالغ بسیار زیاد هستند. درآمد سودآور بانک‌ها ناشی از معاملات ارز است. معاملات ارز در ایران با اقتصاد داخلی ارتباط نزدیک دارد. با آغاز به کار تلگراف در ایران و توسعه آتی راه‌آهن این سودها بیشتر خواهد شد و البته کسب آن هم دشوارتر خواهد بود. در ایران فقدان ارتباطات سریع باعث شده است که انتظار از بانک برای پرداخت سریع پایین باشد.

مبادلات بین ایران و لندن تحت تاثیر دو عامل مهم قرار دارد. در شمال تحت تاثیر ارزش روبل قرار دارد که عامل مهم و مستمری است. تبریز در این منطقه مرکز معاملات روبل و تجارت با روسیه است و نزدیک‌ترین شباهت را به یک بازار درست و حسابی دارد. در جنوب روپیه این تاثیر را دارد. موقعیت روپیه در داشتن ارتباط با ارزش نقره و اتکای آن به روبل فرق می‌کند.

در کشوری مثل ایران که همیشه امکان معامله ارز وجود ندارد و پول همیشه در دسترس نیست، می‌توان دشواری کار بانکداری را احساس کرد. پیش‌بینی تحولات بر پایه عوامل عمومی در ایران هیچ ارزشی ندارد. اگر هم ارزشی داشته باشد آن ارزش ناچیز به حساب می‌آید. مشکل دیگر شمارش سکه و شناسایی سکه اصلی از تقلبی است. سکه‌ها را نمی‌توان وزن کرد زیرا سکه‌ها متفاوتند و هر کدام وزنی دارند. همه این عوامل بر زمان مورد نیاز برای انتقال سکه از شهری به شهر دیگر می‌افزاید. در سطح عمومی نسبت به روش‌های بانکداری و خدمات بانکی هم بی‌اطلاعی وجود دارد و فقط در محافل تجاری در این مورد اطلاع وجود دارد.

برخلاف نظر برخی، بانک شاهی در ایران برای این تاسیس نشده است که گروه بانکدار به فعالیت‌های بانکی سودآور برای انگلستان یا به نفع انگلیسی‌ها بپردازند. هر کسی می‌تواند با این بانک‌ همکاری داشته باشد و از خدمات آن برخوردار گردد. رابینو می‌گوید: تنها روح تجارت آزاد است که بر مدیریت این بانک حکمفرما است. خدمات این بانک باید در اختیار همه قرار گیرد. بانک نسبت به انگلیسی، روسی، اتریشی، ایرانی و هر کس دیگر با هر ملیتی که دارد کاملا بی‌طرف است. با همه مشتری‌ها یکسان، عادلانه و سخاوتمندانه برخورد می‌شود. بانک، اول منافع سهامدارانش را در نظر می‌گیرد و سپس منافع ایرانیانی را مدنظر قرار می‌دهد که میزبان بانک در کشورشان هستند.

بانک شاهی تا همین جا هم خدمات بی‌حد و حصری به ایران کرده است و زمینه‌های بسیار مناسبی را برای تجارت و کسب و کار در ایران به وجود آورده است. ایرانیان به آرامی اما با خشنودی این خدمات را درک و از آن‌ بهره‌برداری می‌کنند. تردید نیست که بانک در ایران در آینده مبتنی بر چنین اصولی موفقیت‌های بیشتری را در آغوش خواهد کشید. نباید انتظار داشت ظرف دو سه سال روش سنتی استفاده از خدمات بانکی در بین ایرانیان تغییر کند یا ذهنیت آنان به گونه‌ای دیگر بروز کند. ایرانیان، مشرق زمینی‌هایی هستند که تمدن سنتی آنها از تمدن ما متفاوت است. نباید انتظار داشت که صاحبان چنین فرهنگی سریعا نظام مالی ما را بپذیرند. روش‌های مالی ما دقت و برنامه زمانی دقیق خاص خود را دارد که ثمره سال‌ها تجربه ما است.

