قدم‌هایی که باید برداریم!

سفارت قدیم انگلیس

توسعه سیاسی در اروپا که پیامدهایش در اینجا قابل اندازه‌گیری نیست ممکن است باعث شود که روس‌ها هر لحظه با ما جنگ را آغاز نمایند، ولی اگربراساس رفتارشان در چندسال گذشته قضاوت بکنم باید بگویم که به گمانم روسیه از ما خوف دارد به همان میزانی که ما از آنها خوف داریم و حتی بیشتر از میزانی که ما خوف داریم. حتی از ایران که ما درآنجا سرباز نداریم، می‌توانیم با اندکی تحریک عاقلانه در مرزهای ترکمن‌ها احساسات را از بحر خزر تا مرو برانگیزیم. از این به بعد، برای نمونه اگر جنگ بزرگ در اروپا خاتمه یابد، و روسیه آزاد شود- همان گونه که جنگ کریمه و جنگ ترکیه چنین کرد- و بتواند خود را وقف شرق کند و پیشروی‌های اخیرش را بخواهد تحکیم بخشد، بعید نیست در آسیا ما را هم تحریک کند. درحال حاضر، به نظر نمی‌رسد که روسیه هیچ تمایلی به این کار داشته باشد و اگر این نظر درست باشد، دلیلی وجود ندارد تصور کنیم که کوشش جدی از سوی روسیه در ایران برای بر هم زدن وضعیت فعلی صورت خواهد گرفت.

اگر فرض کنیم که وضعیت تقریبا به همین صورتی است که توصیف کرده‌ام، نتیجه‌گیری کلی این است که وضعیت داخلی ایران رضایت‌بخش نیست و حتی تا حدودی خطرناک است و نفوذ روسیه نیز در آن اندکی زیادی است. ولی در پیوند با هیچ یک از این نکات، جای نگرانی نیست چون ایران اگر به خود رها شود، می‌تواند تا مدت‌های مدید یکپارچه باقی بماند و روسیه به نظر نمی‌آید هیچ برنامه‌ای داشته باشد که باعث بشود بین ما و روس‌ها درگیری ایجاد شود.

پرسش بعدی این است که چه قدم‌هایی باید برداریم که نه فقط وضع فعلی را حفظ کنیم بلکه وضع خودمان را بهبود بخشیم و در برابر خطرات احتمالی آینده هم بتوانیم از وضعیت خودمان دفاع نماییم. من برسراین نکته معطل نمی‌شوم که آیا اصولا هیچ قدمی باید برداشت یا خیر. ممکن است یکی بگوید که اوضاع به همین صورتی که هست، به نظر مناسب می‌آید و عملا ما چیز بیشتری از آنچه که داریم از ایران نمی‌خواهیم. ولی به نظرم این نظر درست نیست.

