گروه تاریخ اقتصاد - دیوار برلین که احداث آن نشانه آغاز و فرو ریختن آن نشانه پایان جنگ سرد و رویارویی ابرقدرت‌ها بود، برای مدت ۲۸ سال در وسط شهر برلین برپا شد و این شهر را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم کرد.

سال ۱۹۴۵ بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم، متفقین شامل آمریکا، انگلیس، فرانسه و شوروی که در این جنگ به پیروزی رسیده بودند کشور آلمان را به چهار بخش که هر کدام تحت کنترل یکی از آنها بود تقسیم کردند. در بخش تحت کنترل شوروی در ۷ اکتبر ۱۹۴۹یک دولت کمونیستی تشکیل شد که به جمهوری دموکراتیک آلمان یا آلمان شرقی معروف شد.
ناراضیان اروپایی به ویژه در برلین شرقی به دنبال شرایط بهتر زندگی راه برلین غربی را در پیش گرفتند به طوری که براساس آمارهای منتشره طی شش ماه اول سال ۱۹۶۱ تعداد ۱۶۰هزار نفر از برلین شرقی به برلین غربی پناهنده شدند. در پی این تحولات، نیکیتا خروشچف، نخست‌وزیر وقت شوروی، به منظور جلوگیری از سیل مهاجران آلمان شرقی به آلمان غربی دستور ساخت دیوار برلین را صادر کرد.
در ۲۰سپتامبر ۱۹۶۱ دولت آلمان شرقی منازل نزدیک این دیوار را تخریب و کار احداث یک دیوار دائمی با مواد سخت را آغاز کرد که در پایان طول آن به ۱۶۶ کیلومتر رسید. ارتفاع این دیوار ۴ متر بود. بعد از آن یک مسیر نگهبانی، یک راهگذر با دیده‌بان‌ها، برج‌های دیده‌بانی، سنگرهای زیرزمینی و دیوار دوم به وجود آمد. احداث دیوار برلین باعث شد تا مرز بین آلمان شرقی و آلمان غربی در ۱۹۲ مسیر و خیابان که ۹۷ مورد آن به برلین شرقی و ۹۵ مورد آن به سایر مناطق آلمان شرقی منتهی می‌شد قطع شود.
در نقاط مرزی که برای عبور و مرور مورد استفاده قرار می‌گرفت نیز ایستگاه‌های بازرسی ایجاد شد که مهم‌ترین آن گذرگاه ایستگاه بازرسی «چارلی» در بخش آمریکایی برلین غربی بود. تحقیقات پژوهشگران آلمانی نشان می‌دهد که در طول دوران جنگ سرد ۱۲۵ نفر روی دیوار برلین کشته شده‌اند. این آمارها در یک گزارش دولتی آلمان با عنوان «مرگ بر روی دیوار از ۱۹۶۱ تا ۱۹۸۹» ذکر شده است.

آتاتورک در مقام ریاست جمهوری ترکیه
مصطفی کمال مشهور به آتاتورک، در سال ۱۸۸۱ میلادی در شهر سالونیک پای به عرصه وجود گذارد. آتاتورک در زبان ترکی به معنی پدر و رهبر ترکیه است. او از خاندان قدیمی شهر مقدونیه بود، بعد از پیوستن به ارتش در همان ابتدای راه با ایتالیایی‌ها در طرابلس جنگید و در جنگ‌های بالکان به سمت فرماندهی دست پیدا کرد و این گونه مراحل پیشرفت و ترقی را طی کرد. آتاتورک سرپرستی ستادی را برای آزاد کردن «ادرنه» عهده‌دار بود، بعد از مدتی توانست به مقام وابسته نظامی عثمانی در شهر صوفیه نائل شود. آتاتورک، انگلیسی‌ها را در شروع سال ۱۹۱۶‌میلادی در تنگه داردانل متوقف کرده و پس از آن فرماندهی ارتشی را که در جبهه روسیه و فلسطین می‌جنگید قبول کرد.

آتاتورک بعد از شکست دولت عثمانی و جنگ جهانی اول و نیز اسیر شدن سلطان عثمانی قیام کرد و مجمع بزرگ ملی را در بیست و سوم آوریل سال 1920 میلادی و در سن سی و نه سالگی در شهر آنکارا و همان پایتخت کنونی ترکیه فعلی تشکیل داد و خود عنوان رییس مجمع را به دست آورد. او بعدها در آناتولی تشکیل حکومت داد. بعد از آنکه انقراض سلطنت توسط مجمع آنکارا اعلام شد، جمهوری ترکیه در سال 1923 تاسیس شد و کمال پاشا به ریاست جمهوری برگزیده شد. او به اصلاحات و ابداعات زیادی دست زد که از آن جمله می‌توان به قبول قانون مدنی اشاره کرد. آتاتورک در سال 1927 توانست دوباره به ریاست جمهوری رسیده و تا پایان عمر خود همین مسوولیت را بر عهده داشت.

زادروز فیدل کاسترو


گروهی از او به عنوان مبارز و مرد انقلاب و قدرت یاد می‌کنند، که مرگش آنها را متاثر می‌کند اما برخی دیگر مرگ او را پایانی بر دیکتاتوری حاکم بر کوبا می‌دانند. در سال 1951 فیدل کاسترو به عضویت حزب اصلاح‌طلب ارتدوکس درآمد و از طرف حزب خود وارد انتخابات براى حضور در مجلس عوام شد. درست پیش از انتخابات ژنرال «فولجنیکو باتیستا» طى یک کودتاى خونین قدرت را در دست گرفت. بسیارى از گروه‌هاى سیاسى کوبا براى مخالفت و براندازى دیکتاتورى باتیستا بسیج شدند که در این میان فیدل رهبری 160 شورشی را بر عهده داشت. محاسبات کاسترو در این شورش درست از کار درنیامد. فیدل و یارانش دستگیر و به جرم اقدام براندازانه علیه حکومت کوبا محاکمه و به 15 سال زندان محکوم شدند. دو سال بعد، باتیستا که قدرت خود را امن و مطمئن مى دید دستور عفو عمومى داد. کاسترو به همراه برادرش «رائول» به مکزیک رفتند و جنبش 26 جولاى را به راه انداختند و به همراه «ارنستو چه گوارا» انقلابى آرژانتینى، ارتش انقلاب را سازماندهى و شروع به عضوگیرى کردند. در دوم دسامبر سال 1956 فیدل و 81 مرد مسلح در ساحل کوبا پیاده شدند. به غیر از کاسترو، چه‌گوارا و رائول به همراه 9 نفر دیگر، بقیه کشته یا دستگیر شدند و فیدل و دیگران به کوه‌هاى «سیراماسترا» رفته و عملیات جنگ نامنظم را از آنجا ادامه دادند. دهقانان و طبقه فقرا از کاسترو حمایت مى کردند و فیدل به آنها قول اصلاحات ارضى داده بود. در حالى که آمریکا از باتیستا حمایت مى‌کرد و نیروهاى دولتى با کمک‌هاى آمریکا مواضع انقلابى‌ها را بمباران سنگین مى‌کردند. اواسط سال 1958 مخالفان زیادى به جنبش مبارزه با باتیستا پیوستند و آمریکا کمک‌هاى نظامى خود به باتیستا را لغو کرد. در اول ژانویه 1959 نیروهاى 30 هزار نفرى چه گوارا دولت کوبا را در اختیار گرفتند. در 16 فوریه همان سال فیدل به عنوان نخست‌وزیر دولت جدید سوگند یاد کرد.