با ایرانیان باید با دقت زیاد رفتار کرد. ایرانی، لجوج و مقاوم است و یاد گرفته است در معامله با چانه زدن نتایج بهتری را تحصیل کند. اگر ما هم همین رفتار را در پیش بگیریم طبعا هیچ پیشرفتی در کار حاصل نمی‌شود. ما باید در برابر ایرانیان صبور باشیم و خود را تسلیم آن کنیم؛ همین. برای کار در ایران به ذخایر فراوان طلا و روبل نیازی نیست. تنها چیزی که مورد نیاز است گروهی از مردانی است که به نقاط مختلف کشور اعزام شوند؛ مردانی که روش‌ها و اندیشه‌های ناب تجاری و اقتصادی داشته باشند و از همه گذشته برای حل معضلات امروزی ایران مناسب باشند. ما روس‌ها را آدم‌هایی می‌دانیم که خشن و کم‌خردند، اما برخلاف تصور ما روس‌ها راه تعامل پدرانه با آسیایی‌ها را پیدا کرده‌اند. با ساکنان آسیا چنان رفتار می‌کنند که گویی حق زندگی آنها را دست کم در سرزمین خودشان به رسمیت می‌شناسند. همین امر باعث شده که روس‌ها در این سرزمین‌ها محبوبیتی کسب کنند. اما ما که خود را جوهر مسیحیت می‌دانیم و مدعی هستیم نسبت به همسایگانمان با خیرخواهی رفتار می‌کنیم با ساکنان بومی کشورهای دیگر با خشونت بی‌دلیل و بی‌موردی برخورد می‌کنیم که شأن و کرامت آنها را مخدوش می‌کند. این رفتارها بوده که ما را در چشم این مردم مسخره جلوه داده است. عده‌ای از انگلیسی‌های جوان دست به این گونه رفتارهای مسخره می‌زنند و این روش را برای برخورد با ملت‌های دیگر انتخاب کرده‌اند. باید به این انگلیسی‌ها آیین‌ تجارت و کسب‌وکار را یاد داد تا با این آموزش‌ها روبه شرق بگذارند و در آنجا زندگی کنند.

بانک مهم دیگری که در ایران مشغول به کار است و امید زیادی به آن بسته است بانک روسیه است. این بانک روش کار متفاوتی دارد. این بانک در سال ۱۸۹۱ به وسیله پولیاکوف تاسیس شده است. این بانک تجربه‌ای بود برای رسیدن به هدف مشخصی در ایران و یافتن بهترین روش برای توفیق تجاری در ایران.

انحصار برگزاری حراج در ایران با کمک مون دوپیت تحصیل شد، اما این طرح در ابتدا موفق از آب درنیامد. مردم ایران با ابتکارات و نوآوری‌های ناگهانی سازگاری ندارند. این مجموعه بعدا به بانک استقراضی تغییر نام یافت. این اقدام هم به بهبود وضعیت مالی و پولی بانک کمک نکرد. بانک در آستانه انحلال قرار گرفت. پیشنهاد شد که این بانک با بانک شاهی در هم ادغام شوند. آقای دو ویت که اهل سنت‌پترزبورگ است، ۲۴ ساعت در مورد این پیشنهاد مطالعه کرد و سرانجام تصمیم خود را گرفت. بانک دولتی سنت‌پترزبورگ تصمیم گرفت سهام خود را در بانک افزایش دهد. وزیر دارایی (روسیه) اجازه دارد مقامات بانک را تغییر دهد. برای حفظ ظاهر هم که شده مایل نیست همه مقامات را از بین روس‌ها انتخاب کند. فعالیت‌های بانک عینا مطابق با سیاست‌های بانک سنت‌پترزبورگ طراحی شد. مرد بسیار قابلی به نام آقای گروب برای تصدی مدیریت اعزام شد. او مردی بسیار جذاب و باهوش است و مانند آقای رابینو در کار پولی و مالی یک نابغه است. شناخت و درک جامعی از مردم ایران و فرهنگ آنها دارد. در مدت کمی که در تهران بوده گام‌های بزرگی برداشته است. بانک تبدیل به یک موسسه قوی با قابلیت‌های بازرگانی خوب و روشن شده است.

به نظر من آقای گروب مثل مدیران بانک شاهی این مزیت را دارد که از آزادی عمل برخوردار است. روس‌ها وقتی بدانند که مرد قابلی را در منصب مدیریت گماشته‌اند بدون اینکه در کار او دخالتی بکنند اجازه می‌دهند چرخ فعالیت‌های خود را بگرداند. او اختیار تام و تمام برای انجام هر کاری را که درست می‌پندارد، دارد. سهامداران روس به هیچ‌وجه در کارش دخالت نمی‌کنند. این آزادی عمل طبعا به او مزیت و برتری خوبی بر بانک شاهی اعطا می‌کند. مدیران بانک شاهی از این آزادی عمل برخوردار نیستند و برای اداره بانک منتظر دستورات لندن هستند.