موقعیت ما در ایران به عنوان ترمزی در برابر توسعه طلبی روسیه در کل خیلی بد نیست ولی به همان خوبی که بود، نیست و اگر حواسمان جمع نباشد و از فرصت‌ها استفاده نکنیم بعید نیست از آنچه که هست بدتر بشود. اگر ایران ورشکست شده یا گرفتار بی‌نظمی و اغتشاش شود، این وضعیت به سرعت وخیم خواهد شد و به روسیه این بهانه و مشروعیت را خواهد داد که مداخله کند. به‌علاوه ما باید به ایران به عنوان بازاری برای تجارت خود بنگریم. ناگفته روشن است که از این نظر، وضع فعلی هنوز خیلی مانده تا مطلوب شود. اولین کاری که باید بکنیم یک تغییر اساسی در سیاست‌هایی است که مورد حمایت سرهنری درموند وولف بود. اگر روسیه نخواهد به طور جدی در اوضاع داخلی ایران خرابکاری کند این به نظر امکان‌پذیر می‌آید که سعی کنیم با روسیه بر سر ایران به توافق برسیم و بر سر عمل مشترک و تجدید سازمان و توسعه این کشور با آنها همکاری کنیم طرحی این چنین به نظر خیلی جذاب می‌آید. در حال حاضر، دولت ایران، روس و انگلیس را به هم می‌‌اندازد و نتیجه اینکه هیچ کدام نمی‌توانیم کار زیادی انجام بدهیم و ایران هم به شکل بدی اداره می‌شود و توسعه نایافته است. اگر روس و انگلیس به هم نزدیک شده و با یکدیگر همکاری کنند ما می‌توانیم آسیا را بین خودمان تقسیم کنیم و هرکاری که دوست داریم در ایران بدون هیچ مزاحمتی انجام بدهیم. تقاضای مشترک ما و روس‌ها برای اصلاحات، مقاومت‌ناپذیر می‌شود و احتمالا هیچ کوششی هم برای مقاومت در برابر این تقاضای مشترک نخواهد شد. یک وام ضمانت شده، به میزانی که برای تجدید سازمان وضعیت مالی و ساختن یک‌سری کارهای عمومی کافی باشد، به سهولت می‌تواند تهیه شود و بعد ما می‌توانیم کشور را از طریق ارتباطات زمینی و آبی باز کنیم، زمین زیرکشت را گسترش بدهیم. در نتیجه این کارها، درآمد دولت افزایش یافته و تجارت قابل توجهی ایجاد می‌شود. کشور دارای امتیازات طبیعی قابل توجهی است و از جنبه‌های مختلف حتی اکنون نیز به گونه‌ای است که مداخله درجزئیات اداره آن لازم نخواهد بود. کمی فشار مستمر بر سر چند نکته اساسی از سوی نمایندگان روس و انگلیس که با هم عمل کنند، باعث می‌شود که در فاصله چند سال ایران از نظرمالی غیر ورشکسته، در حال رونق و در گذرزمان، می تواند به نسبت یک کشور ثروتمند باشد. می‌توانم از اطراف تهران نمونه بدهم. آب به وسیله قنات از ۶یا ۷ مایلی آورده می‌شود، وقتی برای آبیاری از آن استفاده می‌کنند، درخت‌ها و محصولات زیادی به‌عمل می‌آید. ولی بخش عمده عرضه آب در اینجا تلف می‌شود. هرساله وقتی که برف‌ها آب می‌شود، سیل آب‌های گل آلود راه می‌افتد و در دشت کانال‌های متعددی ایجاد می‌شود، آنچه که به اصطلاح جاده می‌نامند، هم غیر قابل عبور می‌شود و با درشکه نمی‌توان از شهر بیرون رفت. چند سد خوب ساخته شده در کوهپایه، باعث می‌شود تا زمین‌های زیادی به زیرکشت دربیاید. بخش‌های زیادی از زمین‌های حاصلخیز کشت نشده باقی می‌مانند. اگر این گونه بشود، انگلیس و روس از نظر تجارتی منافع زیادی خواهند برد ولی پرسش این است که آیا روسیه هیچ‌گاه با چنین طرحی موافقت خواهد کرد یا خیر یا حتی اگرموافقت بکند می‌توان چنین طرحی را بدون اختلاف نظر و درگیری به پایان برد. حتی اگر روسیه با طرح ما موافقت بکند، دیر یا زود به ما کلک خواهد زد و ما را به حال خود رها می‌کند که دنبال اصلاحات غیردلپذیر را بگیریم و خودش هم در نهان با آنها مخالفت خواهد کرد. راه ما با راه روس‌ها تفاوت دارد و در نهایت، ما از اینکه کوشیدیم تا با روس‌ها همکاری کنیم، احساس غبن خواهیم کرد. روسیه ممکن است با ما برسرتقسیم ایران توافق داشته باشد ولی من فکر نمی‌کنم که روس‌ها به طورجدی به ما برای بازسازی واحیای ایران کمک کنند.